کد خبر: ۹۰۵۶۷

سفری بسیار متفاوت به نیویورک

سروش حبیبیان

تاریخ انتشار: ۱۱:۴۵ - ۰۸ مهر ۱۳۹۰


آقای احمدی‌نژاد امسال هم بنابه سبک و سیاق چند سال ریاست جمهوری‌اش راهی نیویورک شد. این سفرها دیگر آن قدر تکراری و عادی شده که سر سال همه منتظر سفر او هستند. برنامه اصلی او در تمام سفرها سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل با مضمونی از حمله به نظام سلطه جهانی به رهبری آمریکا و طرح مسائل چالش‌برانگیز در این زمینه و حمله کلامی به اسرائیل و وعده نظم نوین جهانی بر اساس عدالت و این قبیل امور بوده است. شرکت در کنفرانس‌های خبری،‌ دیدار با هیئت‌های سیاسی دیگر کشورها و دیدار با ایرانیان مقیم آمریکا از دیگر سرفصل‌های عمده سفر او بوده است. احمدی‌نژاد با همین دستورالعمل برای هفتمین بار وارد نیویورک شد اما این بار هم شرایط داخلی و هم اوضاع خارجی متفاوت با سالهای قبل بود و به همین دلیل واکنش‌ها در داخل و خارج همانند گذشته نبود و البته او هم سعی داشت تا این بار متفاوت از گذشته ظاهر شود.

احمدی‌نژاد در حالی عازم نیویورک شد که دیگر دولت او همانند گذشته به عنوان یک دولت اصول‌گرای تمام عیار شناخته نمی‌شود و بعد از چالش‌‌های قریب به یک سال اخیر مجلس با دولت و طرح جدی مسئله‌ای به نام جریان انحرافی، دیگر این دولت آن دولتی نیست که اصول‌گرایان در سالهای گذشته آن را تقدیس و تمجید می‌کردند.

موضوع دو زندانی آمریکایی در ایران،‌ فساد مالی عظیم موسوم  به اختلاس  3 هزار میلیارد تومانی و بررسی تخلفات دولت از دیگر محورهای داخلی بود که هر کدام به تنهایی می‌توانست سفر او را تحت الشعاع قرار دهد.  اوضاع منطقه و جغرافیای سیاسی آن در ماه‌های اخیر چنان تغییر یافته که هیچ شباهتی با سال گذشته ندارد تا چه رسد به سالهای قبل‌تر. درخواست عضویت در سازمان ملل از سوی محمود عباس مزید بر علت اوضاع منطقه شد و از ماه‌ها قبل این اجلاس را تحت الشعاع خود قرار داده بود. به عبارت دیگر، سفر این نوبت احمدی‌نژاد دیگر همانند گذشته موضوعی نبود که بتواند خود، مسئله‌ای قابل توجه باشد، بلکه خود به خود در زیر سایه شرایط و اوضاع داخلی و خارجی بود.

البته احمدی‌نژاد و تیم کاری او تا کنون نشان داده که آماده ایجاد شرایط غیرمترقبه است تا  خود را جلوتر از شرایط نشان دهد و به نحوی مورد توجه دیگران قرار بگیرد. سفر این نوبت او و این تیم به نیویورک هم نمونه دیگری از این نحو ه رفتار سیاسی بود.

گذشته از همراهی مشایی و بقایی با او برای تاکید مجدد بر قرابت بین آنان و احمدی نژاد، احمدی‌نژاد این بار به طوری خاص و متفاوت با گذشته در مورد رابطه با آمریکا سخن گفت. او علاوه بر این که قطع رابطه ایران و آمریکا به ضرر هر دو کشور دانست، در گفتگو با شبکه تلویزیونی  ای بی سی آمریکا تاکید کرد که دیگر دلیلی برای تنش در روابط بین ایران و آمریکا وجود ندارد. این سخنان او گویای برنامه خاصی بود که تا با استفاده از فرصت حضور در نیویورک برای یک مانور سیاسی غیرمترقبه مورد استفاده قرار بگیرد و حتی در این میان دست‌آورد قابل توجهی نیز به دست بیاید. اگر به اخبار حاکی از تلاش تیم همراه وی برای برقراری ارتباط و گفتگو با طرفهای آمریکایی توجه شود، معلوم می‌شود که این موضوع در حد چند سخن او محدود نمی‌شد و تیم همراه وی برنامه‌های عملی موازی با آن در نظر داشتند.

