بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر بدون شك رکورد دار خبرسازی در دنیای فرهنگ و هنر ايران طی هفته هاي گذشته بوده است.
بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر با همه فراز و نشیبها به پایان رسید. این جشنواره از 12 بهمن با نمایش "1408" اثر میکائیل هافستروم آغاز شد و در پنج روز اول تا 17 بهمن ، فقط به نمایش آثار بخش بینالملل پرداخت.
جشنواره امسال شايد يکي از پرحاشيه ترين جشنواره هاي فيلم فجر بود زيرا از همان ابتدا که بسياري از فيلم ها براي حضور خود با سدي به نام هيئت انتخاب روبرو شدند، مشخص شد سيمرغ هاي فجر امسال رنگ وبوي ديگري دارد.
عدم برنامه ريزي مناسب براي نمايش فيلم ها، کيفيت بد صدا و تصوير در سالن هاي قديمي سينماها، بيانيه هاي اعتراض آميز بسياري از کارگردانان و تهيه کنندگاني که اثر هاشان براي شرکت در جشنواره انتخاب نشد و يا با اصلاحيه هايي مواجه شدند که فرار را بر قرار ترجيح دادند، جلوگيري از پخش فيلم هاي خوبي که به گفته همگان يکي از بخت هاي دريافت سيمرغ بودند،... همه و همه دست به دست هم داد تا بيست وششمين جشنواره بين المللي فيلم فجر طوري برگزار شود که به اعتقاد بیشتر صاحب نظران و تماشاگران ، يکي از کم کيفيت ترين جشنواره ها باشد.
جایگزین شدن "باد در علفزار می پیچد" به جای "آواز گنجشک ها" به علت حضور فیلم مجیدی در بخش مسابقه جشنواره برلین و آماده نشدن "فرزند خاک" و "استشهادی برای خدا" از دیگر نکات نمایش فیلم ها در بخش بین الملل بودند. هر چند ، چند فیلم خارجی هم بدون اعلام قبلی جابجایی و تغییر زمان پخش داشتند، زیرنویس برخی فیلم ها اشکال داشت و ...جالب تر آن كه فیلم "1408" اصلاً زیرنویس نداشت!
در شش روز دوم هم که به نمایش آثار ایرانی اختصاص داشت، ارائه نشدن یک برنامه کلی و عدم اطلاع رسانی روز به روز برای نمایش فیلم های ایرانی، از نقاطی بود که بیش از هر چیز به حاشیه ها و رسیدن و نرسیدن فیلم های ایرانی باز می گشت و البته مشکل ساز بود.
آثاری همچون "خاک آشنا"، "صد سال به این سال ها"، "دایره زنگی"، "قرنطینه"، "سایاب"، "سفر به سرزمین دور"، "شب حورا" و "هر شب تنهایی" هر کدام به دلیلي از فهرست نمایش خارج شدند ، فیلم "دلشکسته" هم تنها جایگزین این آثار بود.
فیلم های "استشهادی برای خدا"، "تنها دو بار زندگی می کنیم" و "فرزند خاک" هم طبق پیش بینی ها بدل به پدیده های جشنواره امسال شدند و توانستند مورد توجه قرار بگیرند. افتتاح سینما آزادی چهارشنبه 17 بهمن با نمایش فیلم "آن مرد آمد" اتفاق افتاد و یک سالن این سینما به چرخه سینماهای نمایش دهنده آثار ایرانی جشنواره فجر پیوست.
مراسم اختتاميه بيست وششمين جشنواره بين المللي فيلم فجر با حضور انبوهي از مردم و نه سينماگران برگزار شد. ورود به سالن برنامه حکايت جالبي داشت. محافظانی که با لباس هاي يکدست سياه کنار در هاي سالن ايستاده بودند که قد و قواره هاي آنها گاهي تمام طول و عرض در ها را مي گرفت و به راحتي مي توانستند مانع هجوم جمعیتی انبوه به داخل سالن شوند.
اين جمعيت بالاخره و با زحمات فراوان توانستند خود را به سالن برگزاري مراسم اختتاميه برسانند اما ناباورانه با اين مسئله مواجه شدند که هيچ يک از هنرمندان مورد علاقه آنها ، به نشانه ی اعتراض به برگزار کنندگان جشنواره ، در سالن حضور ندارند تا آنها بتوانند از نزديک با آنها گفت وگو کنند!
شهيدي فر که اجراي مراسم اختتاميه را به عهده او گذاشته بودند، بدون فوت وقت برنامه را شروع کردو به گفته او هيچ سخنراني براي اين مراسم پيش بيني نشده بود!!
نکته جالب توجه ،در اين جا بود که امسال اسامي برگزيدگان بسيار زودتر از حد معمول هر ساله لو رفت و صدا وسيما هم سنگ تمام گذاشت و در اخبار علمي، فرهنگي وهنري شبکه دو سيما اسامي تمام برگزيدگان اعلام شد و خبرگزاري ها هم با هماهنگي روابط عمومي جشنواره اسامي را بر روي سايت خود قرار دادند و همه چيز مهيا شده بود تا بي هيجان ترين مراسم اختتاميه جشنواره فيلم فجر در تاریخ جمهوری اسلامی ایران رقم بخورد.
