احمد فرهادی؛ بر اساس نوعی گاهشمار چینی, که در دوره مغول در ایران هم گسترش یافت, 12 حیوان نماد 12 سال شدند, این گاهشمار که خواستگاه بودایی دارد بر اساس این افسانه شکل گرفته که: «روزی بودا در آغاز سال نو، تمامی حیوانات را نزد خویش دعوت کرد، امّا از میان تمامی حیوانات، تنها دوازده حیوان دعوت بودا را جدّی گرفتند. این دوازده حیوان عبارت بودند از: موش، گاو، پلنگ(یا ببر)، گربه، نهنگ (یا اژدها)، مار، اسب، بز، میمون، خروس، سگ و خوک. از آن پس بودا مقدّر نمود که سرنوشت انسان و جهان، تنها به دست این دوازده حیوان باشد و هر یک از این حیوانات در هر سال یکی پس از دیگری پدیدار شوند.»
بر اساس همین گاهشمار سال 93, سال اسب است. اسب که نماد ویژگیهای چون: نجابت, نخوت و خودخواهی است؛ همواره برای صنعت خودرو خوش یمن بوده است, سالهای 81 و 69 هم سال اسب بود.
اسب خودروسازان در سال 69 در قالب ایده ایجاد دو گروه خودروسازی در ایران زمین زین شد و در سال 81, سمند با نشان اسب به عنوان خودروی ملی به بازار ایران زمین عرضه شد. حال سال 93 هم سال اسب است, و باید دید که اسب خودرو در سال 93 چگونه خواهد تاخت؟
خودرو در سال اسب از دو زاویه قابل بررسی و مطالعه است:
- اول از حیث آنکه صنعتی است بزرگ که از آن به عنوان دومین صنعت ایران نام برده میشود و سرنوشت بخش مهمی از اشتغال صنعتی را بر عهده دارد.
- و دوم از حیث آنکه خودرو وسیله و ابزار زندگی مردم است در دنیای صنعتی جدید دنیایی که صنعت را به خدمت گرفته تا رفاه مردمانش بیشتر شود.
اسب خودخواه!صنعت خودروسازی ایران تقریباً از سالهای دهه 30 شمسی شروع شده و با افتوخیزهای مختلف، در حال حاضر از جایگاه ویژهای از لحاظ پیوندهای بین بخشی در اقتصاد ایران برخوردار شده است. تلاشهای زیادی در راستای بومی کردن صنعت خودرو در ایران در سالهای برنامه چهارم عمرانی و بعد از انقلاب اسلامی صورت پذیرفته؛ اما هنوز در مقیاس جهانی، ایران در این زمینه پیشرفت قابل ملاحظهای نداشته است. سیاستهای پس از جنگ عراق علیه ایران، به گسترش فعالیتهای صنایع وابسته به صنعت خودرو و تعمیق پیوندهایی بین بخشهای صنعت منجر شد.
این پیوند از سال 69 به گسترش سهم این صنعت در سبد اقتصاد ایران هم انجامید به نوعی که صنعت خودرو امروزه سهم بسیار بالایی در اشتغال و ارزش افزوده در توليد ناخالص داخلي كشور دارد؛ بر اساس آمار و ارقام موجود، هم اكنون نزديك به 39 بنگاه خودروسازي بزرگ و 1200 قطعه ساز در كشور مشغول فعاليت هستند. که این تعداد بنگاه فرصت شغلی برای 840 هزار نفر در این صنعت را ایجاد کردهاند از سوی دیگر این صنعت توانسته سهم ارزش افزوده 3.6 درصدی در توليد ناخالص داخلي كشور را بدست آورد.
فربگی صنعت خودرو در ایران بدون سیاستهای حمایتی دولت نشدنی بود, این گسترش و رشد در دهههای 70 و 80 چنان زیاد بود که این صنعت یکی از ویژگیهای اسب را برگزید «خود خواهی و نخوت»؛ آمار محسور کننده خودروسازان, راهاندازی سایتهای متعدد تولیدی و کسب رتبه سیزدهم در تولید جهانی خودرو, کافی بود تا باد نخوت در این صنعت بپیچد؛ اما این باد در اوایل دهه 90 خاموش گشت و مشکلاتی چند گریبان این صنعت را گرفت. تورم بیش از حد این صنعت, کاهش میزان بهرهوریاش, فاصله شدید میان میزان تولیداتش از مقیاسهای اقتصادیاش و سرانجام عدم رضایت مردم از کردار این صنعت.
