عباس كيارستمي فردا اول تير ماه، هفتاد و دو ساله ميشود.
اين كارگردان سرشناس سينماي ايران كه متولد ١٣١٩ تهران است، با ساخت فيلمهاي كوتاه و بلند بهعنوان شاخصترين فيلمساز ايراني در عرصهي بينالمللي مطرح شده است.
او در كارنامهي فيلمسازياش ساخت فيلمهاي كوتاه «نان و كوچه»، «زنگ تفريح»، «تجربه»، «دو راه حل براي يك مساله» و .. و فيلمهاي بلند «گزارش» ١٣٥٦، «اوليها» ١٣٦٢، «خانهي دوست كجاست؟» ١٣٦٥، «مشق شب» ١٣٦٦، «كلوزآپ، نماي نزديك» ١٣٦٨، «زندگي و ديگر هيچ» ١٣٧٠، «زير درختان زيتون» ١٣٧٣، «طعم گيلاس» ١٣٧٦، «باد ما را خواهد برد» ١٣٧٧، «ABC آفريقا» ١٣٧٩ را دارد و در سالهاي اخير هم «شيرين»، «كپي برابر اصل»، «مثل يك عاشق» را ساخته است.
عباس كيارستمي كه به تازگي در جشنوارهي فيلم كن، فيلم جديدش «مثل يك عاشق» را به نمايش گذاشت در حاشيهي همين جشنواره در گفتوگويي دربارهي عدم ساخت فيلم در ايران در سالهاي اخير معتقد بود: «بايد شرايط بهتري در ايران براي فيلمسازي فراهم شود تا بتوانم در كشورم فيلم بسازم.»
او از عدم اعتبار پروانه نمايشها گلايه كرده بود.
عباس كيارستمي دربارهي جغرافياي فيلمهايش در سالهاي اخير در جشنوارهي كن اخير در نشست خبرياش گفته بود: « در سالهاي اخير متاسفانه اتفاقي افتاده و من فيلمهايم را در خارج از ايران كار ميكنم و اين موضوع دليل رواني دارد.
استفاده از جغرافيا شانسي است كه سينما به ما ميدهد و همهي مشكلات را گاهي به شكلي كه انتظارش را نداريم حل ميكند و مديوم تازهاي به دست ميآوريم كه پيش از اين جرأت مقابله با آن را نداريم.»
در همان مقطع عليرضا سجادپور - مديركل اداره نظارت و ارزشيابي سازمان سينمايي - مطرح كرده بود: «در گذشته كه فيلمهاي آقاي كيارستمي به درخواست خودشان معمولا اكران نميشد؛ نه اينكه وزارت ارشاد بخواهد جلو فيلمهاي ايشان را بگيرد، همانطور كه «شيرين» سال قبل اكران شد و ما براي اكران «كپي برابر اصل» هم چه در قالب گروه مخاطب خاص و چه بهصورت گسترده آمادگي داريم.»
وي يادآور شده بود:« هنگامي كه آقاي كيارستمي علاقهمندي خودشان را براي اكران «شيرين» در ايران اعلام كردند، اين فيلم در قالب گروه مخاطب خاص و با حمايت وزارت ارشاد اكران شد و امكان نمايش گسترده را طي سالهاي پس از ساختش پيدا كرد. البته شايد تعداد سالنهاي اين فيلم كم بود اما جنس «شيرين» چنين اقتضايي داشت.»
مديركل اداره نظارت و ارزشيابي سازمان سينمايي در عين حال مطرح كرده بود: «البته از آنجا كه آقاي كيارستمي، خودشان فضاي فرهنگي جامعه را بهخوبي ميشناسند، پيشنهاد اصلاحات پوششي فيلم را دادند تا «كپي برابر اصل» براساس فضاي فرهنگي جامعه اكران شود اما هنوز اين اتفاق عملا نيفتاده است. ما وقتي درباره اصلاحات پوششي فيلم صحبت كرديم، ايشان در حال آمادهسازي فيلم جديدشان در ژاپن بودند و بهطور طبيعي فرصت نكردند كه اصلاحات پيشنهاد شده از سوي خودشان را انجام دهند اما در هر صورت ما هم به آقاي كيارستمي و هم به نمايندهشان اعلام كردهايم كه آماده اكران «كپي برابر اصل» چه در قالب گروه مخاطب خاص و چه به صورت گسترده هستيم، پس اساسا مشكلي در زمينه فيلمهاي ايشان وجود نداشته است.»
در حاليكه سال گذشته بحث اكران فيلمهاي اخير كيارستمي «كپي برابر اصل» و «شيرين» در ايران داغ بود، تنها فيلم «گريه» در چند سانس محدود اكران شد.
