شادیهای شب گذشته مردم کشورمان به ویژه پایتختنشینها پس از شکست ناعادلانه تیم ملی فوتبال کشورمان مقابل تیم ملی فوتبال آرژانتین، با رویکردهای متفاوتی نزد گروههای مختلف همراه شده و حتی برخی این شادی را اسباب وهن مردم ایران در سطح افکارعمومی جهان تلقی کردهاند اما به حقیقت در پس شادی گسترده شب گذشته چه بود؟
به گزارش تابناک، هیچ تحلیلگر فوتبالی گمان نمیکرد دیشب بازیکنان ایران اینچنین حرفهای ظاهر شوند و کارلوس کیروش، سرمربی تیم ملی فوتبال چنین تیم منسجمی را برای رویارویی با قهرمان دو دوره و نایب قهرمان دو دوره جام جهانی ساخته باشد؛ حتی وقتی میکروفن تلویزیون باز ماند و اعتقاد قلبی کارشناسان مشخص شد، حکایت از کیسه گل شدن تیم ملی داشت.
با این حال فوتبالیستهای ایران در مقابل آرژانتین در کلاس بینالمللی ظاهر شدند و آرژانتینی که تمام مهرههای هجومیاش را به میدان آورده بود و در پی یک برد پرگل بود تا دقیقه 91 مقابل ایران متوقف شد و چه بسا اگر داور بازی خطای پنالتی رخ داده روی اشکان دژاگه را گرفته بود و این شوت منجر به گل میشد و سپس شاهد بازی صددرصد دفاعی ایران بودیم، شگفتی بزرگی در جام جهانی و تاریخ فوتبال ایران رقم میخورد.
با این حال حتی پس از شکست حسرتبار مقابل تیم ملی آرژانتین، در کمال شگفتی شاهد حضور گسترده مردم در خیابانهای شهرهای بزرگ و به ویژه پایتخت و شادی تا ساعتی پس از بامداد بودیم؛ رخدادی که قطعاً در تاریخ رویدادهای فوتبال، بی سابقه است که هواداران تیمی به رغم شکست تیمشان در یک بازی، چنین شادی گستردهای نمیکنند و این برای نخستین بار بود که هم هواداران تیم برنده و هم هواداران تیم بازنده شادی کردند.
در همان ساعات نخست برخی نقدهای جدی نسبت به این شادی وارد کردند و یکی از نویسندههای سابقاً ورزشی نویس در این باره نوشت: «به گوششان برسانيد اينجا مردم تا نيمههاي شب براي شكستشان پايكوبي كردند» و دیگر نقدها نیز در همین راستا و البته نه ادبیاتی اینچنین ملایم، بلکه با لحنی تند مطرح شد و نقد وارده این بود که افکارعمومی جهان قضاوت درستی از این شادی نخواهد داشت و بابت اینکه مردم ایران از شکستشان خوشحالند، به ما خواهند خندید.
در مقابل اما گروهی بودند که تأکید داشتند ایران تقریباً یک امتیاز را گرفته بود و مردم خود را آماده شادی کرده بودند و پس از گل نیز، این موضوع برای مردم کمترین اهمیتی نداشت و چنین بازی حرفهای و کم نظیری در مقابل چنین تیم بزرگی ولو آنکه با شکست از طریق گل دقیقه 91 بهترین بازیکن جام جهانی رقم بخورد، مستحق شادی بود و این شادی به نوعی حتی حمایت از تیم ملی بود که یک بازی مهم و سرنوشت ساز دیگر در گروهش مقابل بوسنی هرزگوین دارد که میتواند باعث راهیابی تیم ملی برای نخستین بار از گروهش در تاریخ حضور تیم فوتبال ایران در جام جهانی شود.
در این میان البته یک رویکرد دیگر نیز وجود داشت و آن اینکه سوای برد و باخت، مردم تشنه شادی هستند و بازیهای تیم ملی در جام جهانی، فرصت برای شادی جمعی مردم در کف خیابانهای شهرهای بزرگ و به طور خاص پایتخت است و مردم نمیخواستند به هیچ قیمت از این فرصت بگذرند. به همین دلیل دیشب نیز در صحنه حاضر شدند و ساعات متمادی فریاد زدند، چرخیدند، پرچم ایران را روی دست بالا بردند، شادی نمودند و وجودشان را این گونه تخلیه کردند؛ بنابراین، نباید به مردم خرده گرفت که چرا از این فرصت نگذشتند و حاضر نشدند از این شادیها بگذرند.
واقعیت آن است هر جامعهای نیاز به شادیهای میدانی اینچنینی است و باید در این زمینه گام برداشت و از این فرصتها برای تخلیه و تزریق شادی مشروع به جامعه بهره برد و مسئولان حوزههای گوناگون نیز تنها به مدیریت نظم چنین شادیهایی بپردازند تا فرهنگ شاد بودن و شادی صحیح حکمفرا شود و کم کم یاد بگیریم در چنین جشنهایی چگونه شادی کنیم.
برای نمونه در کنار همراهی قابل تقدیر پلیس و دیگر نهادهای مسئول با مردم و عدم سختگیری حتی در قبال تخلفات رانندگی، این امکان بود تا نهادهایی چون آتش نشانی ورود کنند و در برخی میادین آتش بازی کنند و عملاً محل تمرکز جشنها و نوع مدیریت جشن بهبود یابد که البته با توجه به معدود بودن چنین روزهایی در سال، معمولاً چنین برنامههایی وجود ندارد. این فرصتها، وقت تخلیه عمومی از فشارهای وارده از دلمشغولیها و فشارها زندگی است؛ بنابراین باید از آنها به خوبی بهرهبرداری و حتی چنین فرصتهای مدیریت شدهای ایجاد کرد.