bato-adv
کد خبر: ۱۹۵۰۷

خاتمی: روزهای سختی را می گذرانم

تاریخ انتشار: ۲۰:۲۰ - ۰۱ بهمن ۱۳۸۷

فرارو- رئیس‌‏جمهور پیشین ایران گفت: بنده این روزها در موقعیت سختی قرار‌‏دارم؛ از یك طرف یك موج وسیع و یك تقاضای اجتماعی و توقع از من وجود دارد كه بیایم و از سوی دیگر اینكه آمدن برای خدمت‌‏كردن و كم‌‏كردن هزینه مردم است كه اگر این طور نشود، آمدن فایده ندارد، امیدوارم طی روزهای آینده تصمیم نهایی را بگیرم.

به گزارش روابط عمومی دفتر خاتمی، وی در دیدار با اعضای شورای سیاست‌‏گذاری ستاد ملی جوانان حامی خاتمی-ستاد 88- و نیز نمایندگان این ستاد در 30 استان کشور، گفت: برای من جای خشنودی است که عده ای جوانان بافرهنگ و دلسوز و دردآشنا که تجربیات مختلفی نیز کسب کرده و پخته شده‌‏اند، شور و شعور جوانی را به همراه با پختگی، دورنگری، آینده نگری و نیز احساس مسئولیت و دلسوزی برای کشور و آرمان‌های انقلاب دارند و دور هم جمع شده‌اند و تلاش می‌کنند که این خود سرمایه ارزشمندی است. 

وی افزود: طبعا برای من افتخار‌‏آمیز است که چنین جمعی در سراسر‌‏کشور به من نظر لطف دارد و این هم مسئولیت من را زیادتر می‌کند و هم امیدها را به آینده افزایش می‌دهد، که باید راهکاری برای اینکه این امید و دلبستگی را به جریانی که دوام بیشتری دارد تبدیل‌‏کنیم و شبیه موجی نباشد که پس از مدتی به هر دلیلی فروکش کند، بلکه در سرشت و سرنوشت کشور ما نقش داشته باشد. 

رئیس‌‏جمهور سابق‌‏کشورمان با بیان اینکه، آنچه امروز باعث ایجاد این شور در‌‏جامعه شده؛ تنها محدود به این جمع نیست، تصریح‌‏كرد: بلكه تمایل به تغییر وضعیتی است كه مناسب به نظر نمی‌‏رسد. 

وی ادامه داد: احساس می‌کنیم که هم سرمایه‌های مادی و معنوی کشور ممكن است آسیب ببیند و هم تهدیدهای مختلف بیشتری برای جامعه‌‏مدنی و کشور به وجود‌‏آید. این مسائل باعث شده که یک‌‏گرایش در جامعه ما به وجود‌‏ آید که در وضع خوبی نیستیم؛ منهای اینکه بخواهیم انگیزه‌‏خوانی بکنیم که کسی سوءنیت یا حسن نیت دارد، ولی نتیجه‌‏ آنچه در جامعه رخ داده وضعیتی را ایجاد کرده‌‏که مطلوب نیست. 

خاتمی گفت: علاوه بر این احساس عاطفی، احساس تکلیف برای بهبود وضع موجود هم هست که مسئله مهمی است و منشا امید در جامعه می شود. 

رئیس بنیاد باران ادامه داد: من دغدغه خاطرهایی داشتم كه به صورت پراکنده در‌‏ ده-دوازده سال گفته‌‏ام واینکه به عنوان مبانی اصلاحات به صورت سنجیده‌‏تر و منسجم‌‏ترتبیین شده است ،تا هر‌‏کسی که آن را می‌پسندد، حول محور‌‏ ایجابی آن جمع‌‏شود و هر‌‏کس هم نمی‌پسندد، مرزهایش مشخص شود. 

رئیس‌‏ موسسه بین المللی گفتگوی فرهنگ‌‏ها و تمدن‌‏ها، یکی ازعوامل مهم برای تغییرات اجتماعی از جمله در موقعیت‌‏كنونی وضعیت کنونی را ‌‏مدد گرفتن از احساسات خواند و گفت: طبعا این احساسات به هر دلیلی مانند شرایط اجتماعی و ذهنیتی که جامعه دارد یا امکانات معنوی بیشتری که ممکن است وجود داشته باشد، خیلی زود متوجه یک مورد مشخص خارجی مانند یک شخص خاص می‌شود؛ که اگر برای تغییر این وضع حول محور جمع بنگرید؛ ‌‏می‌توان از این احساسات بهره‌برد و مشکلات را حل کرد. 