خبر اكران دو فيلم عباس كيارستمي، خبر تازهاي نبود. ماجراي اكران دو فيلم «شيرين» و «كپي برابر اصل» از اسفند ماه سال گذشته (89 ) آغاز شد.
سيدعليرضا سجادپور در اواخر سال 89 گفته بود: « برنامهي اكران مخاطب خاص كه براي سال 90 تحت حمايت معاونت سينمايي پيشبيني شده بود، با مروري بر برخي از آثار عباس كيارستمي آغاز ميشود.»
مدير كل اداره نظارت و ارزشيابي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي خاطرنشان كرده بود: «اين برنامه در روزهاي باقيمانده از سال جاري (89) با نمايش دو اثر از آخرين فيلمهاي عباس كيارستمي در چند سالن تهران آغاز ميشود و اين مقدمهاي بر آغاز برنامهي اكران آثار مخاطب خاص خواهد بود.»
نه تنها فيلمهاي عباس كيارستمي تا آخر سال 89 اكران نشد بلكه سال 90 هم سپري شد و اين فيلمها اكران عمومي نشدند و فقط در اواخر سال 90 در چند سانس محدود «گريه» اكران شد.
سيفالله صمديان ـ هنرمند عكاس بر مقدمهي كتابي دربارهي كارگاههاي كيارستمي دربارهي اين هنرمند نوشته است: «سر کوچه، آرام و بيخيال ايستادهاي، عباس کيارستمي سوت زنان از راه ميرسد و در حال خوش و بش، دست در جيب تو ميکند و مشتي گره کرده بيرون ميآورد و شروع ميکند به خوردن چيزي شبيه کشمش و نخودچي! لحظهاي مشکوکِ حال او و دارايي جيبهايت ميشوي. دوباره همين کار را ميکند و قبل از اينکه شروع به خوردن کند، دستپاچه، دست در جيبت ميکني و در حالي که چشم به دهان او دوختهاي به خاليِ جيبت چنگ ميزني و دست بيرون نياورده، ميبيني که باز قصد دارد چيزي را که تو نيافتهاي، بيايد! و اينبار است که مچ دست او را قبل از اين که از جيبت بيرون بياورد، ميگيري و چشم در چشم او، با صدايي که فقط خودت ميشنوي، ميپرسي: آخر اين چه سِري است که من چيزي را دارم و خودم نميدانم و تو ميداني!؟
... و اين همان حس غريبي است که گريبان بسياري از آنهايي را ميگيرد که با فيلمهاي کيارستمي و شيوه فيلمسازي او سرِسازگاري ندارند. يعني در واقع از اين که کيارستمي موضوع فيلمهايش را بههمين راحتي از خود آنها و روزمرگيهاي اطرافشان ميگيرد و به خودشان تحويل ميدهد، لب به دندان ميگزند و بدون آنکه به راز و رمز اين کار بيانديشند و فقط براي اين که به پرِ قباي شعور و دانش و فرهنگ سينماييشان برنخورد، مانيفيست صادر ميکنند که پرداختن به موضوعهايي از اين گونه ساده و پيش دست و پا افتاده آنهم با شيوهاي سادهتر و بدون پيچيدگيهاي رايج، در شأن ابهت و عظمت سينما نيست...»
سيفالله صمديان كه اينبار به عنوان مدير انتشارات «تصوير ايران» كتابي با عنوان «نوعي نگاه» را به مناسبت هفتاد سالگي كيارستمي منتشر كرده است، در ادامهي مقدمهي اين كتاب به عنوان يادداشت ناشر آورده است:« اين يادداشت را سيزده سال پيش در شماره ٢٥ ماهنامه تصوير، در کنار گزارشي از جشنواره کن ٩٧، "طعم گيلاس" و نخل طلا ، با عنوان "هميشه پيش از آنکه فکر کني، ميبيند" نوشته بودم و اين درست زماني بود که در گرماگرم سالهاي تدريس براي دانشجويان عکاسي بودم و يکي از مثالهاي هميشگيام در کلاسها، کلام معروف و راهگشاي " آندره کرتژ" ، عکاس مجاريالاصل بود، هماني که بهقول کارتيه برسون، "همه ما عکاسان، بهنحوي مديون او هستيم".
کرتژ عقيده داشت "بسياري از مردم نگاه ميکنند ولي عده کمي از آنها ميبينند" و اين تفاوت "نگاه کردن" و "ديدن" ، مسأله هميشگي تصويرسازان اين جهان بوده و خواهد بود.»