
«تمام تنشها از این جا شروع میشود که طیف تندرو این درخواست جامعه را نمیپذیرد و برچسب برهنگی به افراد جامعه میزند و باعث سرکوب جامعه مدنی و حتی دولت میشود. به عنوان مثال اگر درگیری در جامعه رخ دهد، این نیروهای تندرو بلافاصله شروع به سرکوب دختران، زنان و مردمان این سرزمین میکنند، این اقدامات خطرناک است و باعث افزایش اعتراضات اجتماعی میشود.»
تقی آزاد ارمکی، جامعهشناس و استاد دانشگاه به تبیین مفهوم تندروی در سیاست پرداخته و اقدامات و تاثیرات این گروهها در جامعه ایران را بررسی کرده است.
به گزارش خبرآنلاین، «تندرو» واژهای نام آشنا در عالم سیاست است، اما این مفهوم تندروی از چه زمانی در سیاست ایران شکل گرفت؟ تندروها چه شاخصه و ویژگیهایی دارند؟ تندروها تا چه حد میتوانند به یک کشور آسیب وارد کنند؟
تقی آزاد ارمکی، جامعهشناس و استاد دانشگاه، در گفتگویی با خبرگزاری خبرآنلاین، به این سوالات پاسخ داده است و با تبیین مفهوم «تندروی در سیاست» به بررسی اقدامات و تاثیرات این گروهها در جامعه ایران پرداخته است.
این جامعهشناس معتقد است که یکی از ویژگیهای تندرو بودن، مقابله و مقاومت با حرکتهای اصلاحطلبانه جامعه است. همچنین وی در این گفتگو تاکید کرد که جامعه به خاطر فشار امثال پایداری ها، بیحجاب نخواهد شد، اما پایداریها باعث فشار بر حاکمیت و حرکات اصلاحطلبانه میشوند و خود این گروه نیز به عنوان یک گروه رادیکال و دعوایی جلوهگر خواهد شد و باعث فاصله جامعه از خود میشود و مطمئنا به عنوان یک گروه پیروز قلمداد نخواهند شد.
در ادامه مشروح گفتگوی تقی آزاد ارمکی، جامعهشناس و استاد دانشگاه را میخوانید؛
در تعاریف سیاسی، واژهای به نام «تندرو» و «طیف تندروها» داریم. از نظر شما، معنای این تندرو بودن چیست؟ چه شاخصههایی دارد و افراد تندرو چه ویژگیهایی دارند؟
برای پاسخ به این سوال باید سابقه مفهوم تندروی را جستجو کرد. به طور مثال، از اواخر دوره قاجار و به ویژه بعد از مشروطه، نیروهایی که وجود دارند و درکی جدید از جهان دارند، ایدههایی مطرح میکنند که به نوعی در مقابل سنت رسمی، سیاسی، اداری و حکومتی است. طرح این ایدهها نو و تازه است ولی تند است و مبتنی بر اصول محافظهکارانه پیش از آن نیست.
این تندروی از این دوران شروع شده و استفادههای متعددی از آن شده است. ولی از نظر بنده نمیتوان تندرو بودن را به معنای معترض بودن قلمداد کرد. در کنار تندرو بودن، مفهوم دیگری به نام رادیکال یا بنیان برافکن و ساختارشکن وجود دارد که این مفهوم در مقابل جهش جامعه ایستاده است.
در نتیجه یک طیفی از مفاهیم وجود دارد که در طرفی از آن تندرو بودن و در طرفی دیگر بنیادگرایی است. همچنین در میان دو جریان محافظه کاری و فروپاشی نیز مجموعه جریانهایی وجود دارد که در غالب تندروی و ساختارشکنی قابل مقایسه است.
از نظر شما در کشور چه کسانی در این طیف تندرو قرار میگیرند؟
اصلاح طلبان رادیکال، ملی گرایانی که این وضعیت را قبول ندارند، افراد حاضر در جامعه مدنی، پایداریها و اصولگرایان رادیکال، مجموعه نیروهای سیاسی و اجتماعی هستند که جامعه آنها را تندرو قلمداد میکند.
