شرایط بازار ارز این گمانه را مطرح میکند که نیاز به دلار نسبت به همین یکی، دو سال گذشته افزایش پیدا کرده اما وقتی پای صحبت مسوولان مینشینی میبینی نیاز به دلار ما در خارج نسبت به گذشته حدود 45درصد کاهش یافته است.
پدرام سلطانی، نایبرییس اتاق بازرگانی ایران که خود دستی در امور تجاری کشور دارد، در گفتگو با روزنامه شرق، میگوید: «پیش از این 95درصد اقتصاد ما دلاری بود و الان این رقم به 50درصد رسیده است.» اما بازار داخل روزبهروز نیاز به دلارش افزوده میشود و این امر به هجومهای مردمی بازمیگردد که قصد حفظ ارزش پولشان را دارند؛ غافل از اینکه همین هجومها افت سایر داراییهایشان را به واسطه افزایش قیمت دلار رقم میزند.
گفتگو با پدرام سلطانی را در ادامه می خوانیم:
کشورهایی که به ازای پول نفت از آنها کالا وارد میکنیم، کدام کشورها هستند؟
کشورهای اصلی که به ازای پول نفت از آنها کالا وارد میکنیم، پنج کشور هستند. کشورهای چین، هند، کره، ژاپن و ترکیه. عموم معاملات ارزی بانک مرکزی یا با این کشورها انجام میشود یا از طریق این کشورها؛ یعنی ما این کشورها را واسطه تجارت خود با سایر کشورها مانند امارات، سوییس، برزیل و آرژانتین قرار میدهیم.
ما تحریم جدی آمریکا را پیشرو داریم که از ششفوریه اجرا میشود. این محدودیت جدید چه تاثیری بر تجارت خارجی ما خواهد داشت؟
آمریکا صراحتا اعلام کرده، پول حاصل از صادرات نفت، قابل انتقال به سایر کشورها نیست و ما ناچاریم به ازای پول نفت کالا وارد کنیم. این اتفاق نقلوانتقال ارزهای دولت و بانک مرکزی به خارج از این پنجکشور را برای ما پرهزینهتر میکند.
واردات ما اغلب از طریق چه ارزهایی انجام میشود؟
اغلب تجارت ما با کشورهای خریدار نفت از طریق تخصیص آن ارز توسط بانک مرکزی به واردات اولویتهای یکم تا هشتم انجام میشود و با سایر کشورها از طریق ارز آزادی است که از صادرات غیرنفتی حاصل میشود. صادرکنندگان، کالا را میفروشند و ارز حاصل از آن که در حسابی در خارج از کشور نگهداری میشود را به متقاضیان که واردکننده هستند، میفروشند. این ارز از طریق صرافی یا بانک حواله میشود.
چنددرصد از اقتصاد ما دلاری است؟
آمار دقیقی در این زمینه وجود ندارد اما با توجه به اینکه بانکهای کشورهای خریدار نفت از انتقال ارز مرجع و مبادلهای ایران به شکل دلار و یورو پرهیز میکنند، در نتیجه کاربرد دلار و یورو برای ما به شدت کاهش یافته است اما در بخش صادرات غیرنفتی از آنجایی که ردیابی و شناسایی پول کار مشکلی است و هنوز حساسیت چندانی هم در این زمینه وجود ندارد، مبادلات با دلار و یورو و سایر ارزهای جهانروا انجام میشود. صادرکنندگانی که به سازوکار جابهجایی ارز آشنا باشند ترجیح میدهند که از ارزهای باثبات و جهان روا استفاده کنند زیرا ریسک این ارزها کمتر از سایر ارزهاست.
پس ارزهایی مانند دلار و یورو محدود به بخش خصوصی شده است؟
بله تقریبا همینطور است.
مبادلات بخش خصوصی چقدر است؟
ارز حاصل از صادرات غیرنفتی نزدیک به 50درصد تجارت خارجی است که با دلار و یورو و ارزهای جهانروا انجام میشود و حدود 50درصد دیگر تجارت ما با ارزهای ملی کشورهای خریدار نفت ما انجام میشود.
قبلا این نسبت چقدر بود؟
تا پیش از این 90 تا 95درصد مبادلات تجاری کشور با دلار و یورو انجام میشد.
سهم دلار و یورو از چه زمانی به 50درصد کاهش یافت؟
تقریبا از دو سال گذشته روند تغییر سبد ارزی تجارت خارجی ما آغاز شد.
فکر میکنید، با توجه به شرایط ایران در عرصه جهانی امکان دارد سهم 50درصد ارزهای جهانشمول از این هم کمتر شود؟
این امر بستگی به وضعیت صادرات غیرنفتی ما دارد. اگر مشکلات ما در آینده، بیشتر از زمان حاضر باشد امکان چنین اتفاقی وجود دارد. اما در کل به نظر میرسد تغییر این سبد، بیشتر از این میزان امکانپذیر نیست.
