
فرارو- عطریانفر با تاكید بر لزوم سعهصدر و افزایش قدرت جذب اصلاحطلبان، مشكلات اصلاحطلبان با دیگران را ناشی از برخی سوء تفاهمها دانست و گفت: اگر یك اصلاحطلب پیروز انتخابات ریاست جمهوری شود، باید بتواند با نهادهای نظام اعتمادسازی كند.
محمد عطریانفر عضو شورای مركزی حزب كارگزاران با اشاره به اهمیت انتخابات ریاستجمهوری و لزوم بررسی و واكاوی جامعه انتخاباتی كشور، اظهار داشت: اگر یك اصلاحطلب پیروز انتخابات ریاست جمهوری شود، برای كاندیدای پیروز حداقل چهار سرفصل كار جدی گشوده خواهد شد و بالطبع هر شخصیتی كه از درون جبهه اصلاحات به پیروزی برسد، به یك اندازه و با یك نوع رفتار نمیتواند تمام سرفصلهای مورد نظر را در دستور كار قرار دهد، پس نمیتوان نقش فردی كاندیدای پیروز را نادیده انگاشت.
وی در ادامه یادداشت اخیر خود، بازگرداندن نظام برنامهریزی كشور به قدرت، سامان دادن توان بالقوه اندیشه اصلاحطلبی و مدیریت چهره ایران در جهان را از جمله سرفصلهایی عنوان كرد كه یك رئیسجمهور اصلاحطلب باید پیگیری كند.
عطریانفر یكی از محورهایی كه اصلاحطلبان باید پیگیری كنند را اعتماد سازی دانست و اظهار داشت: رئیسجمهور اصلاحطلب آینده باید بتواند اعتمادسازی با نهادهایی را كه در نظام سیاسی ما فراتر از دولت و در كشور منشاء اثرند و در روند پایداری كشور، خدمت به مردم، حمایت از دولت یا عكس آن ایجاد تنش و كارشكنی در برابر دولت نقش ایفا میكنند، صورت دهد و این امر برای توفیق رئیس دولت اصلاحات آتی امری قطعی و غیرقابل اجتناب قلمداد میشود.
وی ادامه داد: هر آنچه كه در دوره اصلاحات و بر پایه سوءتفاهمهایی قابل حل، مشكلاتی را میان ما و جریان رقیب یا نهادهای خارج از جریان اصلاحات پدید آورد، باید مورد بازنگری قرار گیرد، چراكه بخشی از این سوءتفاهمها بر پایه عدم اعتماد شكل گرفت.
این فعال سیاسی به عنوان شاهد مثال لزوم اعتمادسازی، به موضوع هسته ای ایران نیز اشاره كرد و با تكیه بر مهم بودن اعتمادسازی اصلاحطلبان در مسائل دیگر، افزود: در درون كشور هم در حوزههای مختلف نیازمند اعتمادسازی هستیم و این بسیاری از بنبستها را باز و سختیها را نرم میكند. تصور میكنم ما بعضاً دچار نوعی سوء برداشت از موضوع اعتمادسازی با نهادهای نظام هستیم؛ اینكه به كف توقعات یا سقف توقعات از اصلاحطلبان اشاره میشود كه این سخن كمی مبهم است. اولاً وقتی مسوولیت ریاست دولت بر دوش منتخب مردم قرار داده میشود، رئیس جمهور در تمشیت برنامههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و... دارای برنامهها و آرمانهای روشن است. بر اساس تركیبی از توان كارشناسی و قدرت پارلمانی، یك برنامه بنا پیدا میكند و متكی بر پتانسیل و توان كشور، باید تعقیب شود. عملیاتی شدن برنامهها نیز این گونه نیست كه دولت از صفر آغاز كند و به پایان برساند. درست مانند مسابقه دو و میدانی امدادی، دولتی كار را در دوره خود انجام داده است و دولت بعدی كار را از سلف خود تحویل میگیرد.
عطریانفر تصریح كرد: اگر این چهار گزاره "قطعی" انگاشته شود برای تحقق بخشیدن به همه این ماموریتها، رهبران اصلاحات و شخصیتهای تاثیرگذار آن باید با سعه صدر و قدرت جذب بسیار بالا، از هر ظرفیت ملی موجود در كشور - به تناسب جایگاهها و شخصیتها- استفاده كنند و آنها را در تحقق این منویات به كار گیرند.