داستان «بركناري» و «برقراري» رياست سعيد مرتضوي بر سازمان تامين اجتماعي گويا پاياني ندارد. او كه ديروز در جلسه هيات امناي تامين اجتماعي، از مديرعاملي سازمان تامين اجتماعي عزل شده بود به ناگهان از سوي محمدرضا رحيمي معاون اول رييسجمهور به سمت سرپرست اين سازمان منصوب شد تا كمتر از 12 ساعت رياست سازمان تامين اجتماعي را از او گرفته باشند. انتشار بازگشت مرتضوي به اين سازمان باعث شد تا 12 نفر از نمايندگان مجلس، نامه استيضاح وزير كار را امضا كنند.
علي مطهري به عنوان يكي از نمايندگان امضاكننده اين طرح ميگويد كه مقصر اصلي اين ماجرا شيخالاسلام وزير كار است چرا كه اگر وزير كار مرتضوي را پيش از اين بركنار كرده بود اين اتفاقات رخ نميداد.
آقاي مطهري چرا به دنبال استيضاح وزير كار هستيد، در حالي كه اختيارات رييس سازمان تامين اجتماعي با حكم آقاي احمدينژاد به معاون اول رييسجمهوري واگذار شده و آقاي رحيمي هم حكم بازگشت سعيد مرتضوي به سازمان تامين اجتماعي را دادهاند. كليات اين قضيه هيچ ارتباطي به آقاي شيخالاسلام ندارد. بنابراين فكر نميكنيد كه استيضاح وزير كار، كار اشتباه و بيهودهيي است؟
آقاي شيخالاسلام مقصر اصلي است. ايشان بايد كاري ميكرد كه كار به اينجاها كشيده نشود. بايد آقاي مرتضوي را عزل ميكرد و با پيشنهاد هيات امنا فرد ديگري را به جاي ايشان ميگذاشت. اما ايشان عمل نكرد و در واقع با قانونگريزي و قانونستيزي همراهي كرد. والا اگر آقاي شيخالاسلام يك وزير مقتدري بود بلافاصله بعد از حكم ديوان عدالت اداري يا بعد از عدم اعلام انطباق مصوبه دولت با قانون توسط رييس مجلس ايشان را بايد عزل ميكرد. حتي يك ساعت ادامه كار آقاي مرتضوي در تامين اجتماعي عمل مجرمانه است و هرگونه دخل و تصرفي در امور تامين اجتماعي بوده و آقاي شيخالاسلام بايد از اين كار جلوگيري ميكردند كه نكردند و به هر حال استيضاح ما بر اساس احترام به قانون و امنيت قانونمداري است. ما كاري اصلا به عملكرد وزير يا عملكرد آقاي مرتضوي يا پروندههاي آقاي مرتضوي نداريم. ما ميگوييم قانون در اينجا به بازي گرفته شده و بنابراين وزير بايد استيضاح شود تا اينكه قانونمداري در كشور تقويت بشود.
به همين جهت شما امروز گفتيد كه آقاي شيخالاسلام مقصر اصلي است؟
بله، من معتقدم ايشان مقصر اصلي است. شايد البته ايشان تحت فشار آقاي رييسجمهور باشد اما اين بهانهها پذيرفته نيست و اين حرفها عذر بدتر از گناه است و نشاندهنده ضعف ايشان است و مجلس هم نميتواند به چنين وزيري اعتماد بكند. ما بر اساس وظيفه قانونيمان كارمان را انجام ميدهيم حالا هر نتيجهيي كه داشته باشد مهم نيست.
آقاي مطهري، پس از ناكامي طرح سوال از آقاي احمدينژاد و اعلام استيضاح احتمالي آقاي شيخالاسلام اين شائبه مطرح شده است كه آقاي مطهري و دوستانشان به اين دليل تمايل به استيضاح وزير كار دارند كه نتوانستهاند سوال از احمدينژاد را براي بار دوم در مجلس داشته باشند و به نوعي در حال جبران آن قصه هستند.
نخير، اينگونه نيست. برخي از اين 12 نفر كه استيضاح آقاي شيخالاسلام را امضا كردهاند جزو امضاكنندگان سوال از آقاي احمدينژاد نبودند و اين دومقوله متفاوت و جداي از هم است و هيچ ارتباطي با هم ندارد. بايد قانون درباره آقاي مرتضوي اجرا ميشد كه متاسفانه اجرا نشده است و همين براي استيضاح وزير كار كفايت ميكند.