چرا؟
برای اینکه ظرفیت تجارت خارجی ما با این پنج کشور نامحدود نیست. در ضمن ریسک استفاده از ارزهای ملی و غیرجهانروا بالاست زیرا این ارزها نوسانات زیادی دارند. در نقل و انتقال ارزهای ملی هم محدودیت بیشتری نسبت به سایر ارزها وجود دارد. جدای از این، کشورهای مزبور سیاستهای ارزی و تجارت خارجی سختگیرانهتری دارند که استفاده از پول ملی آنها را برای این مقصود مشکلتر میکند.
گفته میشود تجار ما ناچارند در مبادلات تجاری خود با کشورهای خریدار نفت ایران ارزهای نامعتبر این کشورها را تبدیل به ارزهای معتبر کنند. این مساله چقدر بر هزینههای ما میافزاید؟
تبدیل ارز از آنجایی که کار تجاری است با دریافت حاشیه سودی انجام میشود و رقم آن هم بستگی به مقدار ارزی دارد که تبدیل میشود. در ارقام و اعداد درشت این رقم قابل توجه است. معمولا بانکها یا صرافان بابت تبدیل ارزها چند صدمدرصد دریافت میکنند. ضمن اینکه اگر ارز خریداری شده جابهجا هم شود، این نیز هزینه دیگری را به متقاضی ارز تحمیل میکند که عدد بزرگتری از کارمزد تسعیر ارز است.
در این میان حتی شرکتها و بنگاههایی که رابط تجاری ما هستند از دریافت پولشان با ارز ملی خودشان استقبال نمیکنند زیرا مشوقهایی مانند جوایز صادراتی که رقم قابل توجهی هم هست از دست میدهند؟
این نکته قبلا مطرح بود اما سیاستگذاران ارزی این کشورها به ویژه چین تسهیلاتی برای شرکتهایشان ایجاد کرده تا از فروش کالاهای خود با این شیوه به ایران استقبال کنند. البته این شرکتها، منافع از دست رفتهشان را به علت معامله با پول ملی از طریق افزایش قیمت فروش کالای خود جبران میکنند. البته این نحوه پرداخت مزیتی برای آن کشورها دارد زیرا با این روش دیگر ارزی از آن کشورها خارج نمیشود. در واقع به جای خروج ارز، کالا از کشورشان خارج میشود که این شیوه در حفظ ذخایر آنها و تقویت تولیدشان موثر است.
این هزینه در شرایط فعلی چقدر است؟
معمولا دو تا پنجدرصد.
این مسایلی که اشاره کردید از ضعفهای استفاده از ارزهای ملی است. این امر نقاط مثبت هم دارد؟
استفاده از این ارزها نقاط مثبتی هم دارد. تنوع سبد ارزی کشورمان، یکی از این نقاط مثبت است. چون در آینده امکان تقویت ارز این کشورها وجود دارد که در این صورت ارزش ذخایر ارزی ما نیز افزایش مییابد. چین از جمله این کشورهاست که پول آن در حال تقویت است. در گام بعدی، اقتصاد ما نزدیکی بیشتری با اقتصاد این کشورها پیدا میکند. این اتفاق شروعی برای یک حرکت راهبردی خواهد بود که میتواند ما را از وابستگی بیشتر به اقتصاد کشورهای غربی رهایی دهد. به عبارت دیگر در جریان رشد و توسعه اقتصادهای آسیایی ما هم در کنار آنها به منافع بلندمدت خود میتوانیم دست یابیم.
در حال حاضر مصارف دلاری کشور ما چیست؟
مصرفکنندگان دلار دو گروه هستند؛ یکی آنهایی که اسکناس میخرند و اغلب مسافران خارجی و دانشجویان هستند. برخی از متقاضیان دلار کاغذی هم افرادی هستند که با هدف سرمایهگذاری و کنز کردن پول، دلار را خریداری کرده و ذخیره میکنند. گروه دوم آنهایی هستند که دلار را در سیستم بانکی و به صورت حواله خریداری میکنند که واردکنندگان کالا و سرمایهگذاران در کشورهای دیگر هستند. دلار در سیستم بانکی هم متقاضیانی دارد که از داخل کشور از یک شعبه به شعبه دیگر منتقل میشود. این شیوه برای تسویه قراردادهای ارزی داخل کشور کاربرد دارد. برای نمونه شرکتهای خارجی فعال در ایران از جمله مشمولان این شیوه هستند که دلارهای داخلی از طریق سیستم بانکی در اختیارشان قرار میگیرد.
نرخ حواله چقدر است؟
این نرخ بسته به میزان عرضه و تقاضا متفاوت است. زمانی که میزان تقاضا به دلیل هجوم افراد برای خرید دلار بیشتر میشود، قیمت اسکناس دلاری از نرخ حواله بیشتر میشود اما در جریان معقول و عادی بازار، حواله گرانتر است.
گفتید که نیاز به دلار ما در خارج کاهش یافته اما چه اتفاقی در داخل افتاده است که این نیاز بیشتر یا کمتر میشود؟
نیاز به دلار در داخل برای اسکناس بیشتر شده است. در واقع این نیاز از آن زمان که مردم برای حفظ ارزش داراییهایشان به بازار ارز هجوم بردند، بیشتر شده است. اگر بازار ارز به ثبات برسد، تقاضا برای اسکناس کمتر خواهد شد.