تحولات چند دهه اخیر نشان داده که چینیها علاقه زیادی به سرمایه و علم غربیها دارند، به عنوان مثال در حال حاضر سالانه یک میلیون دانشجوی چینی در دانشگاههای آمریکا پذیرش میشوند که اکثر آنها بورسیه حزب کمونیست بوده و پس از ختم تحصیل به چین بازمی گردند، اما علیرغم این حجم بالای مراودات علمی و صنعتی و اقتصادی، چین هیچ احترامی برای «ارزشهای مشترکی» که هویسگن برای آن اشک میریزد قائل نیست. آنچه چین در پشت پرده اقتصاد گلوبال انجام میدهد محتمل است که منتهی به «چینی شدن» جهان بشود، اما منطقاً رَه به «جهانی شدن» موردنظر گلوبالیستهای خوش خیال نخواهد برد.
اما حالا در بحبوحه بحران کرونا، کشورهای گروه ۲۰ به جان هم افتاده اند. عربستان علیه روسیه جنگ بهای نفت به راه انداخته است. روسیه نیز از کاهش بهای نفت برای حذف سایر رقبای نفتی استفاده میکند. در این میان، کانادا، برزیل و مکزیک قربانی شده اند. از این رو، به گفته کارمیکائیل، حتی اگر رهبران جهانی برای حل بحران کرونا نشست سران برگزار کنند، توانایی آنها برای مهار بحران محدود خواهد بود. کارمیکائیل نوشت: «رکود بزرگ، ضعف گلوبالیسم را برملا کرد. یک ویروس مرموز که ریشه در چین دارد و در حال انتشار در جهان است، ثابت کرد که ناسیونالیسم بهتر نیست و احتمالا بدتر هم باشد.»