
فعال سیاسی اصولگرا نوشت: «دولت آقای پزشکیان با خطر کاهش سرمایه اجتماعی و کم شدن محبوبیت مواجه شده و برخی نظرسنجیها که اخیراً منتشر شده، مؤید آن است. در کنار برخی اتفاقات غیرقابل پیشبینی باعث محقق نشدن وعدههای رئیسجمهور شده (مانند بازی شورایعالی فضای مجازی بر سر حذف کامل فیلترینگ)، اتفاقات دیگری نیز پیش آمده که به ناکارآمدی نسبی دولت او و نتیجتاً کاهش محبوبیت منجر شده است.»
محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا، طی یادداشتی در خبرآنلاین با عنوان «محبوبیت پزشکیان را این چیزها میریزد» به بررسی دلایل کاهش محبوبیت مسعود پزشکیان، رئیسجمهور، در میان حامیانش پرداخته است.
او در این زمینه نوشت: کاهش محبوبیت روسای جمهور کشورمان بخصوص در دور دوم ریاستجمهوریشان موضوعی باسابقه است و دلیل آن هم ناکامی در عرصه اقتصادی است.
وجه مشترک دولتهای آقایان هاشمی، خاتمی و احمدی نژاد، همین کاهش محبوبیت در پایان ریاست جمهوری شان است.
این قاعده در مورد آقای حسن روحانی نیز تکرار گردید و گفته میشود محبوبیت او در اواخر دولتش به دلیل افزوده شدن تحریمها به زیر۱۰ درصد رسید.
مرحوم شهید رئیسی نیز با اینکه در دورهای روی کار آمد که بنا به دلایلی تحریمها نزولی شده بود، اما از نظر عدم محبوبیت رکوردشکن شد و اگر دولتهای پیشین بعد از ۸سال دچار عدم محبوبیت شدند، او به آن دلیل که اعضای دولتش به ویژه وزرا و مدیران اقتصادی و نیز معاونت اجرایی ریاست جمهوری در اوج ضعف و بی کفایتی و ناتوانی قرار داشتند فقط طی ۳ سال محبوبیتش به زیر۱۰ درصد رسید. لابد داستان فساد ۳.۷ میلیارد دلاری چای دبش هم در آن بی تاثیر نبود.
در مورد دولت آقای پزشکیان نیز خطر کاهش سرمایه اجتماعی و کم شدن محبوبیت وجود دارد و برخی نظرسنجیها که اخیرا منتشر شده موید آن است.
علاوه بر آنکه برخی اتفاقات غیرقابل پیش بینی، باعث محقق نشدن وعدههای رئیس جمهور شده (مانند بازی شورای عالی فضای مجازی بر سر حذف کامل فیلترینگ)، اتفاقات دیگری نیز پیش آمده که به ناکارآمدی نسبی دولت او و نتیجتا کاهش محبوبیت منجر شده.
یکی ازاین اتفاقات، دست بر قضا محصول ویژگیهای مثبت رئیس جمهور است؛ که در جامعه سیاسی به ضد خود تبدیل گردیده. ایده وفاق (= دعوا نکنیم) از سوی رقبای سیاسی آقای پزشکیان به وسیلهای برای باج گیری و افزایش سهم از دولت چهاردهم تبدیل شده و عملا بخشهایی از قوه مجریه (حتی در سطح وزرا) در اختیار کسانی قرار گرفته که در کوران انتخابات بیشترین حملات را متوجه شخص آقای پزشکیان کردند. حسن نیت آقای رئیس جمهور از طرف آنها به معنای کوتاه آمدن تلقی شد و محصول وفاق همین است که الان میبینیم.
علاوه بر مسئله وفاق، قانون انتصاب افراد به مشاغل حساس و اجبار دولت به استعلامهای متعدد (که در دولتهای قبل وجود نداشته و در سال۱۴۰۱ مجلس آن را تصویب کرده) عملا دولت را در میدان مین قرار داده، بطوریکه اکنون و در شش ماهگی عمر دولت هنوز برخی پستها بلاتکلیف مانده است. همچنین فرایند استعلامها که با تنگ نظریها و سختگیری همراه است باعث شده افراد کارآمد متعددی با تیغ عدم صلاحیت (که حتی بالاترین مقام اجرایی کشور، دلیل آن را نمیداند) از چرخه مدیریتی کشور حذف گردند.
اینها را بگذارید در کنار برخی انتصابات که بخاطر رودربایستی ها، عملا پستهایی (حتی در سطوح بالا) در اختیار افراد غیرکاردان و ناشایسته قرار گرفته است.
مجموعه این رخدادها، خروجی اش مدیران و سازمانهایی کم توان است که تاثیر مستقیمی بر کاهش محبوبیت رئیس جمهور میگذارد.