آیا این طیف تندرو به کشور آسیبی وارد میکند یا خیر؟
چون این گروهها مبتنی بر یک نظام حزبی نیستند، در نتیجه برای حاکمیت و هم برای جامعه حادثه ساز هستند. اگر معطوف بر یک منبع یا گروه شناخته شدهای به نام حزب بودند، تندروی آنها میتوانست به پوست اندازی نظام سیاسی کمک کند، ولی چون نیروهایی ناشناخته و در سایه هستند، نقش مخرب پیدا میکنند. این گروههایی که من نام بردم به جای اینکه باعث حرکت و پویایی جامعه شوند، همراه با بنیاد گراها و فروپاشان قلمداد میشوند.
به عنوان مثال پایدارچیها در کشور ما یک گروه فشار هستند، نه یک گروه سازمان یافته؛ این گروه علاوه براینکه برنامه مشخصی ندارد، حتی یک دفتر و مکان و حتی یک بزرگتر مشخصی هم ندارد. البته که این موارد برای دیگر گروههای رادیکال و تندرو نیز صدق میکند.
میتوانید به مهمترین ویژگی تندروها اشاره کنید؟
یکی از ویژگیهای تندرو بودن، مقابله و مقاومت با حرکتهای اصلاحطلبانه جامعه است. به عوان مثال جامعه ایرانی از انزوا و گوشه نشینی رنج میبرد، به همین دلیل در راستای این اتفاق، اقداماتی صورت میگیرد که این مشکل حل شود و به حالت طبیعی خود برگردد، اما این گروههای تندرو و رادیکال با برگشتن جامعه به حالت طبیعی مقابله میکنند، در بیانی دیگر با پذیرش تغییر در نظام اجتماعی مقابله میکنند.
از نظر شما، این اقدامات میتواند باعث واکنش منفی در مردم شود؟
به عنوان مثال این مورد درخصوص قانون عفاف و حجاب هم صدق میکند، جامعه که نمیآید بگوید من خواهان بیعفتی هستم، جامعه با شیوه این مسئله مخالف است. اقدام تندروها در برابر این قانون چیست؟ این گروهها میگویند که درخصوص قانون حجاب یک وجه بیشتر در ایران وجود ندارد، که مبانی آن تفسیری خاص از متون دینی است که همه افراد جامعه باید به آن تن دهند. موضع جامعه نیز در این رابطه اینگونه است که عفت و پاکدامنی را میپذیرد اما خواستار این است که شیوه حجاب را «تنوع فرهنگی» برایش مشخص کند.
تمام تنشها از این جا شروع میشود که طیف تندرو این درخواست جامعه را نمیپذیرد و برچسب برهنگی به افراد جامعه میزند و باعث سرکوب جامعه مدنی و حتی دولت میشود. به عنوان مثال اگر درگیری در جامعه رخ دهد، این نیروهای تندرو بلافاصله شروع به سرکوب دختران، زنان و مردمان این سرزمین میکنند، این اقدامات خطرناک است و باعث افزایش اعتراضات اجتماعی میشود.
همین مردم بیحجاب در حکومت سکولار پهلوی، انقلاب اسلامی را رقم زدند. یعنی اینگونه نبود که افرادی خاص بیایند و انقلاب کنند و مردم ایران را مسلمان کنند، همین طیف بیحجاب در اعتراضها شرکت کردند و سپس حکومت اسلامی را قبول کردند. اما در جامعه این باور وجود دارد که مردمانی از آسمان آمدند و انقلاب کردند، که اینگونه نیست.
* از نظر شما، این اقدامات میتواند باعث واکنش منفی در مردم شود؟
از نظر بنده چنین جامعهای هرگز به سمت بیعفتی و بیحجابی نمیرود. مطمئن باشید که جامعه به خاطر فشار امثال پایداری ها، بیحجاب نخواهد شد، اما پایداریها باعث فشار بر حاکمیت و حرکات اصلاحطلبانه میشوند و خود این گروه نیز به عنوان یک گروه رادیکال و دعوایی جلوهگر خواهد شد و باعث فاصله جامعه از خود میشود و مطمئن باشید به عنوان یک گروه پیروز قلمداد نخواهند شد.