خاتمی افزود: ولی یک مشکل مهمی که وجود دارد، این است که اگر ما یکی از ریشه‌های مشکلات جامعه ما را فقدان عقلانیت و تفکر منسجم بدانیم، هرچه این احساسات قوی‌تر شود، عبور از آن به سوی عقلانیت هم دشوارتر می‌شود. 

رئیس‌‏جمهور سابق کشورمان اظهار داشت: اگر با من مشورت می‌شد؛ ضمن تایید و تقدیر از تلاش‌های صورت گرفته عزیزان در سراسر کشور، می‌گفتم که درست است که ما یک مرحله‌ای به نام انتخابات را پیش‌رو داریم، اما حال‌‏ که قصد سرمایه‌گذاری داریم بهتر است حول یک فکر و اندیشه اجتماع بکنیم تا حول یک شخص. 

وی تصریح کرد: طبعا اگر فکر منسجم‌تر می‌شد، احتمال داشت این شور و اجتماع هم بدین شکل نباشد. یعنی شخص‌‏که هرکسی خود را در آیینه او می‌بیند؛ به خصوص با توجه به احساساتی که در جامعه است، ممکن بود برخی جهات فکری لحاظ نشود یا مسکوت گذاشته شود. اما اگر ما حول یک فکر اجتماع می‌کردیم، اجتماعمان منسجم‌تر و آینده‌دارتر بود. هرچند ممكن بود گستره كمتری داشته باشد. ولی وقتی همه چیزحول محور شخص بود، اگر به جایی نرسیم به هر دلیلی این شخص از میدان‌‏خارج شود یا آنچه مورد انتظاربود محقق نشود یا نگذارند محقق شود یا خود این شخص به این نتیجه برسد که شاید راه بهتری از حضور مستقیم وجود داشته باشد، مشکل به وجود می‌آید. 

خاتمی با اشاره به اتفاقات تاریخی‌‏ گذشته که بیشتر به اشخاص دلبستگی وجود داشت تا به‌‏تفکرات، اظهار داشت‌‏: به همین دلیل از آن زمان؛ آن‌‏خواست تاریخی ملت که انصافا هم ارزشمند است،‌در مرحله عمل به کامروایی صددرصد نرسیده است و در خیلی جاها شکست خورده و در جاهای دیگر هم ناکامی‌هایی داشته است. 

رئیس‌‏ دولت اصلاحات ادامه داد: جا دارد بپرسیم که چرا از مشروطیت تا اینجا با اینکه یک خواست عمیقی در متن جامعه ما وجود داشته و یک نوع آمادگی نسبی و ضمنی نسبت به این خواسته‌ها در جامعه ما بوده و به یک معنا جامعه ایرانی برای استقرار جامعه مدنی پیشتاز هم بوده،‌چرا مدام جلو رفته‌ایم و بعد دچار ناکامی شده‌ایم؟ 

وی با بیان اینکه، شاید مشکل این بوده که ما همواره خواسته‌ایم جامعه را از بالا رشد دهیم، اظهار داشت: جامعه‌ای که خواست رشد دارد باید بداند که این خواست تنها کافی نیست.‌‏آمادگی و زمینه‌ای می‌خواهد که باید در جامعه ایجاد شود. اگر ما قائل به دموکراسی و مردم‌سالاری باشیم من معتقدم در متن جامعه ما، این خواست جا افتاده است و پس از دوم خرداد هم کمی عمیق‌تر شد و به صورت گفتمان جدی‌تری مطرح شده است ولی اقتضائات و زمینه‌هایی باید در جامعه وجود داشته باشد که این خواست محقق شود و پایدار بماند. ‌‏آیا مایی که به این مسئله اعتقاد داریم اگر قدرت را به دست گرفتیم می‌توانیم زمینه را برای تحقق آن به وجود بیاوریم؟ بر فرض هم‌‏که چنین باشد، شما چقدر از قدرت را در اختیار دارید و چقدر از این قدرت می‌توانید برای پایدار کردن این خواست تاریخی در جامعه استفاده کنید؟ 

رئیس موسسه بین المللی گفتگوی فرهنگ‌‏ها و تمدن‌‏ها ادامه داد: اگر شما در مجموعه‌ای هستید که نه تنها برای تحقق این خواست و وعده‌های شما همراهی نمی‌کند، بلکه کارشکنی هم می‌کند، خطر ضایع شدن سرمایه و به وجود‌‏ آمدن این تصور که کسی با این وعده‌ها در موضع قدرت قرار گرفت نتوانست یا نخواستند کار کند یا عوض شد، ممکن است در جامعه یاس هم ایجاد کند. 

