«معنای سخنان آقای معاون اول روشن است. بدون عزم ملی هیچ مسالهای حل نمیشود. پرسش این است که چه کسی یا مرجعی باید این عزم ملی را ایجاد کند؟ اگر شما هستید، چه اقدامی کردهاید؟ و اگر شما نیستید، چه کسی است؟ و پرسش مهمتر اینکه اساسا مگر آمدن پزشکیان نباید نتیجه این عزم ملی باشد؟ اگر نه پس چرا مسوولیت پذیرفتید؟ با شما موافقم که بدون عزم ملی هیچ کاری نمیتوانید بکنید، شما را نیاوردهاند که گریه کنید.»
حسینی همدانی، امام جمعه کرج با بیان اینکه فضای مجازی اگر کنترل نشود موجب خسارات فراوانی برای جامعه خواهد بود؛ گفت: عدهای دوست دارند فضای مجازی بدون کنترل در اختیار همه باشد. باید بررسی شود چه کسانی دنبال این هستند که این فضا بدون کنترل در اختیار همه قرار گیرد. برای خوشحالی کسانی که امنیت کشور برای آنها اهمیت ندارد نباید مقدمهسازی شود.
تندروها به هیچ کاری به جز نابودی کشور و ایجاد جنگ رضایت نمیدهند
عباس عبدی ، فعال سیاسی اصلاحطلب درباره رفع فیلترینگ ۲ پلتفرم گفت: رفع فیلترینگ به شکل وحشتناکی لرزه بر اندام تندروها میاندازد. یعنی مسئله اصلی این است که به شدت از آزادی مردم میترسند. باز کردن ۲ پلتفرم مسئلهای را حل نمیکند و مردم از این مسئله عبور کردند.
عباس عبدی ، فعال سیاسی اصلاحطلب، گفت: «من خودم از طرفداران وجود یک سکوی ایرانی هستم؛ از همان روز اول هم گفتم که با فیلتر کردن شانس این سکوی داخلی را از بین میبرید. چه ایرادی دارد در این سکوی داخلی، همه یاد بگیرند بتوانند حرفشان را آنجا بزنند، خب من هم یادداشتهایم را آنجا هم منتشر میکنم. یک سکوی درست حسابی بالا بیاورید، مردم نیازهای روزمرهشان را همانجا برطرف کنند؛ من اولین کسی هستم که عضو میشوم، اما نه مثل ایتا که اسرائیل آنجا نابود شده.» صحبتهای او را در این ویدئو ببینید.
فعال سیاسی اصلاحطلب نوشت: «هیچ چیز به اندازه وفای به عهد و پیمان موجب اعتماد به فرد یا قدرت نمیشود و هیچ چیز نیز به اندازه نقض آن موجب بیاعتباری و بیاعتمادی به فرد یا قدرت نمیشود.»
«هنگامی که کسی در صندلی قدرت قرار میگیرد، طبعاً دنبال حل مسائل کشور و تحقق وعدههایش است. این برای بقای خودش هم ضرری است، ولی چرا هیچ کاری نمیشود و دست روی دست گذاشته میشود و به امید آیندهای که نخواهد آمد مینشیند؟ این رفتار را میتوان "وضعیت امتناع سیاستگذاری در ایران" نامگذاری کرد.»
عباس عبدی خطاب به برخی مسوولان نوشت: مردم «ولی نعمت» شما هستند نه موجوداتی که هدایت کنید
مهمترین مشکل سیاستمداران ایرانی حصر خانگی و فیزیکی نیست. همه آنان خود را در «گذشته» زندانی کردهاند. نوعی حصر خودخواسته.
«تنبان بعد عید به درد گل منار میخورد!» این ضربالمثل تداعیگیر تحلیلهای فوری پس از رویداد سوریه از سوی کارشناسان است، آنهم واقعهای به این مهمی. کسانی بودند که تا دیروز از سیاستهای موجود دفاع میکردند و آن را موفق میدانستند ولی به یکباره تحلیل جدیدی را روانه افکار عمومی کردهاند.
«رهبران سیاسی نیازمند آن هستند که خودشان خواهان مشاورانی منتقد و خلاق و حقیقتجو باشند، مشاورانی که خادم حقیقت باشند. آنان در هر ردهای باید خود را از بزرگترین نعمت که همان مشاوران مستقل و حقیقتخواه است، محروم نکنند. در یک کلام باید گفت قدرتمندترین رهبران سیاسی کسانی هستند که مشاورانی مستقل و حقیقتگو و نیز فضای عمومی آزاد دارند و تا حد ممکن نیز نظرات درست و نادرست را میشنوند و البته از بهترین آن تبعیت میکنند.»
در واکنش به نامه اعتراضی ۱۳۰ نماینده مجلس به پزشکیان برای توقف مصوبه افزایش ظرفیت پزشکی
عباس عبدی نوشت: در ۶ سال اخیر، بیش از ۲۴ هزار پزشک و پرستار که نیمی از پزشکان آن متخصص و فوق تخصص و فلوشیپ بودهاند کشور را ترک کردهاند و نمایندگان نه یک نامه نوشتهاند و نه حتی یک اقدام، بلکه برعکس رفتارهای رسمی در جهت تشدید مهاجرت بوده است.
«چنین خطای نگرشی و تحلیلی فقط به مورد خاص سوریه منحصر نیست بلکه دیگر ابعاد تحلیلی حکومت را نیز در برگرفته است و حتی میتوان گفت که به نوعی در بخشی از سیاستگذاران به صورت اپیدمی درآمده است. پس از شکست اسد در عرض چند دقیقه دستگاه مهم توجیهگری راه افتاده است عین گربه مشهور به گربه مرتضی علی هستند. آنها را هر جور بیندازید بالا چهار دست و پا میآیند پایین.»
روزنامهنگار و فعال سیاسی اصلاحطلب معتقد است که در عمل به وعدهها، «نمیگذارند و مخالف هستند» و اینجور بهانهها مطلقا پذیرفتنی نیست.
یک فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: «قطعاً سوریه با بحرانهای عمیقی مواجه خواهد شد و به همین منظور نمیتوان پیشبینی کرد چه اتفاقاتی در این کشور روی خواهد داد و بعید است که این کشور با حضور این میزان گروههای مختلف سیاسی و مسلح و همچنین بازیگری و بازیگردانی کشورهای منطقهای و فرامنطقهای (در سوریه)، بتواند در کوتاهمدت به ثبات نسبی برسد.»
«آنان که چند دهه پیش به حج رفتهاند، شرطههای امربهمعروف و نهیازمنکر سعودی را به یاد دارند که با چهرههای خشن و برخی کریه؛ چوبدستی را بر سر و روی دیگران فرود میآوردند. دیگرانی که حجاب نداشتند یا کاری بر خلاف فقه آنان انجام میدادند. البته آنان قطعاً متمدن شدهاند و نتایج منفی اعمال خود را دیدهاند، ولی در اینجا ترقی معکوس و رو به عقب را شاهدیم.»
«از سال ۵۷ تاکنون سابقه نداشته که توهینهایی که یک زن مثلا محجبه به پزشکیان کرد از سوی هیچ فرد حتی بدون نزاکتی علیه رییسجمهور مستقر و به صورت علنی گفته شود. این عمق نفرت آنان از رفتار مبتنی بر وفاق و کینه از پزشکیان است. این گروه حتی از منتقدان هم بهتر میدانند که بذر چه خرزهره سمی را میخواهند بکارند.»
«آنهایی که قانون عفاف و حجاب را مصوب کردند بروند دولت را استیضاح کنند و کنار بگذارند؛ سپس آقای جلیلی یا آقای قالیباف را که متناسب با اجرای این مصوبه هستند، روی کار بیاورند. دلیل ندارد رئیس جمهوری که مواضع خود را روشن گفته است، اقدامی را که به آن اعتقادی ندارد، انجام بدهد. دیگران تصویب کردند، پزشکیان بر خلاف عقیدهاش انجام بدهد؟»
در روزهای اخیر، چالشهایی درباره قانون عفاف و حجاب در فضای سیاسی و رسانهای میان موافقان و مخالفان آن ایجاد شده است. خاصه آنکه مسعود پزشکیان، رئیس دولت چهاردهم، با این قانون مخالفت کرد و رسماً تأکید کرد که قانون حجاب قابل اجرا نیست، چرا که این قانون مردم را در کوتاهمدت جلوی همدیگر و نیز جلوی ساختار قرار میدهد، اما در بلندمدت مردم را متحدانه در برابر حاکمیت قرار میدهد.
عباس عبدی نوشت: ماده ۱، بیعفتی را عبارت از هر نوع رفتار و گفتار و حرکت شهوانی خلاف شرع تعریف کرده است. واقعا نوبر است که قانونگذار یک کلمه و رفتار را تا این اندازه کشدار و شلخته و نامتعین تعریف کند و بخواهد آن را جرم بداند. شاید قانونگذاران با کوچکترین رفتاری و گفتاری تحریک شهوانی شوند، به مردم چه ربطی دارد؟
«آنچه نوشته شد در نقد وضعیت رفتاری کسانی است که اتفاقا نه شجاع هستند و نه حتی جسور، بلکه افراد ترسویی هستند که فقط حاضرند در کف فضای مجازی به جیب و هزینه دیگران نمایش شجاعت و جسارت دهند و خود را واجد اعتماد به نفس معرفی کنند. تاریخ شاهد گویای این نوع تهورها و جسارتهایی است که تمام هزینههای آن از جیب ملتها پرداخت شده است.»