
زوج جوانی که با یک شگرد عجیب به اموال مسافران اتوبوسهای شهری دستبرد میزدند، در حالی با هوشیاری نیروهای کلانتری شفای مشهد دستگیر شدند که زنگ گوشی سرقتی، راز دزدان معتاد را فاش کرد.
چند روز قبل نیروهای گشت کلانتری شفای مشهد که طرح ویژهای را با دستور سردار سرتیپ دوم احمد نگهبان (جانشین فرمانده انتظامی خراسان رضوی) برای برخورد با مجرمان موتورسوار آغاز کرده بودند، هنگام انجام وظیفه در بولوار ابوطالب به موتورسوار نقابداری مشکوک شدند که پشت سر اتوبوسهای شهری حرکت میکرد و با هر توقف اتوبوس در ایستگاههای مختلف نیز متوقف میشد. این رفتار نامتعارف موتورسوار مذکور از چشمان تیزبین نیروهای انتظامی دور نماند و آنها به طور نامحسوس به تعقیب موتورسوار نقابدار پرداختند و متوجه شدند که او با فردی درون اتوبوس نیز از طریق پیامک ارتباط دارد.
به گزارش خراسان، به همین دلیل آنها در یکی از ایستگاههای اتوبوس جوان موتورسوار را متوقف کردند و مورد بازجویی قراردادند. جوان ۳۷ساله که از شدت اضطراب و نگرانی به سوالات ماموران پاسخهای بیربط میداد، بلافاصله مورد بازرسی قرارگرفت و چند دستگاه گوشی تلفن با سیم کارت و بدون سیم کارت کشف شد. وقتی نیروهای گشت از وی خواستند رمز گوشیها را برای استعلام از مرکز سامانه همیاب باز کند، او مدعی شد رمز گوشیها را فراموش کرده است.
گزارشها حاکی است در همین حال بود که زنگ یکی از گوشیها به صدا درآمد و زن جوانی از آن سوی خط ادعا کرد گوشی تلفن متعلق به اوست و دقایقی قبل درون اتوبوس شهری از داخل کیف دستیاش سرقت شده است. با توجه به اهمیت موضوع، بیدرنگ موتورسوار نقابدار با دستور سرگرد احسان سبکبار (رئیس کلانتری شفا) به مقر انتظامی انتقال یافت و بازجوییهای تخصصی از وی در دایره تجسس کلانتری آغاز شد.
این سارق ۳۷ساله که خود را «کاظم-ن» معرفی میکرد، وقتی سوابق کیفری خود را روی میز افسرتجسس دید به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: چند روز قبل از مرکزترک اعتیاد ترخیص شدم و سپس به خاطر مشکلات اقتصادی دوباره با همدستی همسرم به کیف زنی و گوشی قاپی رو آوردم.
وی درباره شگرد عجیب خود نیز گفت: همسرم سوار اتوبوسهای شهری میشود و من هم با نقابی که به چهره میزنم تا شناسایی نشوم پشت سر اتوبوس با موتورسیکلت حرکت میکنم. وقتی همسرم داخل اتوبوس گوشی مسافران را از کیف آنها سرقت میکند، من بلافاصله در ایستگاه توقف میکنم و گوشی سرقتی را از او تحویل میگیرم. سپس همسرم به مسیر ادامه میدهد تا گوشی دیگری سرقت کند! اما من وقتی دستگیر شدم با پیامک موضوع را به همسرم اطلاع دادم!
در پی اعترافات وی، بلافاصله عوامل انتظامی با هماهنگی قضایی، همسر او را نیز در منزل پدرش دستگیر و به کلانتری هدایت کردند. این زن هم که به مواد مخدر سنتی اعتیاد دارد، در بازجوییها گفت: به خاطر آن که مردم در اتوبوسهای شهری خسته هستند و متوجه سرقت نمیشوند تصمیم گرفتیم درون اتوبوسها کیف زنی کنیم و گوشیها را هم در اطراف باغ آرامگاه خواجه ربیع به فروش برسانیم که بعد از چند فقره سرقت دستگیر شدیم!
در خور یادآوری است بررسیهای بیشتر و همچنین شناسایی مال باختگان و مالخران با نظارت رئیس کلانتری شفا در این باره ادامه دارد.