
به طورمتوسط، نرخ طلاق در سراسر جهان در طول قرن گذشته افزایش یافته است.
انحلال قانونی ازدواج که در اصطلاح طلاق نامیده میشود،میتواند ناشی ازعوامل مختلفی باشد؛ از تغییر در وضعیت اقتصادی یا سلامتی همسران گرفته تا تفاوتهای فکری، اهداف ناهمسویا ارزشهای متضاد.فرآیند پایان یک ازدواج، اغلب میتواندچالشبرانگیز باشد؛بنابراین این روندمیتواند اثرات نامطلوبی بررفاه و سلامت روان همسران سابق داشته باشد.
به گزارش جام جم؛ به طورمتوسط، نرخ طلاق در سراسر جهان در طول قرن گذشته افزایش یافته است. درک بهتر از عوامل اولیهای که افراد را به فسخ ازدواج ترغیب میکنند، میتواندبه بهبود ارتباط زوجها و راهبردهای موثرترمشاورههای زوجین کمک کند و به طور بالقوه به کاهش نرخ طلاق بینجامد.منتسر و ساگیو، دومحققی هستند که بهتازگی مطالعهای انجام دادند که به طورخاص رابطه بین ارزشهای افراد و طلاق را بررسی میکند. یافتههای آنها که درCommunications Psychology منتشر شده است، نشان میدهد که تعامل بین ارزشهای فرهنگی و ارزشهای فردی همسران میتواند طلاق را پیشبینی کند.
آنها در مقاله خود نوشتند: «ما نقش ارزشها در انگیزه ابطال ازدواج را بررسی میکنیم. با تکیه بر چارچوبهای ارزشی جامع، ما مطالعه میکنیم که چگونه ارزشهای فرهنگی، تغییرات فراملی را در طلاق توضیح میدهند؛ چگونه ارزشهای فردی، تغییرات بیشتری را در بین ملتها توضیح میدهد و چگونه این دو نظام ارزشی با هم تعامل دارد.»انسانها در سراسر جهان به داشتن انواع ارزشهای فرهنگی و فردی شناخته شدهاند.
ارزشهای فرهنگی اساسا باورهای مشترک مرتبط با هنجارهای اجتماعی است که میتواند بر آزادی فردی (به عنوان مثال استقلال) یا ثبات و سنت اجتماعی تاکید کند. ازسوی دیگر، ارزشهای فردی، باورهایی است که بررفتار افرادبه صورت خاص تاثیر میگذارد. به عنوان مثال، یک فرد میتواند برای استقلال، تجربیات جدید و لذت بیشتر ازفرددیگری که بیشتر با احترام به سنتها و انطباق اجتماعی همسو است، ارزش قائل شود.منتسر وساگیو دادههای جمعآوریشده رابه عنوان بخشی ازسه مطالعه آرشیوی گذشته که شامل بیش از ۱۰۰هزار شرکتکننده ساکن در بیش از ۵۵ کشور مختلف درسراسر جهان بود، تجزیه و تحلیل کردند.
محققان به پاسخهای نظرسنجی ارائهشده توسط این شرکتکنندگان، با تمرکز بر نگرش آنها نسبت به جنبههای خاص روابط، طلاق و سابقه ازدواج آنها نگاه کردند.منتسر و ساگیو نوشتند: «ما دریافتیم که طلاق درکشورهایی که برارزشهای استقلال فردی تاکید میکنند و درمیان افرادی که به ارزشهای خودراهبری،برانگیختگی ولذتطلبی اهمیت میدهند، توجیهپذیرتر ومحتملتراست.برخلاف آن، طلاق در کشورهایی که بر ارزشهای مرسوم تاکید میکردند و در میان افرادی که به سنتها و ارزشهای مطابق با عرف جامعه اهمیت میدادند، کمتر قابل توجیه و محتمل بود.»
نتایج تجزیه و تحلیل این تیم پژوهشی نشان میدهد که ارزشهای فرهنگی وفردی برای پیشبینی طلاق در تعامل با یکدیگر است. به طور خاص، نشان میدهد که ارزشهای فرهنگی با اولویت استقلال (یعنی آزادی فردی) با نرخ طلاق بالاتر مرتبط است؛ در حالی که ارزشهایی که ثبات اجتماعی و پایبندی به سنتها را دراولویت قرار میدهد با نرخ طلاق پایینتر در ارتباط است.به طورمشابه، پژوهشگران همچنین دریافتند افرادی که ارزش بیشتری برای استقلال،محرکهای جدید ولذت قائل هستند، بیشتر احتمال دارد طلاق بگیرند.
درهمین حال، کسانی که برای سنتها وهماهنگی اجتماعی ارزش بیشتری قائل بودند،احتمال کمتری داشت که زندگی مشترک خود را پایان دهند. جالب توجه است که تاثیر ارزشهای فردی بر طلاق، در کشورهای با فرهنگی که بر استقلال فردی تاکید دارند، قویتر به نظر میرسدکه به تعامل بین ارزشهای فرهنگی وفردی اشاره دارد.منتسروساگیو نوشتند: «به طور کلی،هرچه فرهنگ برارزشهای استقلالطلبانه تاکید بیشتری داشته باشد،تاثیر ارزشهای فردی قویتر است.
درک نقش ارزشها در طلاق ممکن است افراد را درمورد ارزشهایی که درهمسران آینده خود میخواهند، آگاه کند وبه نوعی باهمسوکردن زوجین به آنها در داشتن ازدواجی موفقترکمک کند.»این مطالعه اخیرکه تاکید دارد ارزشها میتوانند روند طلاق رادرکشورهای مختلف درسراسرجهان شکل دهند، در آینده میتواند الهامبخش تحقیقات جدیدی باشد که تفاوتهایی را که این تیم در کشورهای مختلف در سرتاسر جهان مشاهده کردهاند، بررسی میکند و میتواند به بهبود درک آنچه که به روابط طولانیمدت میانجامد، کمک کند.