با وجود آن که بنابه ظواهر امور، او قصد داشت تا سفری متفاوت به نیویورک داشته باشد اما شگرد معمول "غیرمترقبه بودن" چندان نفعی برای او درپی‌ نداشت. در واقع، این سفر متفاوت با سفرهای قبل او بود، اما از این جهت که کمترین بهره را برای او و تیم همراهش داشت.

طرف آمریکایی که هموراه مراقب اوضاع داخل ایران است،‌ نمی‌توانست به علایم و نشانه‌های برقراری ارتباط از سوی او چندان اهمیتی بدهد و حتی آن دو نفر آمریکایی هم به محض آزادی از ایران پاداش او را با حمله به ایران دادند. این شگرد تبلیغاتی در ایران نیز تبعات منفی برای او به دنبال داشت و باعث حملات زیادی به او شد.

نمایندگان اصول‌گرای منتقد دولت علیه این شگرد حمله کردند و حتی احمد توکلی این شگرد را به سخن ‌گفتن رادیکال تشبیه کرد که همراه با ارزان‌فروشی دارایی‌های دیپلماسی است. از انتقادهای سایت‌های اصول‌گرا مثل فارس که بگذریم،‌ برخی ،از این شگرد به عنوان «آخرین فرصت آقای رئیس برای رفع عطش برقراری رابطه با آمریكا» یاد کردند.

این واکنش‌ها بسیار متفاوت با آن واکنش‌های پر از تمجید سابق است و حتی رسانه‌های رسمی با پوشش ضعیف سفر او تا اندازه‌ای در همین جهت حرکت کردند.

در واقع،‌ این سفر نشان داد که لحن غیرمترقبه و چالش‌برانگیز احمدی‌نژاد دیگر همانند سابق تشویق اصول‌گرایان را برنمی‌انگیزد و آن کارآیی سابق را ندارد. به یاد داشته باشیم که احمد توکلی سال گذشته از سخنرانی احمد‌ی‌نژاد در سازمان ملل به دلیل مواضع ضداستکباری و ضدصهیونیستی حمایت کرده بود اما امسال با وجود آن که احمدی‌نژاد شبیه به سال قبل سخنرانی کرد، اما نه تنها حمایتی نکرد بلکه از آن به عنوان ارزان‌فروشی دارایی دیپلماسی نام برد. هر چند که معضل رابطه با آمریکا یکی از مسائل اساسی برای دو طرف ایران و آمریکا است اما باید توجه داشت که نباید این معضل را برای حل منافع جناحی در نظر گرفت و بیش از هر چیز مبنای کار باید منافع بلندمدت ایران باشد و هماهنگ با کلیه دستگاه‌های سیاست‌گذاری در ایران و به خصوص مجلس باشد.

این که با سخنان غیر‌معمول و رادیکال بر سر قضیه‌ای با این اهمیت مذاکره‌ شود بیشتر به بده و بستانی می‌ماند که نفع و ضرر آن به دور از قضاوت نمایندگان مردم قرار می‌گیرد. روشن است که چنین شیوه‌هایی متناسب با حفاظت از منافع ملی نیست و باید در برابر آن واکنشی نشان داد. شاید این نوع واکنش در برابر نحوه رفتار سیاسی تیم دولت در نیویورک گامی باشد برای مقابله با سخنان رادیکالی که بیش از منفعت، خسران به بار می‌آورد و اگر چنین باشد، باید این نوع واکنش انتقادی را به فال نیک گرفت.

برچسب ها: مشایی بقایی
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین