کد خبر: ۱۳۱۸۶۵

قیمت ارز به کدام سو می‌رود؟

تاریخ انتشار: ۰۰:۲۲ - ۲۱ آبان ۱۳۹۱
حسین عبده تبریزی در نشریه تجارت فردا نوشت: 

انفجار قیمت‌های ارز در تابستان 1391 مشکلی دردآور بود که زندگی میلیون‌ها ایرانی را تحت‌تاثیر قرار داده و به سطح زندگی و رفاه آنان به‌شدت آسیب رساند.

رویدادی که نباید به‌وقوع می‌پیوست و اکنون که جامعه هزینه‌های سنگین آن را پرداخته است، پرسش آن است که آیا هیچ زاویه روشنی هم بر آن مترتب است و آیا حالا که این هزینه‌ها به جامعه تحمیل شده است، می‌توان از وقوع آن منفعتی نیز حاصل کرد.
 
قیمت‌های نسبی و ضرورت‌های تقویت و دفاع از تولید ملی و اشتغال ایجاب می‌کرد طی سی سال گذشته طبق برنامه‌ای منظم، به‌تدریج و متناسب با متغیرهای دیگر اقتصادی، قیمت ریال کاهش یافته و قیمت ارزهای‌های خارجی افزایش می‌یافت.

این افزایش می‌باید متناسب با اصلاح سطح دستمزدها و ارتقای تولید و صادرات انجام می‌شد؛ به‌گونه‌ای که سطح زندگی عامه مردم به‌آرامی تحت‌تاثیر قرار می‌گرفت، نه اینکه قیمت ارز به‌شکل انفجاری افزایش یابد و زندگی مردم را فلج کند و کسب‌وکارها را به سطح توقف نزدیک کند. حال که این مشکل بروز کرده است، دولت و بانک مرکزی چه باید کنند؟ اگر شرایط به‌گونه‌ای شد که ذخایر ارزی کشور تقویت شود، آیا می‌باید در بازار دخالت کنند و قیمت را کاهش داده و مثلا به 000ر2 تومان برسانند؟ چنین اقدامی دیگر بدترین کاری است که می‌توانند انجام دهند.

اگر دولت و بانک مرکزی فعلی از سر ناچاری و به ضرورت تحریم‌ها به چنین اقدامی مبادرت نمی‌کند، دولت و بانک مرکزی عاقل بعدی از موضع خرد و ضرورت اقتصادی نباید چنین کاری را انجام دهد. واقعیت این است که قیمت دلار در سطح جاری آن، حباب قیمتی ندارد.

قیمت بالای ارز، اگر تثبیت شود، نفس تولید را باز می‌کند و از آن حجم واردات بی‌رویه که صنایع داخلی را به ورطه سقوط رسانده، جلوگیری می‌کند. واقعیت این است که بدترین حادثه، بدتر از افزایش انفجارآمیز قیمت ارز، تبدیل ارز به‌وسیله پس‌انداز است. در چنان محیطی، خانوارها و صاحبان کسب‌وکار به‌دقت نرخ بازده فعالیت عادی خود را با منفعت سرمایه طلا و ارز مقایسه می‌کنند و با این کار، ادامه فعالیت‌شان دچار اختلال می‌شود و افسون سود بازارهای طلا و ارز آنان را از مسیر خلق ارزش از مجرای تولید بازمی‌دارد.

روشن است که دغدغه اقتصاد سیاسی و نگرانی عمیق نسبت به معیشت افراد دهک‌های درآمدی پایین، مانع اصلی بر سر راه اصلاح نرخ ارز و آزادسازی آن در طول 30 سال گذشته بوده است؛ بنابراین اکنون نیز که به اجبار این تغییر انفجاری نرخ رخ داده، دغدغه اصلی می‌باید ارائه و اجرای طرحی فوری برای ترمیم وضعیت درآمدی آن گروه‌های اجتماعی باشد.

غیر از این، موضوع مهم دیگر ‌باید تثبیت نرخ ارز و خروج ارز از دایره ابزارهای پس‌اندازی مردم باشد. راه‌حل منطقی، بازاری و قابل‌اتکا، آزادکردن معاملات ارز در بازار آزاد و عرضه ارز در قیمت‌هایی برابر با قیمت بازار برای یک دوره نسبتا بلندمدت (مثلا یک سال) است. 

البته، بلافاصله پرسیده می‌شود در بازار ارز که حداقل 70 درصد عرضه آن در اختیار دولت است، چگونه باید قیمت بازار یا قیمت حاشیه بازار (نزدیک به بازار) را تعیین کرد. این قیمت زمانی توسط بازار تعیین می‌شود که دولت و بانک مرکزی مشخصا روشن و بیان کنند که در طول دوره‌ای معین چقدر ارز خواهند فروخت و آنگاه به آن بیان متعهد باشند. مثلا، اگر دولت می‌خواهد در سال 1392، جمعا 60 میلیارد دلار ارز به بازار ارائه کند، فارغ از اینکه دولت چه نیازهایی به ریال دارد، باید به فروش 60 میلیارد دلار متعهد باشد. دولت در هیچ شرایطی نباید بیشتر یا کمتر از رقم اعلام‌شده ارز بفروشد و در صورت نیاز، باید منابع ریالی خود را از سایر بازارها تامین کند.

در چنین شرایطی که دولت به‌طور مشخص میزان ارز متعهد شده را به بازار عرضه می‌کند، تعیین قیمت حاشیه بازار ممکن می‌شود. بانک مرکزی پس‌از اینکه به‌طور شفاف میزان ارزی را اعلام کرد که مایل است طی سال آینده به بازار تزریق کند، در گام بعدی فروش ماهانه و حتی هفتگی ارز خود را اعلام می‌کند. با برآورد میزان ارز در دسترس، نیازهای دولت به ریال، و تخمین سایر کمیت‌های مربوطه، دولت مبلغ ارز قابل‌فروش را تعیین می‌کند. مثلا، می‌گوید طی سال آینده 60 میلیارد دلار به بازار تزریق خواهد کرد.

می‌توان مقدار ارز یادشده را به‌طور یکنواخت در میان ماه‌ها و هفته‌های سال توزیع کرد؛ بنابراین بانک مرکزی می‌تواند به‌طور شفاف اعلام کند قصد دارد طی 12 ماه آینده، هر ماه 5 میلیارد دلار از قرار هر هفته 25/1 میلیارد دلار به بازار عرضه کند. اگر اطلاعات نسبتا دقیقی از مقدار ارز تزریق‌شده به بازار آزاد ارز و نیز حجم معاملات بازار آزاد ارز طی زمستان 1390 و 7 ماهه سال 1391 داشته باشیم و اگر از میزان ذخایر ارزی کشور، میزان جریان‌های ورودی ارز به خزانه و میزان جریان‌های خروجی ارز از خزانه مطلع باشیم، می‌تواند اعداد عرضه ارز دقیقی را محاسبه کرده و به دولت پیشنهاد داد.

پیامدهای چنین عرضه‌هایی از نظرگاه اقتصاد استاندارد و اقتصاد رفتاری قابل‌پیش‌بینی است. ‌از آنجا که بازیگران بازار برای دوره نسبتا بلندمدت از منبع عرضه خود مطمئن می‌شوند، برای خرید ارز عجله نمی‌کنند؛ به این ترتیب تقاضای پرتلاطم و ناهموار ارز به تقاضایی کم‌تلاطم و هموار بدل می‌شود. چنین تقاضایی نوسانات بازار ارز را کاهش می‌دهد و بازار را برای ورود به دوره‌های آرام و کم‌نوسان آماده می‌کند.

وقتی این عرضه‌ها از جانب بانک مرکزی به‌طور جدی روی قیمت‌های بازار ادامه یابد، بازار آزاد فرصت می‌یابد به جای رفتار غیرمنطقی و غیراقتصادی به رفتار اقتصادی روی آورد و به جای تعجیل به تحلیل بپردازد. اگر اوضاع ارزی و نرخ بهره‌وری اقتصاد بهبود یافت، آن‌گاه خود بازار به‌تدریج نرخ برابری را اصلاح خواهد کرد. اگر بانک مرکزی و دولت کماکان علاقه‌مند به حضور در بازارند، ضروری است با استفاده از ابزارهای بازار، تلاش کنند تا ارز در دامنه قیمتی معینی تثبیت شود.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۴۳ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۱
"انفجار قیمت‌های ارز در تابستان 1391 نیز فاجعه‌ای دردآور بود ، فاجعه‌ای که نباید به وقوع می‌پیوست، ... واقعیت این است که قیمت دلار در سطح جاری آن حباب قیمتی ندارد. ... و نفس تولید را باز می‌کند."

