محمد سعيد احديان در روزنامه خراسان نوشت:
خبر راه اندازي صفحه فيس بوک توسط دفتر تنظيم و نشر آثار رهبرانقلاب يک توپ خبري بود که در فضاي مجازي لحظه به لحظه پرواکنش تر مي شد به گونه اي که حتي بي بي سي نيز در گزارش شب گذشته خود نتوانست از آن بگذرد و درحالي که سعي مي کرد تناقض هاي آن با سياست فيلتر کردن فيس بوک را بزرگ کندمجبور شد بر حجم بالاي «لايک» گذاشتن و مخصوصا انتشار آزادانه نظرات منتقدان در کنار موافقان اذعان کند.
وقتي سياست رسانه هاي غربي و عربي در انتشار نظرات رهبر ايران سانسور کامل است مگر در موارد معدود و آن هنگام که تاثير همان موارد معدود بر افکارعمومي مخصوصا مسلمانان جهان را به روشني مشاهده مي کنيم (مانند اجلاسيه جنبش غير متعهدها) غيرمنطقي است اگر از بستر بسيار مناسب شبکه اجتماعي فيس بوک با صدها ميليون کاربر براي نشر نظرات و ديدگاه هاي عميق، هوشمندانه و موثر ايشان استفاده نکنيم و راه ارتباط "تعاملي" با ده ها ميليون نفر در خارج از کشور را برخود ببنديم.
علاوه بر اين ها حتي من معتقدم دفتر ايشان بايد هرچه زودتر بخش فارسي اين صفحه را نيز در فيس بوک راه اندازي کند تا نگاه معتدل و بازي که ايشان در کنار پافشاري براصول دارند در اين فضايي که مي تواند "دوسويه " باشد براي قشر جوان شناسانده شود.
البته روشن است که برخي دستگاه ها و افرادي از اين اتفاق کمي شوکه شده باشند و در همين راستا شايد کمي عجيب به نظر برسد اما واقعيت اين است که با توجه به استفتايي که مدت ها پيش از ايشان شده بود ظاهرا تحليل رهبر انقلاب از فيس بوک دقيق تر و کارشناسي تر از مسئولين امر است. در اين استفتا که در آن به صورتي صريح سوال شده بود ورود به فيس بوک با توجه به فيلتر بودنش چه حکمي دارد پاسخ داده شده بود: « به طور کلي اگر مستلزم مفسده بود و يا خوف ارتکاب گناه باشد و يا موجب تقويت دشمنان اسلام و مسلمين شود جايز نيست و الا مانعي ندارد.» از اين فتوا روشن مي شود که ماهيت اين ابزار محل اشکال نيست چرا که فيس بوک در ماهيت خود بستري است که از آن هم مي توان استفاده هاي نادرست سياسي، اخلاقي و...کرد و هم مي توان به عنوان ابزاري ارتباطي براي اهداف درست مورد استفاده قرار داد.
فيس بوک با مثال هايي مانند ماهواره متفاوت است.
در ماهواره محتواي پيام توسط شبکه هاي ماهواره اي کنترل مي شود ولي در فيس بوک گروه اجتماعي خود محتواي خود را توليد مي کنند درست است که ماهواره نيز در ماهيت خود مي تواند مورد استفاده درست قرارگيرد اما حجم و تعداد کانال ها و شبکه هاي مفيد آن دربرابر کانال هايي که با مباني و فرهنگ درست فرسنگ ها فاصله دارد مانند قطره دربرابر برکه است و جذابيت و جنس اين شبکه ها نيز به گونه اي ابتدا تحريک کننده حس کنجکاوي و سپس غريزه افراد است که در ماهواره ناممکن است که جز درموارد استثناء فردي خود يا خانواده اش به سمت بهره برداري از شبکه هاي نادرست سوق پيدا نکنند اما در فيس بوک اين امکان وجود دارد که کاري به گروه هاي اجتماعي غيراخلاقي و موارد مشابه نداشت مخصوصا آنکه کسي که در فضاي مجازي سير مي کند ابزارها و فضاهاي متنوع و متعددي براي پيگيري خواسته هاي خود دارد.
ممکن است برخي به فيلتر کردن فيس بوک به دليل مسائل امنيتي و سياسي اعتقاد داشته باشند البته من در شرايط خاص سياسي معتقد به فيلتر کردن کوتاه مدت نه تنها فيس بوک که تمام سايت هاي مشابه هستم مانند وقايع انتخابات 88 که از اين بسترعليه امنيت ملي سوءاستفاده مي شد اما زماني که شرايط خاص امنيتي يا سياسي حاکم نيست متوجه نمي شوم چرا بايد اين فيلترينگ براي فيس بوک ادامه پيدا کند.
از همه اينها مهمتر هنوز تفاوت بين فيس بوک و ديگر سايت هايي با ماهيت شبکه اجتماعي مجازي مانند گوگل پلاس را متوجه نمي شوم که يکي فيلتر است و ورود به ديگري آزاد است.
خلاصه آنکه راه افتادن صفحه فيس بوک توسط دفتر نشر مقام معظم رهبري را نه تنها اقدامي هوشمندانه مي دانم بلکه آن را بهانه قرار مي دهم تا از مسئولان بخواهم سياست هاي فيلترينگ خود را البته با تاکيد بر فيلتر کردن کامل و دائم تمام سايت هاي غيراخلاقي دوباره مورد بازبيني جدي قرار دهند.