حال سال اسب دوباره از راه خواهد رسید, حیوانی که در سالهای 69 و 81 برای صنعت خودرو خوش یمن بوده در سال 93 چه آوردهای برای این صنعت خواهد داشت؟
با نگاهی به بودجه سال 93 تا حدودی میتوان برای این سوال پاسخ مناسبی یافت. دولت یازدهم در لایحه بودجه سال 93 پيشبيني درآمد يک هزار و 164 ميليارد توماني از محل واردات خودرو داشته است این در شرايطي است که دولت دهم در بودجه سال 92 اين درآمد را دو هزار ميليارد تومان پيشبيني کرده بود. پیام مشخص این میزان کاهش درآمد تنها یک چیز است؛ حمایت بیشتر از صنعت خودرو! پیامی که وزیر صنعت و معاونانش هم چند باری آن را یادآوری کردند. به طوری که وزیر صنعت در آخرین اظهار نظر خود گفت: «باید از صنایع داخلی خود از جمله خودروسازی حمایت کرده و آنها را توسعه ببخشیم زیرا این بخش از صنعت نیز دارای نیروی شاغل قابل توجه و متخصصان زیادی است که باید از آنها حمایت کنیم.»
اسب نجیب!حمایت از صنعت خودرو چیز تازه و عجیبی نیست, استفاده از تکنیک حمایت برای سرپا نگهداشتن صنعت در جهان پیشینهی طولانی دارد. اما این حمایتها تا کی و کجا ادامه خواهد داشت؟ مگر نه اینکه هدف ذاتی صنعت رفاه است آیا با حمایتهای موجود از صنعت خودرو, این صنعت توانسته رفاه را برای مردم به ارمغان آورد؟
پاسخ سخت نیست؛ مردم دلخوشی از صنعت خودروسازی ندارند, علتش را هم نباید صرفاً در قیمت خودروها جست, بلکه عدم رضایت ابعاد دیگری هم دارد. اگر از بحث قیمت عبور کنیم عدم تنوع در محصولات خودروسازان و خدمات ناکافی دو مشکلی است که مردم هر از گاهی آنها را طرح میکنند.
با این اوضاع؛ حمایت از صنعت خودرو برای دولت آزمون دشورای است. اگر از آن حمایت نکند ممکن است بنگاههای خودروساز به ورطه نابودی کشیده شوند و این نابودی ابعاد اقتصادی و اجتماعی زیادی برای هر دولتی در پی خواهد داشت, از دست رفتن فرصتهای شغلی و بیکاری تعداد زیادی از شاغلین موضوعی است که دولت نمیتواند نسبت به آن بی اعتنا باشد. اگر از صنعت خودرو حمایت کند در برابر تیر نقد مردمان قرار خواهد گرفت که سرانجام این همه حمایت چیست؟
بنابراین باید تدبیری در میان گرفت و راهی میانه پیمود تا سایه حمایت به تدریج از سر صنعت خودرو برداشته شود, این تدبیر همان است که در تعرفهها بکار گرفته شده است هماکنون تعرفه واردات خودرو با حجم موتور کمتر از ۲۵۰۰ سیسی معادل ۴۵ درصد و تعرفه واردات خودرو با حجم موتور بیشتر از ۲۵۰۰ سیسی معادل ۹۰ درصد است.
وابسته کردن ظرفیت موتور خودروهای وارداتی به میزان تعرفه آنها, حکایت از اقبال دولت به واردات خودروهایی با میزان مصرف سوخت کمتر است. با توجه به اینکه بیشترین ظرفیت صنعت خودروسازی ایران در حال حاضر به تولید خودروهایی با ظرفیت موتور بین 1300 تا 2000 است. این صنعت در سال آینده با مسئله مهم دیگری مواجه خواهد شد و آن موضوع رقابت است. بازی با تعرفه خودروهای وارداتی میتواند اسب نجیبی را برای خدمت به مردم کشور پرورده کند اسبی که آرامش و رفاه را به ارمغان آورد.
رقابت در میدان:اسبها در میدان رقابت بهتر محک میخوردند و ارزش واقعیاشان بیشتر هویدا میگردد. وقتی رقابت در صنعت جایگاه واقعی خود را پیدا کند آن وقت میتوان به آینده صنعت امیدوار شد. اگر خودروسازان برنامهای برای تنوع تولیدشان نداشته باشند و تعرفه واردات خودرو نیز بر اساس پیشنهاد شورای رقابت تصویب شود آنگاه چالش مهمی فراروی خودروسازان ایرانی خواهد بود آیا آنها خواهند توانست با تعرفه 30 تا 35 درصدی خودروهای وارداتی ذائقه خریداران ایرانی را تامین کنند؟ آیا خریداران ایرانی چشم از خودروهای پر رنگ و لعاب وارداتی خواهند شست و همچنان به خریدهای خود از خودروهای وطنی ادامه خواهند داد؟
وابستگی کمتر دولت به درآمد ارزی از یک سو, تدبیر به کار گرفته شده در میدان تعرفهها از سوی دیگر و بهبود فضای کسب و کار در سال اسب نوید احداث میدان رقابتی است؛ برای سنجش توانایی خودروسازان.