رئیس‌‏جمهور سابق کشورمان با اشاره به برخی مشکلات پیش آمده در گذشته، گفت: در‌‏ اثر‌‏ این مشکلات یک نوع دلسردی‌ها و دلزدگی‌هایی ایجاد شد،‌‏که البته بخشی از آن حتما ناشی از ضعف ما بود. اما بخش دیگرش به خاطر این بود که ما به خاطر احساساتمان توقعاتی داشتیم که اساسا قابل اجرا نبود و ما احساس می‌کردیم با تحول به وجود آمده این توقعات باید برآورده شوند در صورتی که نمی‌شد برآورده شوند. دامن زدن به این توقعات هم وضع را بدترمی کرد. 

وی در‌‏توضیح مسئله دوم نیز اظهار داشت: مسئله دیگر این بود که تصور‌‏ما از امکانات و توان فردی که به او دلبسته بودیم درست نبود. ما تصور می‌کردیم توان او 100 است اما تنها توان او "دو" یا حداکثر "ده" بود ولی توقع ما از او توقع "صد" بود و واقعیت قضیه این بود. 

رئیس موسسه بین المللی گفتگوی فرهنگ‌‏ها و تمدن‌‏ها همچنین افزود: مسئله دیگر این است که برای آمدن به صحنه، آیا باید با اهداف و خواسته‌های حداقلی وارد شد یا باید از همین حداقل‌ها هم صرفنظر کرد؟ البته بعضی وقت‌ها گفته می شود ما از فلانی انتظاری نداریم و او تنها بیاید تا اوضاع تغییركند اما من به عنوان فردی که برای خود هویتی قائل هستم، آیا از حداقل‌های خودم هم عبور کنم؟ البته حداقل‌هایی که می‌گویم حداقل‌های اساسی و بنیادی است. 

وی تاکید کرد: متاسفانه در دوره گذشته به حداکثرها دامن زده شد. ولی بسیاری از این حداکثرها امور روبنایی بودند که توقع بود یک شبه حل شوند. توقعاتی که برخی درست و برخی نادرست بودند، اما به‌هرحال تا زمانی که در اولویت قرار نداشتند و تا زمانی که زیربناهایش فراهم نبود،‌امکان تحقق آنها وجود نداشت. اگر هم تحقق پیدا می‌‏كرد دولت مستعجل است و موجی که به سرعت فرو می‌نشست. ما باید با حداقل‌ها بیاییم. حداقل‌هایی که هم در دوران قبل با چالش مواجه بودند و هم اگر دوباره بیاییم احتمالا با چالش‌های جدی‌تری مواجه شوند. 

خاتمی با تاکید بر اینکه، ما که نمی‌توانیم تنها شعار معیشتی بدهیم و بگوییم باید به اقتصاد سر و سامان داد، اظهار داشت: البته اینها مهم است و باید گفته شود و به آن اهتمام شود ؛ شاید یکی از مشکلات دوران اصلاح‌طلبی این بود که در مقام بیان و تبلیغات کمتر به این مسائل توجه شد. البته من بارها گفتم با اینکه شعارهای ما بیشتر سیاسی و اجتماعی و کمتر اقتصادی بود اتفاقا در عرصه اقتصاد و معیشت مردم موفق‌تر بودیم تا سیاست. 

وی ادامه داد: به‌هرحال‌‏ ما نمی‌توانیم مثل كسانی‌‏كه که شعارهایی دادند و متاسفانه بسیاری از ارزش‌ها را وارونه پشتوانه شعارها كردند، عمل‌‏ کنیم. امروز ارزش عدالت،‌ ارزش مردم‌‏خواهی، ارزش مقابله با دشمنان کشور، ارزش امنیت برای کشور، ارزش دین و دینداری بد مصرف شده است که خود موجب بی‌وزن شدن ارزش‌ها در جامعه است. وقتی شعارهایی داده می شود که از عهده‌اش برنمی‌آیند و بعد گفته می‌‏شود ارزش‌ها، یعنی فقط همانی که ما گفته‌‏ایم و مردم احساس دیگری درباره آنها پیدا می‌‏كنند، معنایش این است که به ارزش‌‏ها لطمه وارد شده است.

رئیس دولت اصلاحات، با اشاره به جایگاه رفیع حضرت امام خمینی(ره) و ویژگی‌‏های شخصی و سیاسی ایشان، گفت: با همه این ویژگی‌‏های منحصر به فرد، امروز کاری می‌شود که برخی ناتوانی و فریبکاری‌ها به نام امام و خط امام نوشته می‌شود و این یعنی جفا به امام(ره) و ضربه زدن به ایشان. 

