امیر محبیان در سرمقاله روزنامه رسالت نوشت:
1.آنچه در شبه جزيره کريمه مي گذرد،موضوع بحث و
تحليل تحليلگران امور بين المللي قرار گرفته است.در برابر پرسش اين که
روسيه در شبه جزيره کريمه چه مي کند؟ ساده ترين پاسخ آنست که روسيه در پي
دفاع از منافع خود درجمهوري خودمختار کريمه است؛شبه جزيره اي که جمعيت روس
آن حدود 60% جمعيت آن را تشکيل مي دهد.
هر چند که گزارش ها از احتمال زياد حمله روسيه به شبه جزيره کريمه خبر مي
دهند ولي واقعيت آنست که روسيه پيشاپيش سربازاني را در کريمه،در محل يک
پايگاه نظامي در سواستوپول مستقر نموده است.از منظر نظامي ، بندر سواستوپول
براي روسيه از اهميت بسياري برخوردار است زيرا مرکز فرماندهي ناوگان روسيه
در درياي سياه بوده و هدايت عمليات دريايي روسيه در مديترانه را بر عهده
دارد.اين پايگاه تا تاريخ 2042 در اجاره روسيه بوده و ناوگان استقرار يافته
در آن از 380 کشتي جنگي،170 فروند هواپيما و 25000 نيرو تشکيل شده است.
براي روسيه روي کار آمدن مخالفان ملي گرا در اوکراين که لزوما دموکرات هم
نيستند؛طبعا مي تواندموجب بروز فشار فراواني گردد.همين واقعيت ها منجر به
آن مي شود که عقب نشيني روسيه از اين موقعيت ژئوپليتيک تقريبا ناممکن
شود؛زيرا معناي عقب نشيني روسيه از دست دادن موقعيتي است که روسيه براي آن
سرمايه گذاري استراتژيک مهمي داشته است.ضمن آن که نگراني روسيه از امکان
بروز حرکات مشابه اوکراين در شبه جزيره کريمه در حال افزايش است؛از همين
رو؛منابع غربي پيش بيني مي کنند که در پوشش «تمرينات اضطراري» دو هزار
نيروي جديد به همراه يک اسکادران بالگرد به ظرفيت منطقه اضافه گردد در حالي
که ايهور تنيوخ، وزير دفاع اوکراين از اعزام 6000 نيروي نظامي جديد روسيه و
30 خودروي زرهي به کريمه خبر داده است.
نکته ديگري که مي تواند بر تنش ها بيفزايد؛برگزاري رفراندوم 30 مارس است که براي استقلال کريمه برنامه ريزي شده است؛لذا بهنظر مي رسد
تحت پوشش خطرات موجود،روسيه در جهت حفظ منافع اکثريت روس در کريمه در منطقه
باقي بماند.
غربي ها بر اين باورند که شايد براي اولين بار است که پس از شصت سال
فدراسيون روسيه تسلط کاملي بر شبه جزيره کريمه بدست آورده است؛شبه جزيره اي
که شصت سال پيش (19 فوريه 1954)خروشچف به عنوان اقدامي نمادين به اوکراين
اهداء کرد.
2.با بروز تنش در روابط روسيه و اوکراين شاهد آن هستيم که سريعا اين تنش به
تنش روابط آمريکا و متحدانش با روسيه مبدل مي شود.اوباما براي جبران سياست
منفعلانه در سوريه از منظر متحدانش به واکنشي سريع و البته خام در قبال
واکنش روسيه دست زد.حرکتي که احتمالا بزودي با مشورت همپيمانانش تعديل
خواهد شد.آمريکا طبعا بايد بداند که روسيه قدرتمند در مجاورت اوکراين نمي
تواند نفوذ غرب و آمريکا را در همسايگي خود پذيرا شود.
اوکراين نيز خطرات اين همسايه قدرتمند را بخوبي درک مي کند. از همين روست که آندري دشچيتسا وزير امور خارجه دولت موقت اوکراين
روز چهارشنبه پس از ديدار با لوران فابيوس همتاي فرانسوي خود در وزارت امور
خارجه فرانسه در پاريس گفت: اختلاف اوکراين با روسيه بايد به صورت مسالمت
آميز حل و فصل شود.او همچنين تاکيد کرد:اين کشور قصد نبرد يا رويارويي با
روسيه را ندارد.مسئولان دولت موقت اوکراين فراتر از خطرات جنگ با روسيه شبح
جنگ داخلي را هم به چشم مي بينند زيرا مردم شهرهاي جنوبي و شرقي اوکراين،
خواستار بازگشت ويکتور يانوکوويچ رئيس جمهوري برکنارشده اوکراين به قدرت
هستند.
3. فراتر از آنچه که در چارچوب تنش ميان روسيه و غرب رخ مي دهد؛ شرايط مي تواند به گونه اي پيش رود که سياست خارجي ايران هم اثرات
آن احساس کند.حدس زده مي شود با بروز اختلاف ميان روسيه و غرب و تمايز روشن
در منافع دو طرف ،حتي ميان اروپا و آمريکا که تنش با روسيه مي تواند سرماي
اروپا را بخاطر گاز روسيه سردتر کند؛ زيرا اروپا مي داند با تحريم روسيه
خود دچار تحريم سوخت خواهد شد.گفته شده سهم شرکت گازپروم از بازار گاز
اروپا از 6/25 درصد در سال ٢٠١٢ ميلادي به ٣٠ درصد در سال ٢٠١٣ افزايش
يافته و با وجود افت مصرف گاز اروپا، صادرات گاز به اين قاره ١٦٢ ميليارد و
٧٠٠ ميليون مترمکعب بوده است.از طرف ديگر؛ حدود نيمي از گاز روسيه از مسير
اوکراين به اروپا صادر مي شود وبا تنش در اين منطقه؛اروپا اولين متضرر
خواهد بود.
4.حدس زده مي شودبا بروز بحران جديد، ايران از اولويت فشارهاي غرب خارج شده و از سوي ديگر با تهديد غيرقابل اجراي تحريم روسيه
عملا رژيم تحريم ايران دچار اخلال شود.بنا براين بنظر مي رسد سياست خارجي
ما بايد شديدا مترصد اوضاع منطقه بوده و با درايت و هشياري در کشاکش امور،
منافع ايران را تامين نمايد؛زيرا بعيد نيست در ميانه اين چالش منافع
غيرمترقبه ايران هم از راه برسد.
فک کنم قایقاشم ناو حساب کرده!!!