فرارو- تلاش رئیس جمهوری آمریکا برای کسب رای مثبت کنگره جهت حمله نظامی محدود به سوریه از دیدگاه سیاسی کاملا قابل توجیه است. و اگر بخواهیم صادق باشیم، این بحث ارتباط نزدیکی به ملاحظات سیاسی دارد اما هیچ ربطی به این تعهد نوظهور به سرسپردگی به قانون اساسی ندارد.
به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از فارن پالسی، دلیل نخست این تصمیم کاملا داخلی است. اوباما به خوبی ثابت کرده که خواستار انجام اقدام نظامی بدون کسب مجوز است، درست مانند مسئله لیبی—یا همانطور که نیروهای نظامی در افغانستان را بسط داده و سپس کاهش داد، نیروهای نظامی در عراق را از این کشور خارج کرد، استفاده از حملات هواپیماهای بدون سرنشین را به طور چشمگیری گسترش داد و جنگ مخفی وسیعی را علیه تروریسم به راه انداخت بدون آنکه کنگره کوچکترین مداخله ای داشته باشد. کلیت عملکرد اوباما به سختی با نوشته های ساده مربوط به جنگ در دو فصل اول قانون اساسی آمریکا مطابقت دارد.
اوباما در این زمینه تنها نیست. نه تا زمانیکه که جنگ جهانی دوم از سوی کنگره یک جنگ رسمی خوانده شد. و دستکم از زمان جنگ کره که از سوی هری ترومن، رئیس جمهور وقت آمریکا یک «اقدام نظامی» خوانده شد و فرماندهان کل قوا هر نوع جنگی – بزرگ و کوچک- را بدون تصویب قبلی کنگره اجرایی کرده اند.
تصمیم اخیر اوباما برای کسب رضایت کنگره باعث نخواهد شد که نیم قرن فعالیتی که زمینه تصمیم گیری های نظامی را به طور قاطعانه به نفع رئیس جمهور تغییر داده، پایان یابد، مگر اینکه بتواند با ارتباطات و معانی نوظهور به مسائل عنوان شده در فصل اول قانون اساسی راه یابد. برای دستیابی به چنین شرایطی نیز کنگره باید قدرت تصمیم گیری خود در مورد جنگ را مطالبه کند.
اوباما به این دلیل که درس های مدرسه و دانشگاهش را به خاطر آورده به دنبال تصویب کنگره نیست. وی دلایل سیاسی خود را داشته است. یا بهتر بگوییم وی چنین درخواستی داشته تا اعضای کنگره را امروز با خود در این مسیر همراهی کند و در عوض فردا صدای انتقاد آنان را نشنود.
و اگر بخواهیم صادق باشیم باید بگوییم که کنگره با تمام ناکارآمدی خود هنوز این ظرفیت را دارد که بحث گسترده ای را در مورد هزینه های مالی و انسانی یک عملیات نظامی به راه اندازد. تفکرات مطابق با قانون اساسی در کپیتال هیل کمتر به گونه ای است که رئیس جمهور را در شرایط بدی قرار دهد. اعضای کنگره می توانند با برگزاری جلسات، سخنرانی های عمومی، بحث و گفتگو توجه رسانه ها- و در پی آن توجه مردم- را به هزینه های جنگ که می تواند پیامدهای سیاسی هم در داخل و هم در خارج داشته باشد، معطوف کنند.
حال به دلایل اعلام شده برای توجیه حمله نظامی به سوریه فکر کنید. هیچ کس توهم این را ندارد که یک حمله کوتاه هدف دار منجر به سرنگونی رژیم اسد و بازسازی برخی جوانب صلح در منطقه شود. این حمله در کوتاه مدت موجب تشدید درگیری ها می شود و بر ابهام نتیجه نهایی جنگ داخلی در سوریه می افزاید و حتی دقیق ترین حملات نظامی هم در مطابقت کامل با برنامه عملی نمی شوند. ممکن است اتفاقات ناگواری رخ دهد، جان های بی گناهی گرفته شوند، تروریست ها جسور شود و اعتراضات ضدآمریکایی در منطقه بیش از امروز شعله ور شود.
بحث اصلی حمله نظامی مربوط به اهمیت تقویت اصول و قوانین بین الملل در مورد تسلیحات شیمیایی می شود. این بحث اینطور ادامه پیدا می کند که رژیم اسد باید به دلیل استفاده از تسلیحات شیمیایی مجازات شود. اما آنچه باعث حیرت و سرگردانی می شود این است که مهم ترین دلایل برای اقدام نظامی انتزاعی، به شدت مخفی و به صورت موقتی دور از دسترس هستند. این در حالی است که جنبه های منفی القوه ملموس، قابل رویت و در دسترس هستند. و در یک جهان سیاسی داخلی با تصاویر بصری و کوتاه ترین افق های زمانی، پیگیری این نوع اقدامات نظامی بدون نوعی پوشش سیاسی کاملا غیرمسئولانه است.
اگر اوباما بدون مجوز کنگره اقدامی صورت دهد، تمام جمهوری خواهان مجلس را دعوت به ابراز انواع انتقادات در مورد سیاست خارجی خود خواهد کرد. اما با واگذار کردن موضوع به کنگره، همین جمهوری خواهان یا باید توضیح دهند که چرا استفاده از تسلیحات شیمیایی علیه مردم یک کشور تضمینی برای مداخله نظامی نیست؛ یا باید توضیح دهند که نوع مشخصی از مجازات در این زمینه لازم است. هر دوی این گزینه ها موقعیت اعضای کنگره را به همان اندازه به خطر می اندازد که موقعیت رئیس جمهوری را. اما اگر اعضای کنگره از شکلی از اقدام نظامی حمایت کنند – که این احتمال وجود دارد- برای انتقاد از عملکرد اوباما در شرایط بسیار دشواری قرار خواهد گرفت.