فكر نميكنيد شايد آقاي احمدينژاد به دنبال بركناري آقاي شيخالاسلام بودهاند و براي تحقق اين امر يك بازياي را طراحي كردهاند تا اين كار به دست مجلس انجام شود؟
نخير، بعيد ميدانم.
به نظر شما اهميت آقاي مرتضوي براي دولت چيست كه حاضرند براي استفاده و ماندن آقاي مرتضوي در تامين اجتماعي ساختار يك وزارتخانه را تغيير و سازمان تامين اجتماعي را از زير مجموعه وزارت كار جدا كنند؟
نميدانم. اين سوال را دولت و رييس دولت بايد جواب بدهد نه من. ما هم اين سوال را داريم.
يقينا اطلاعاتي كه شما داريد را ما در اختيار نداريم، واقعا اهميت آقاي مرتضوي براي تيم دولت از كجا نشات ميگيرد؟
متاسفانه ببينيد... حـالا ادامه ندهيم بهتر است.
صرفا تلاش براي نگه داشتن آقاي مرتضوي اصرار بر قانونگريزي و قانونستيزي است و مبتني بر لجاجت است و من فكر نميكنم كه منطق خاصي جز اين مسائل پشت پرده اين قضيه وجود داشته باشد.
آقاي پزشكيان هم اظهارنظري داشتهاند مبني بر اينكه چون اين كار مستقيما به دست آقاي احمدينژاد انجام شده است راهكار مقابله با آن استيضاح احمدينژاد است نه وزير كار. چنين راهكاري را مد نظر داريد؟
استيضاح رييسجمهور دلايل خاص خودش را ميطلبد ولي در اينجا مقصر رديف اول آقاي وزير است.
واقعا فكر ميكنيد استيضاح آقاي شيخالاسلام كار بيهودهيي نيست؟
مقابله با قانونگريزي و قانونستيزي كار بيهودهيي است؟ دولت بايد بداند كه مجلس قانونگريزي را تحمل نميكند.
جنابعالي فرموديد كه بازي با قانون پذيرفتني نيست اما به نظر ميرسد تقابل حقوقي و قانوني مجلس و دولت يك ماراتن بيانتهاست. رييس دولت صراحتا ميگويند كه من يك سري از قوانين مجلس را اجرا نميكنم و از سوي ديگر بارها اين اتفاق رخ داده است كه مجلس اعلام كرده طرحهايي كه دولت قصد اجرا دارد غيرقانوني و غيركارشناسي است. به نظر شما اين تقابل و تنازع قانوني تا كجا ادامه خواهد داشت و چه آسيبهايي را براي كشور به دنبال داشته است؟
اين سوال الان ضرورتي ندارد. به اختلافات دولت و مجلس دامن زده نشود بهتر است.
يعني اين جلسات شبانهيي كه بين دولت و مجلس برگزار ميشود مفيد واقع شده است كه شما اينگونه ميگوييد؟
بايد تلاش كنيم كه تفاهم بين دولت و مجلس هرچه بيشتر شود ولي در جايي هم كه دولت، قانون را زير پا بگذارد ما عكس العمل لازم را نشان ميدهيم. اين مسائل با هم قابل جمع است. در جايي كه بايد همكاري كنيم، همكاري ميكنيم و در جايي كه بايد در مقابل قانونگريزيها بايستيم، ميايستيم و اينها با هم منافاتي ندارد.
فكر نميكنيد كه وقتي آقاي احمدينژاد حاضر است براي ماندن يك شخصيتي مانند سعيد مرتضوي ساختار وزارتخانه و سازمان عريض و طويلي مانند سازمان تامين اجتماعي را تغيير دهد به دنبال تثبيت حرف خود و نشان دادن اين حرف است كه مجلس ديگر در راس امور نيست و ميتوان قوانين پارلمان را دور زد؟
اين برداشت شماست من نميدانم.
شما چنين برداشتي را نداريد؟
بهطور كلي اين دولت اهميت زيادي براي قانون قائل نيست و اين يك اصل كلي دولت و رييس دولت است.
آقاي مطهري تا كجا براي مقابله با قانونستيزيهاي دولت انگيزه داريد؟
ما تا روزي كه نماينده مردم در مجلس هستيم بايد وظيفهمان را انجام بدهيم و طبيعي است وقتي كه نماينده نيستيم، ديگر وظيفهيي نداريم.
مرجع: اعتماد