وی با اشاره به سخنان اخیر خود در دانشگاه تهران در مورد جنبش اجتماعی اظهار داشت: هیچ جنبشی در کشور ما موفق نیست مگر آنکه با جنبش اجتماعی تاریخی ملت ایران همراه باشد. آیا جنبش در جامعه ما وجود دارد؟ به نظر من وجود دارد و صد سال هم است که وجود دارد. حتی خود انقلاب اسلامی فرازی از این جنبش بوده است که جنبه سلبی آن سرنگونی یک رژیم و جنبه ایجابی آن همسو کردن ارزش‌ها و خواسته‌های تاریخی ملت ایران با هویت دینی و اسلامی ما بوده است. آیا به آن آرمان‌ها و اهداف رسیده‌ایم؟ اگر رسیده‌ایم که دیگر جنبش معنا ندارد.» 

خاتمی ادامه داد: «امروز هم برخی می‌گویند در این کشور انقلاب شده، شاه رفته، جمهوری اسلامی آمده و دیگر تمام است و نباید کاری کرد. اما این انقلاب آرمان‌هایی داشته و اتفاقا موفقیت آن این بوده که آرمان‌های این انقلاب در متن جامعه ما وجود داشته است و امام هم هوشمندانه این را فهمید و به همین علت هم ایشان جمهوری اسلامی و نه خلافت اسلامی یا امارت اسلامی را مطرح کرد. البته آن آرمان‌ها هنوز محقق نشده است و جنبش وجود دارد و اصلاحات یعنی حرکت به سوی تحقق آن آرمان‌ها و مبارزه با موانعی که بر سر راه تحقق آنها وجود دارد. در زمان گذشته اصلاح به معنای سرنگونی یک رژیم بود و اکنون به معنای رسیدن به اهدافی که به خاطرش شهید داده‌‏ایم و مشکلات فراوان را تحمل کرده‌‏ایم . نمی‌شود این نظام را به دست کسانی داد که به آن آرمان‌ها،‌به امام و به مردم اعتقاد چندانی ندارند و اگر هم دارند راه و رسم تحقق آنها را اشتباه انتخاب می‌‏كنند.» 

وی تاکید کرد: «امروز مطلوب این است که این هدف را دنبال کنیم که اولا وضعیت کنونی بهبود یابد و بعد به وضعیتی برسیم که هرچه بیشتر به شرایط مطلوب ما نزدیک باشد و درعین حال بتوانیم به کار اجتماعی،‌فرهنگی و درازمدت خود در جامعه هم بپردازیم. البته اگر واقعا امکان این باشد که حداقل‌ها را حفظ کنیم و همچنین امیدهای جامعه را به یاس تبدیل نکنیم و فقط تا روز انتخابات را نبینیم و به بعد از آن هم بیندیشیم واگربشود كار كردهیچ مشکلی نیست که فردی مانند بنده که یک انسان کوچک است، وارد صحنه شود.» 

رئیس جمهور سابق کشورمان همچنین گفت: «بالاخره باید دید ما می‌توانیم کار بکنیم یا نه؟ اگر بتوانیم کار بکنیم و روی حداقل‌های خود تکیه کنیم و پاسخگوی جامعه باشیم باید بیاییم. اگر با عوض کردن شعارها یا اینکه نتوانیم آنها را عملی کنیم، بیاییم آیا به مردم خدمت کرده‌ایم؟ یا اگر احساس کنیم آنقدر مانع و کارشکنی است که حتی نمی‌گذارند به حداقل‌های خود نیز عمل کنیم و هزینه کشور هم زیاد شود آیا نباید زمینه‌ای فراهم کنیم كه كسانی كه امكان كار كردن با مشكلات كمتر دارند بیایند ولو اینكه آنها در ایده صد در صد مثل ما نباشد ولی هزینه جامعه كمتر می شود و فضا هم برای ما جهت كار اجتماعی و زیر بنائی بازتر می‌‏شود.» 

سید محمد خاتمی در پایان تاكید كرد: بنده این روزها در موقعیت سختی قرار دارم؛از یك طرف یك موج وسیع و یك تقاضای اجتماعی و توقع از من وجود دارد كه بیایم و از سوی دیگر اینكه آمدن برای خدمت كردن و كم كردن هزینه مردم است كه اگر این طور نشود،آمدن فایده ندارد.امیدوارم طی روزهای آینده تصمیم نهایی را بگیرم گرچه طی روزهای گذشته انتظار جامعه را نسبت به نامزدی در انتخابات در دایره محدودتری قرار داده‌‏ام كه تا حدودی بلاتكلیفی را رفع می‌‏كند.
 
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین