«نگاه مردم نسبت به سیاستها و مدیریت کنونی مثبت نیست و تعداد اندکی از مردم از وضع موجود دفاع میکنند. ظاهرا آخرین نظرسنجیها نشان میدهد که فقط ۷ درصد مدافع این وضع هستند. این ناترازی در عمل مدیریت امور را دچار مشکل میکند و چه بسا منجر به ناترازی نوع دوم شود.»
عبدی در رابطه با مدیریت دولت گفت: ما از روی اعمال و نتایج اعمال نگاه میکنیم. از پشت صحنه ماجرا اطلاع چندانی نداریم و دخالت هم نمیتوانیم کنیم. اطلاعات ما هم ممکنه ناقص باشد. آنچه که برایمان مهم است، این است که دولت هیچ برنامهای برای اداره کشور ندارد. هیچی!
اگر رسانه آزاد باشد و کسی مانع آن نشود یا بهتر است بگوییم که کسی نتواند مانع شود و رسانه مستقل باشد، آنگاه خواهید دید که با دنیای دیگری مواجه خواهیم شد.
عبدی راه حل کنار گذاشتن مجازات هایی چون شلاق زدن را توصیه می کند: به نظر میرسد که راهحل مساله، تصویب یک ماده واحده است که به جای مجازات شلاق مجازاتهای دیگری در نظر گرفته شود.
انتقاد عباس عبدی از تبعیض قضایی
عبدی در این یادداشت به مساله تبعیض در سطوح و لایه های مختلف سیستم پرداخته و بر این باور است: بدترین تبعیضها در حوزه رسانه و آزادی بیان و سیاست و به طور مشخص مواد کشدار قانون تعزیرات است.
عباس عبدی نوشت: اکنون پرسش این است که آیا با ردصلاحیتها میتوانید مجلس کارآمد تشکیل دهید؟ خب! اگر میتوانستید که تا حالا کشور گل و بلبل شده بود. البته با کنار گذاشتن ردصلاحیتها نیز مسائل کشور به این راحتی حل نمیشود، ولی در هر حال این شرطی لازم برای عبور از این ماجراست.
فعال سیاسی اصلاح طلب به نقد رویکرد رسانههای اصولگرا در مواجهه با عملکرد دولت و مجلس پرداخت و معتقد است این رویکرد هیچ کمکی به دولت و مجلس نمیکند؛ او در همین راستا نوشت: من نمیگویم که شما همچون فعالان رسانهای منتقد، علیه دولت نقد کنید؛ شما دفاع کنید، ولی از مواردی دفاع کنید که قابل دفاع باشد و مهمتر آنکه مواردی را که ضایع است، مالهکشی نکنید.
عباس عبدی نوشت: چهرههای مشهور اپوزیسیون ایرانی در خارج چه وضعی دارند؟ انچه تا کنون از آنان دیدهام بیشتر شبیه شو است تا سیاست.
عبدی نوشت: دین را ابزار قدرت و منافع جناحی نکنید. با این سخنان قوت سخنان خود را زیاد نمیکنید، بلکه اعتبار دین و حدیث و حاملان آن را از میان میبرید.
عبدی نوشت: اگر حکومت چنین رفتاری را میپسندد و قبول دارد که متهم را چنانکه مجرم هم باشد برخلاف قانون اذیت کند، بحثی نمیماند، زیرا آگاهانه تصمیم به تولید نفرت گرفته است، ولی اگر موافق این رفتار نیست، باید بداند که کارشناسان پروندهها برحسب انگیزههای شخصی هیچ تعهدی به ساختار ندارند و از این طریق در حال تولید نفرت علیه حکومت هستند.
عبدی ایده ستاندن مالیات به زور ولو با رنگ و لعاب قانون را نادرست می داند و میگوید: کوشش دولت ایران برای افزایش شدید مالیات شفاف و پذیرفتنی نیست. انصاف باید داد که اخذ مالیات از غذا ظلم مضاعفی است که از دولتهای قبل پایهگذاری شد و اکنون قصد دارند آن را به ۱۰ درصد افزایش دهند.
عباس عبدی معتقد است که در یک ساختار سیاسی غیر شفاف امکان ارتکاب فساد بیشتر می شود و از آنجا که تحریم ملازم با پنهان کاری و ساز و کارهای غیر شفاف در حوزه مالی است ،وضعیت تحریمی راه را برای فسادهای گسترده هموارتر می کند. او اراده ای برای برون رفت از این وضغیت نمیبیند.
عبدی نوشت: جامعه و وکلا میدانند که آقای نیکبخت از کسانی نیست که بخواهد با پذیرش وکالت، برای خود اقدامات تبلیغاتی و سیاسی کند. محکوم کردن ایشان به یکسال حبس به دلیل انجام گفتگو درباره پرونده موکل خویش یا موضوعات دیگر که عموما هم یا موضوعات حقوقی است یا مرتبط با حق مردم است، بالطبع پذیرفتنی نیست به ویژه که دادگاه هم علنی نبوده است تا بدانیم ریز اتهامات چیست؟
عباس عبدی نوشت: ظاهراً گران کردن اینترنت و مخابرات و گوشت قرمز و سفید را انداختهاند امسال، چون سال آینده جا ندارد.
مقایسهای کنم میان سرنوشت سیاست و پیکان در ایران. اینکه رهبران غیرپاسخگو و قدرتمند چگونه میتوانند به سرعت رشد و توسعه کمک کنند و در مقابل براساس همان قدرت غیرپاسخگو چگونه میتوانند آنان را به خاک سیاه بنشانند.
پس از نوشتن یادداشت «نهاد امنیتی یا اطلاعاتی؟» یکی از دوستان این پرسش را طرح کرد که نهادهای کنونی ما از کدام نوع هستند، امنیتی یا اطلاعاتی؟ به ویژه آنکه این نهادها واحدهای نظرسنجی قابل قبولی هم دارند و این نشان میدهد که در پی کسب اطلاعات دقیق هستند.
عبدی: این حرف درست است که انتخابات ضعیف موجب تشکیل مجلس ضعیف میشود، ولی انتخابات ضعیف محصول سبد ضعیف نامزدهای انتخاباتی است. در واقع هنگامی که سبد قوی برای نامزدها و برنامهها وجود ندارد، طبیعتا مردم هم مشارکت انتخاباتی نمیکنند. کسی برای خرید اجناس کم کیفیت و غیرلازم در صف نمیایستد و پول خود را حرام نمیکند.
عباس عبدی : این که پس از گذشت ۳۰ ماه و برای پاسخگو نبودن به عدم انجام وعدهها و بهبود وضع عمومی، همچنان مسئولیت را به عهده روحانی میاندازند، هیچ معنایی جز حقارت و درماندگی ندارد.
عبدی: قضیه «ماکارونی تک» و توجیهات آن را فراموش نکردهایم. اگر مساله تولید ثروت است چرا به ایشان آپارتمان داده شده است؟
عبدی با مرور فضای دینی جامعه در ابتدای انقلاب یادآوری میکند که برخلاف ادعاهای پناهیان تبلیغ دین نیاز چندانی به پول ندارد و این ادبیات برای توجیه رفتارها و واقعیتهایی از دستدرازی به رانتهای دولتی است که نمونه آن در دولت محمود احمدینژاد بهکرات دیده شده و از آن زمان قوت گرفته است.