bato-adv
کد خبر: ۹۱۹۳۷
آیا واشنگتن می تواند از قدرت اقیانوسیه به شریک اقیانوسیه تبدیل شود؟

پایان قرن قدرت آمریکا

چرخش پیونگ یانگ

تاریخ انتشار: ۱۴:۵۳ - ۲۰ مهر ۱۳۹۰

فرارو- آیا واشنگتن می تواند از قدرت اقیانوسیه به شریک اقیانوسیه تبدیل شود؟

به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از الجزیره، زمان زیادی است که آمریکا خود را قدرت اقیانوسیه نامیده است. این کشور در سال 1899 مدل ضد شورشی را در فیلیپین راه اندازی کرد و در جنگ جهانی دوم ژاپن را شکست داد، در سال 1950 با چین و کره شمالی رو در رو شد تا شبه جزیره کره را همچنان تقسیم شده نگه دارد و تایوان را تا دندان مسلح کرد. امروز آمریکا قدرتمندترین ارتش را در منطقه اقیانوسیه دارد که از سوی تعداد بی شمار پایگاه های نظامی، اتحاد دوجانبه، و حدود 100 هزار کارمند خدمات حمایت می شود.

با این حال نقشه ژئوپلتیک در حال دوباره ترسیم شدن است. شمال شرق آسیا، منطقه ای از جهان که دارای بیشترین تمرکز قدرت اقتصادی و نظامی است، در شرف دگرگونی منطقه ای است. و در چنین شرایطی آمریکا که هنوز گرفتار مسائل خاورمیانه و اقتصاد راکد خود است، وصله ناجور این نقشه خواهد بود.

انتخابات بخشی از این تغییرات است. طی سال آینده مردم کره جنوبی، روسیه و تایوان به پای صندوق های رای می روند. در سال 2012 حزب کمونیست چین نیز گزینه بعدی خود برای ریاست این حزب و جانشینی هو جینتائو، رئیس جمهور این کشور را به تصویب می رساند و دوره ریاست جمهوری وی نیز در سال 2013 به پایان می رسد.

اما مسئله اصلی که واشنگتن را غافلگیر می کند هنوز اینجا است. کاتالیزور تغییرات شاید همان کشوری در منطقه باشد که تاکنون کم ترین تغییرات را به خود دیده است: کره شمالی. در سال 2012 دولت کره شمالی وعده ای را اجرایی خواهد کرد که پیش از این به مردم داده بود، ایجاد یک کشور که از نظر اقتصادی موفق و از نظر نظامی مستحکم باشد. پیونگ یانگ حال درست در زمانیکه با کمبود مواد غذایی، رکود اقتصادی و عدم اطمینان سیاسی روبرو است، باید این وعده ها را عملی کند. رویای 2012 دولت، پیونگ یانگ را به سوی تجهیز دیپلماتیک سوق می دهد و همین امر توانسته فرصت های بسیاری را برای قدرت های اصلی اقیانوسیه ایجاد کند.

واشنگتن که سال ها است بر زرادخانه هسته ای کوچک و رو به توسعه کره شمالی تمرکز کرده، به ندرت متوجه توسعه و پیشرفت های بزرگتر در آسیا بوده است. و تحولات آسیا نیز از جمله موارد مهم ذکر شده در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده این کشور نبوده است. نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا در رابطه با مسائلی چون مشاغل، برنامه بهداشت و درمان و اینکه آیا رئیس جمهور سوسیالیست است یا خیر بحث می کنند و آسیا چندان مورد توجه نیست.

باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا که نگران از ارائه مهمات به حریف خود است، از بحث در مورد سیاست آسیا که در حال حاضر از سوی کسی هدایت نمی شود، بیزار خواهد بود. بنابراین در حالیکه دیگران در تلاش برای ترمیم شرق آسیا هستند، آمریکا از شکل عجیب حرکت آهسته قاره ای خود لطمه خواهد خورد.

چرخش پیونگ یانگ
در 15 آوریل سال 1912 بود که در محل گمنامی از امپراطوری ژاپنی، نوزادی در یک خانواده مسیحی به دنیا آمد که به میراث کره ای خود افتخار می کردند. سال آینده صدمین سالگرد تولد کیم ایل سونگ، بنیانگذار و رهبر سلسه ای کره شمالی است. به طور معمول چنین اتفاقی برای همه به جز جمعیت 24 میلیونی کره شمالی و کره ای ها در دیگر مناطق اهمیت چندانی نخواهد داشت اما این یادبود صدساله همچنین یادآور تاریخی است که رژیم کره شمالی قول داده با فرارسیدنش سرانجام همه چیز را تغییر دهد.

پیونگ یانگ علیرغم تمام تظاهرها به خود اتکایی، بارها و بارها ثابت کرده که تنها با کمک های فراوان دوستان توانسته روزگار بگذراند. حتی تا چندی پیش هم این کشور مراودات درستی با دیگر کشورها نداشت.

