
«عملکرد رسانه ملی در هفتههای اخیر که شاهد تحول قابل ملاحظهای در سیاست خارجی و تعاملات منطقهای هستیم، افکار عمومی را نگران کرده و اعتراضات زیادی را برانگیخته است. مدیران رسانه ملی وانمود میکنند این عملکرد، سهوی است ولی بسیاری از صاحبنظران میگویند تکرار بیش از حد این قبیل تخلفات، آن هم از شبکههای مختلف نشان میدهد این عملکرد نمیتواند سهوی باشد. از رسانهای که علاوه بر ۳۵ هزار میلیارد تومان بودجه عمومی ۸ هزار میلیارد تومان از محل درآمدهای اختصاصی در اختیار دارد، انتظار اینهمه اشتباه داشتن نوعی سادهانگاری است.»
روزنامه جمهوری اسلامی در یادداشتی با عنوان «رسانه ملی غربالگری میخواهد» ضمن انحصاری خواندن رسانه ملی در دست نظام، به نقد مدیریت فعلی آن پرداخته که مخاطبان را از این رسانه گریزان کرده است.
این روزنامه در این زمینه نوشت: هر کسی خیرخواه ایران باشد، قطعاً خیرخواه رسانه ملی ایران هم خواهد بود. این خیرخواهی به این دلیل است که رسانه ملی زبان کشور و ملت است و نقش زبان در تأمین همهجانبه منافع بدن از بالاترین و تأثیرگذارترین نقشهاست.
در بسیاری از کشورها رادیو و تلویزیون در انحصار دولتها و حکومتها قرار ندارند بلکه علاوه بر دولتها و حکومتها افراد، احزاب، جمعیتها و بعضی از مؤسسات هم رادیو و تلویزیونهای اختصاصی خودشان را دارند و به عنوان بخش خصوصی از این رسانه پرنفوذ استفاده میکنند.
این کشورها با برخورداری از رادیو و تلویزیونهای خصوصی امکان بیشتری برای آگاهیبخشی به مردم و هدایت افکار عمومی دارند. در چنان شرایطی، مردم با برخورداری از تنوع رادیو و تلویزیون این امکان را دارند که با دیدن و شنیدن مطالب مختلف، آنچه را که میپسندند انتخاب کنند و به جستجوی واقعیتها در میان انبوه خبرها و گزارشها بپردازند.
در کشورهائی که رادیو و تلویزیون انحصاری نیستند، تمام مؤسسات رادیوتلویزیونی را میتوان رسانههای ملی دانست ولی در کشوری مثل ایران که فقط یک مؤسسه رادیوتلویزیونی وجود دارد، عنوان «رسانه ملی» منحصر و محدود به همین یک مؤسسه است و به همین دلیل وقتی از عنوان «رسانه ملی» سخن به میان میآید، ذهنها به طرف رادیوتلویزیون متعلق به دولت و نظام میروند و انحصاری بودن آن خودنمائی میکند.
ویژگی انحصاری بودن، اقتضائاتی دارد که اگر رسانه ملی در دایره تنگ مدیریتی قرار بگیرد آفت جان آن خواهند شد و اگر در اختیار یک تفکر باز، روشن و نگرشی در سطح ملی باشد به نعمتی بزرگ برای خدمت به کشور و ملت و دولت و نظام تبدیل خواهند شد. رسانه ملی در ایران در مقطع کنونی متأسفانه گرفتار دایره تنگ مدیریتی است و به همین دلیل مخاطبان زیادی را از دست داده و آنها را به سوی رسانههای بیگانه یا فضای مجازی سوق داده است.
عملکرد رسانه ملی در هفتههای اخیر که شاهد تحول قابل ملاحظهای در سیاست خارجی و تعاملات منطقهای هستیم، افکار عمومی را نگران کرده و اعتراضات زیادی را برانگیخته است. مدیران رسانه ملی وانمود میکنند این عملکرد، سهوی است ولی بسیاری از صاحبنظران میگویند تکرار بیش از حد این قبیل تخلفات آنهم از شبکههای مختلف نشان میدهد این عملکرد نمیتواند سهوی باشد.
از رسانهای که طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در قانون بودجه سال ۱۴۰۴ علاوه بر ۳۵ هزار میلیارد تومان بودجه عمومی ۸ هزار میلیارد تومان از محل درآمدهای اختصاصی در اختیار دارد و دهها هزار نفر در این سازمان مشغول فعالیت هستند، انتظار اینهمه اشتباه داشتن نوعی سادهانگاری است. به همین دلیل باید وضعیت رسانه ملی با نگاهی عمیق در نظر گرفته شود و با برخوردی جدی و قاطع به آن سروسامان داده شود.
اوج خیرخواهی برای رسانه ملی اینست که در مدیریت این رسانه یک غربالگری عمیق صورت بگیرد. اصلاح رسانه ملی باید از بالاترین نقطه شروع شود و تا ردههای پایینتر شامل افرادی که براساس گرایش جناحی و نه ملی به این رسانه راه یافتهاند نیز بشود. رسانه ملی کارمندان و مدیران صالح نیز دارد ولی به نظر میرسد کار در دست دیگران است، همان عناصری که منافع جناحی را بر منافع ملی ترجیح میدهند.