1- آيا گزاره بالا ، خودش را نقض نمي کند ؟
2- آيا اين ادعا که قیمت جاري دلار ، حباب ندارد ، مطالعه شده و کارشناسانه است ؟
3- آيا با محاسبه ضريب سقوط ارزش واحد ريال نسبت به دلار ، در طول 33 سال گذشته (تا مقطع انفجار تابستان 91) ، که از تقسيم شاخص قيمت هاي ايران و آمريکا (سال پايه : آخر 1356) بدست مي آيد ، در بدبينانه ترين حالت (570 ايران تقسيم بر 8 ر 3آمريکا ) ، به عددي بيش از 150 برابر سقوط از 75 ريال ، دست مييابيم ؟ و نرخ برابري ئي بيشتر از 1150 تومان ، آيا قابل تصور است ؟ با کدام منطق اقتصادي ؟
4- آيا مطمئنيد ، که تغییر انفجاری نرخ دلار ، اختياري نبوده و به اجبار ، رخ داده است ؟
5- آيا بايد پذيرفت که نرخ ارز ، در تمام طول 30 سال گذشته " اصلاح نشده" و " آزاد سازي نشده "بوده است ؟!
طبیبی
Sweden
۱۲:۱۹ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۱
خداوکیلی مدت طولانی بود مقاله اقتصادی به این ضعیفی نخونده بودم.ایشون به این بهانه که قیمت ارز انفجاری رفته بالا ودیگه کار از کار گذشته(البته به نظر ایشون) معتقدند باید بریم بسوی سیستم نرخ گذاری رژیم شناور(بازار آزاد رقابتی) ارزی رژیمی که به غیرازآمریکا وژاپن ویورو وانگلیس که آزادترین اقتصادهای دنیا باتمام مختصات وشرایطش هستندهنوز هیچ کشوری حتی جرات نکرده نزدیکش بشه.تازه اون کشورها هم برخلاف ادعاها به طور پنهانی ارزش پولشان را بوسیله بانکهای مرکزیشان کنترل میکنند.من از ایشان سوال دارم که ایشان آیا کوچکترین شباهتی از اقتصاد آزاد در مقایسه با آن کشورها درکشوردیده اندکه همچین تئوریهای خطرناکی در این وضعیت سخت کشور ومردم ارائه میدهند؟بهترین وبیخطرترین رژیم با توجه به اقتصادکشورما همان رژیم ارزی شناورمدیریت شده ست که قبل از این هم انجام میشد ودراکثرکشورهای دنیا حتی دراقتصادهایی بسیار پویاتر وآزادتراز کشورما در حال انجام است.من واقعا هنوز از مقاله ایشان درتعجب وشوک هستم.
فیروز
United States of America
۱۲:۰۴ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۱
وقتی سیستم دلالی در تمام شئون جامعه جولان می دهد! آیا می توان با سیاست کاهش ارزش پول ملی و تضعیف بازار داخلی به امید صادرات آن هم با روش موجود تولید را سرپا نگهداشت؟
علی
United States of America
۱۱:۴۴ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۱
واقعا مقاله خنده داری بود.نسخه خوبی بود برای خودکشی اقتصادی کشور.آخه در کشوری که دولت عرضه کننده حداقل هفتاد درصد کالایی(در اینجاارز)میباشد حرف از عرضه وتقاضاوخود اصلاحی بازار به مرور زدن یک جوک نیست؟میشه بگویند کجای اقتصاد کشور آزاده که درخواست آزادکردن مهم ترین شریان حیاتی کشور(ارز)وسپردن قیمت آن به بازاردارند؟آمریکا وآزاد ترین کشورهای اقتصادی هنوز جرات این کار رابه طور کامل ندارند وبه طور پنهانی وگاه آشکار قیمت ارزهای خارجی رابرای حفظ قدرت خریدمردم واعتبارکشورشون دستکاری میکنند.خدا به دادمردم وآینده کشور برسه.ترس مردم از اینه که به خاطر اهمال کاری وندونم کاریهای اقتصادی دولت امثال آقای عبده تبریزی سکان اقتصادی کشوررو بدست بگیرند وکشور را ازچاله دربیاورندوبه چاه ویلی بیندازندکه خلاصی نداره
ناشناس
United Arab Emirates
۱۰:۵۱ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۱
بله به قول استاد در صورتي كه دولت از ميزان ورود ارز به خزارنه اطلاع داشته باشد!! آيا با اين وضع تحريم ها دولت از ميزان فروش نفت مطمئن است؟! تنها راه حل مسائل سياسي و تعامل با غرب است
انتشار یافته: ۱۵
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۶:۴۱ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۱
اقا این دولت عقل کل در همه اموره و خود شخص اول دولت که در یک مصاحبه تلویزیون گفتن کارشناس در همه امر است. حالا می خواهید اطلاعات بدن به من شما که جزو عوام هستیم و چیزی سرمون نمیشه.  
pili
Iran (Islamic Republic of)
۰۷:۵۹ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۱
اگر درایت اقتصادی پشت موضوع افزایش نرخ ارز می بود ، می توانستیم به بهترین نحو از این واقعه برای تقویت بنیه صادراتی کشور استفاده کنیم. کما اینکه بسیاری از کشورهای پیشرفته برای حمایت صادرات ، اقدام به کاهش ارزش پول ملی البته برنامه ریزی شده می کنند. ولی متاسفانه در کشور ما و مخصوصا" دولتهای نهم و دهم ، برنامه ریزی اقتصادی به کلی منسوخ شد. وقتی دولت آقای احمدی نژاد سازمان برنامه ریزی و توسعه کشور را که قدمتی چندین دهه ای دارد به راحتی منحل می کند و هیچیک از مسئولین نظام اعتراضی نمی کند باید هم ما اکنون دچار بحرانی بشویم.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۰۱ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۱
جناب عبده کلی پیش فرض و اگر و مگر را مبنا قرار دادند تا نتیجه گیری کنند ولی یک واقعیت را که خیلی هم آشکار است و همه آن پیش فرض ها را پاک میکنه مد نظر قرار ندادند و آن هم اینه که بقول آقای عبدی "زیاده ارزی نیست"
ali
Germany
۰۸:۳۲ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۱
اي آقا يادت نيست كه اقتصادانان چه مي گفتن و چي شنيدن
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۴۴ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۱
کدام ارز عرضه بشه بندهء خدا؟
ارزی ندارن که بخوان نقشه بکشن چیکار کنن!
تحریم کشور رو با خاک یکسان کرده!
ناشناس
United Arab Emirates
۰۹:۰۳ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۱
عزیزان برای تبدیل شدن به کشوری تولید کننده صرفا پایین نگه داشتن ارزش پول کفایت نمی کند.داشتن تعامل کامل با همه کشورهای جهان پیش نیاز چنین موضوعی است.
رضا
Germany
۰۹:۱۲ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۱
این آقای عبده مثل اینکه خودش دلار داره
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۲۵ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۱
بسياري از مشكلات اقتصادي كشور ما سرچشمه گرفته از همينگونه افراد و نظراتشان و علاقه فراوانشان به بورس و بازار است. لطفا از اين اظهار نظرهاي فاجعه بار دست برداريد. در ليبرال ترين اقتصادها هم دولت با در اختيار داشتن بانك هاي اطلاعاتي كامل و قوي و به روز و ابزارهاي كنترلي مدرن، بازار را كاملا تحت كنترل و سلطه دارد. در كشور ما كه ابزارهاي كنترلي مدرن وجود ندارد و يا ناقص است، تكيه بر مكانيسم بازار فاجعه بار خواهد بود. پس لطفا دست از اينگونه اظهار برداريد كه براي ملك و ملت مصيبت بار خواهد بود.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۳۱ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۱
از اقای عبده تبریزی واقعا بعید است " دلار در حال حاضر حباب قیمتی ندارد " یعنی می فرمایید کار گر و معلم و کارمند حقوق ماهیانه متوسط پانصد هزار تومان یعنی حدود صد و پنجاه دلار بگیرند و همه چیز را با این قیمت های کذایی بخرند به نظر می رسد تفاوت شما با اقای بهمنی فقط گفتار سلیس تر تان باشد
علی
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۳۳ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۱
جناب آقای عبده تبریزی تحلیل شما منطقی است اما نه در شریط تحریم روز افزون که حتی رئیس کل بانک مرکزی هم از میزان ذخایر فعلی و درآمدهای آتی ارز با خبر نیست مگر اینکه تحلیل شما مربوط به دوره پس از رفع تحریمها باشد وگرنه شفاف سازی در حال حاضر نه امکانپذیر است نه منطقی!
پرطرفدارترین عناوین