برای مثال کره شمالی واکنشی افراطی در برابر سیاست های جنگ طلبانه ای که از سوی لی میونگ باک، رئیس جمهور کره جنوبی مطرح می شد، داشت. شلیک به گردشگر کره جنوبی در یک تفریحگاه در ماه جولای سال 2008، تنها چند ماه پس از روی کار آمدن لی میونگ باک، غرق شدن کشتی کره جنوبی در مارس سال 2010 که پیونگ یانگ هنوز مدعی است مقصرش نبوده، و حمله توپخانه ای جزیره یونگ پیونگ کره جنوبی چندی بعد در سال 2010، همگی بر تنش ها میان دو کره افزود. در همین دوره بود که شمال از دومین آزمایش هسته ای خود خبر داد تا حتی چین به عنوان نزدیکترین متحد خود را وادار به واکنش و حمایت از بیانیه محکومیت سازمان ملل کند. پس از آن بود که پیونگ یانگ با اعلام اینکه در حال پیگیری برنامه تولید اورانیوم با غنای بالا است، واشنگتن را نیز از خود راند.

چنین اقداماتی پیامدهای اقتصادی شدیدی را به دنبال داشت. کره جنوبی همکاری خود با این کشور را تقریباً در تمام زمینه ها لغو کرد. و دومین آزمایش هسته ای کره شمالی بود که روابط اقتصادی با آمریکا را به مخاطره انداخت. (دولت بوش کره شمالی را از لیست تروریسم خود خارج کرده بود و انتظار می رفت تحریم های دیگر نیز در سایه بهبود روابط دو طرف، لغو شوند.)

تنها روابط با چین تحت تاثیر سیاست خارجه کره شمالی قرار نگرفت چراکه پکن حریصانه به کیفیت قابل ملاحظه مواد معدنی با ارزش و دسترسی مطمئن به بنادر این کشور چشم داشت که در ازای تامین مواد غذایی و انرژی کافی قابل دسترسی بود. در خلال سال های 2006 تا 2009 اقتصاد کره شمالی با مشکلات بسیاری روبرو شد و این مشکلات کمبود شدید و دوباره مواد غذایی را در پی داشت.

تمام این مشکلات اقتصادی با چالش های سیاسی این کشور با رهبری که سال ها پیش بازنشسته شده اما هنوز بسیار جوان تر از بسیاری از نخبگان این کشور محسوب می شود، پیوند خورده است. کره شمالی هنوز به مرز سقوط کامل نزدیک نشده- بحرانی مانند قحطی گسترده نیمه دهه نود میلادی. کشوری کاملاً سرکوب شده، بدون آنکه بهره ای از جامعه مدنی برده باشد بیانگر اطمینان از عدم بروز هرگونه انقلاب رنگی یا «بهار پیونگ یانگ» است. انتظار برای فرو رفتن رژیم کره شمالی در تاریکی نیز شبیه به انتظار گودو است. (در انتظار گودو اثر ساموئل بکت، پر آوازه ترین و برجسته ترین نویسنده نمایشنامه و ادبیات داستانی معناباختگی است که بی منطقی، درماندگی، و معناباختگی زندگی را در فرم هایی نمایشی مطرح می کند.)

اما این امر بدان معنا نیست که هیچ تغییری در حال شکل گرفتن نیست. اقدامات و واکنش های اخیر بیانگر شکل گیری روند تغییرات است. سفر اخیر کیم جونگ ایل، رهبر کره شمالی به سیبری برای دیدار با دیمیتری مدودف، رئیس جمهوری روسیه، برخی چهره های زیرک و آگاه را به بالا انداختن ابروی زکاوت واداشت. وی در پایگاه نظامی نزدیک به جزیره بایکال، برای نخستین بار حتی از امکان کسب مهلت قانونی در مورد برنامه هسته ای و آزمایشات هسته ای کشورش سخن گفت. مهمتر اینکه توافقنامه اولیه ای در مورد خط لوله گازی را نهایی کرد که خود به تنهایی می تواند سیاست های منطقه را با تحول روبرو کند. این خط لوله می تواند با گذر از کره شمالی گاز را از روسیه غنی از انرژی به کره جنوبی که با شکوفایی اقتصادی و کمبود انرژی روبرو است منتقل کند.

هیچ امیدی به موفقیت چنین اقداماتی نبود اگر در قلب جنوب نیز تغییراتی مشابه در حال شکل گیری نبود. لی میونگ باک کره جنوبی که در ابتدا با هدف بهبود روابط دو کره پا به میدان گذاشته بود در واکنش به اقدامات کره شمالی، واکنشی جز تلافی و اجرای اقدامات نظامی نداشت. در پی بروز این درگیری ها کاملاً مشخص بود که لی از تغییر روابط نسبتاً صلح آمیز به درگیری نظامی تقریباً خطرناک در هراس است.

حزب حاکم کره جنوبی با وجود آنکه هنوز به دنبال عذرخواهی کره شمالی به دلیل غرق کردن کشتی چنونان و حمله توپخانه ای یونگ پیونگ است، به دنبال راه هایی برای ترمیم روابط بارزگانی و تامین کمک های بشردوستانه به کره شمالی است. از تابستان سال جاری تاکنون، مقامات دو کشور دو بار با یکدیگر دیدار داشته و در مورد برنامه هسته ای شمال مذاکره کرده اند. با وجود آنکه نتیجه این مذاکرات چندان چشمگیر نبوده اما زمینه ازسرگیری مذاکرات شش جانبه میان دو کره، روسیه، آمریکا، ژاپن و چین که در سال 2007 متوقف شد،را فراهم کرده است.

براساس تحلیل عقلانی، کره شمالی تنها یک امتیاز قابل چانه زنی دارد، زرادخانه کوچک هسته ای که هرگز آن را تسلیم نخواهد کرد، اما دیدگاه یک نماینده املاک به شرایط کاملاً متفاوت است. آنچه کره شمالی واقعاً مالک آن است، «موقعیت مکانی، موقعیت مکانی و موقعیت مکانی» است و سرانجام به نظر می رسد که آماده بهره وری از موقعیت مهم خود در قلب حیاتی ترین منطقه اقتصادی جهان است.

خط ارتباطی می تواند دو منطقه بزرگ اقتصادی جهان را به بازار عظیم یوروسیا وصل کند. و این خط لوله به همراه پروژه های انرژی سبز در چین، کره جنوبی و ژاپن می تواند به وابستگی شرق آسیا به نفت خاورمیانه و در نتیجه به ارتش آمریکا برای تامین امنیت دسترسی و حفاظت مسیرهای کشتی رانی پایان دهد.

از دیدگاهی دیگر، این پروژه ها و دیگر پروژه های مشابه که در یوروسیای آتی اجرایی می شوند، از اهمیت ویژه ای برخوردارند نه از جهت شکل دهی ارتباط منطقه ها که از این جهت که باعث حذف ایالات متحده می شوند.

دولت بوش رویکرد لی میونگ باک در قبال کره شمالی را پیش بینی کرده بود. در سال 2006 بود که واشنگتن با چرخشی یو-شکل راه های همکاری با پیونگ یانگ را به طور جدی طراحی کرد. دولت اوباما اما مسیری دیگر را در پیش گرفت و سرانجام به اجرای سیاستی که «صبر استراتژیک» خوانده شد روی آورد، سیاستی که حسن تعبیری از نادیده انگاشتن کره شمالی و امید به اینکه خشمی نمی آفریند، بود.

اما این سیاست جواب نداد. کره شمالی با تمام سرعت در جهت اجرای برنامه هسته ای خود گام برداشته است. حملات هوایی آمریکا و ناتو علیه معمر قذافی در لیبی که برنامه هسته ای خود را به منظور تامین امنیت روابط با غرب کنار گذاشت، باور پیونگ یانگ به اینکه انرژی هسته ای تنها راه تامین امنیت کشور است را بیش از پیش تقویت کرد. دولت اوباما همچنان اصرار دارد که کره شمالی لغو برنامه هسته ای خود را به عنوان پیش شرط از سرگیری مذاکرات اجرایی کند. واشنگتن با وجود آنکه چندی پیش حجم کوچکی از کمک ها را راهی این کشور کرد اما هنوز از کمک غذایی جدی به کره شمالی سرباز می زند. در واقع مجلس نمایندگان آمریکا در ماه ژوئن لایحه کشاورزی را اصلاح کرد که براساس آن ارسال کمک های غذایی به این کشور بدون توجه به نیاز آن، ممنوع شد.

اوباما در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا قصد ندارد زمان خود را صرف ترمیم روابط با کره شمالی کند که از دید جمهوری خواهان یک کشور تروریست محسوب می شود. اوباما با این دیدگاه رئیس جمهور شد که سیاست آمریکا را از تمرکز بر خاورمیانه دور کرده و آن را به اهمیت ایالات متحده به عنوان قدرت اقیانوسیه معطوف کند، به خصوص در سایه افزایش نفوذ منطقه ای چین، اما تمام توجه خود را صرف مبارزه با تروریسم کرد. این در حالی است که دولت آمریکا در حال حاضر ترجیح می دهد تا زمان برگزاری انتخابات سال آینده صبر کند و پس از آن شاید دیگر مجال چندانی برای همگام شدن با پیشرفت های منطقه ای نباشد.

در شرایطی که رهبران کنگره به دنبال کاهش هزینه پایگاه های نظامی و نیروهای نظامی در دیگر کشورها هستند، کره شمال می تواند با وجود شرایط بد اقتصادی، سرانجام به قدرت نظامی مهمی تبدیل شود. هنوز روند حرکتی برای سال 2012 و سال های بعد به مشارکت بیشتر در شبه جزیره کره، از تنگه تایوان و میان آسیا و اروپا اشاره دارد. در حال حاضر آمریکا با تمام نفوذ نظامی که دارد، به هیچ عنوان بخشی از این تصویر در حال شکل گیری نیست. آیا زمان آن نرسیده که آمریکا به تدریج دریابد که سال های قدرت اقیانوسیه بودن به سر آمده و باید به جای آن به چگونگی تبدیل شدن به شریک اقیانوسیه بیاندیشد؟

bato-adv
پرطرفدارترین عناوین