تقسيم جايزه هاي امسال هم براي خود حکايتي داشت .چون به گفته بسياري از سينماگران و حتي آنهايي که موفق به دريافت سيمرغ بلورين شدند، جاي خيلي ها در اين مراسم خالي بود. آنهايي که شايد اگر فيلمشان در جشنواره حضور داشت به طور يقين يکي از سيمرغ ها متعلق به آنها بود.
"مهتاب نصيرپور" در هنگام دريافت سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش مکمل زن براي فيلم «فرزند خاک» در سخناني که رنگ هيجان و در عين حال ناراحتي با خود داشت. گفت: تشکر مي کنم از هيئت داوران که به من اين جايزه را دادند. جايزه چيزهاي زيادي را به خاطرم آورد. من فراموش نمي کنم بسياري از سينماگران بودند که فيلمشان از شرکت در بخش مسابقه جشنواره امسال بازماند.
وي افزود: فراموش نمي کنم زحمت و تلاش بازيگراني که کارشان در جشنواره شرکت داده نشد. شايد آنها يکي از برگزيدگان جشنواره امسال بودند. فراموش نمي کنم تمام عوامل فيلم "فرزند خاک" را که به من اعتماد کردند و توانستم در اين فيلم بازي کنم.
نصيرپور ادامه داد: فراموش نمي کنم که اين فيلم در شهري ساخته شد که حتي يک مسافرخانه هم نداشت که گروه بتواند در آنجا اقامت کند و تنها مردم پاوه بودند که گروه ما را به گرمي پذيرفتند و من جايزه خودم را به آنها اهدا مي کنم تا صرف امور رفاهي براي مردم اين شهر شود.
"حسن حسندوست" هم که براي تدوين سه فيلم نامزد شده بود و توانست براي «آواز گنجشک ها» سيمرغ بلورين را دريافت کند، دل پري از جشنواره فيلم فجر داشت و در سخناني که بوي انتقاد و ناراحتي مي داد، گفت: من 9 سال بود که در جشنواره فجر نبودم و در اين مدت چند بار نامزد شدم اما جايزيه نگرفتم امسال که موفق شدم بعد از اين همه سال برگزيده شوم متاسفانه همکارانم حضور نداشتند تا جايزه گرفتن من را ببينند.
وي افزود: بسياري از همکاران من امسال بنا به دلايلي فيلمشان در جشنواره حضور نداشت و اين نامردي است که من باشم و آنها نباشند. من خيلي دلم مي خواست که آنها در کنار من نظاره گر جشن امسال می بودند.
حسندوست در ادامه ، گفت : سينماي ايران معضلات بسياري دارد و من از مادرم خواسته ام دعا کند تا مشکلات سينما وجشنواره فيلم فجر حل شود!
در مراسم امسال «محمدرضا جعفري جلوه» معاون سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و مجيد شاه حسيني دبير بيست وششمين جشنواره بين المللي فيلم فجر حضور داشتند اما آنها هم ترجيح دادند سکوت کنند !
«محمدحسين صفار هرندي» وزير فرهنگ وارشاد اسلامي هم در دقايق پاياني به مراسم آمد!
از ديگر نکات قابل توجه مراسم اختتاميه بيست وششمين جشنواره بين المللي فيلم فجر اين بود که «محسن علي اکبري» تهيه کننده فيلم "هميشه پاي يک زن در ميان است" هنگام دريافت جايزه خود و همکارانش که توانسته بودند با بيش از 73 درصد آراء جايزه فيلم برگزيده مردمي را از آن خود کنند، خطاب به حضار گفت: همکاراني که فيلمشان امسال در جشنواره حضور نداشت، نگران نباشند که نبودند ،چون فيلم ما هم که بود وضعيت بهتري نسبت به بقيه نداشت توسط هيئت داوران اصلا ديده نشد!!!
پس از پايان مراسم همه حاضران با خود كلنجار ميرفتند كه سيمرغ بازيگر نقش اول مرد واقعا حق "امين حيايي" بود يا "رضا ناجي" شهرستاني ؟
فیلم "به همین سادگی" را باید رکورد دار در دریافت دو جایزه مشابه از بخش بین الملل و سینمای ایران در جشنواره دانست. فیلمنامه این فیلم به قلم شادمهر راستین و سیدرضا میرکریمی ،سیمرغ بلورین هر دو بخش را به خود اختصاص داد. جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن، بهترین فیلم، بهترین کارگردانی بخش مسابقه سینمای آسیا و ... از دیگر جوایز این فیلم بودند.
"کنعان" را هم باید ناکام بزرگ جشنواره فجر بیست و ششم دانست که در بخش بینالملل دیپلم افتخار فیلم مردمی را برد و در بخش مسابقه سینمای ایران تنها برای بهترین بازیگر نقش اول مرد و بهترین بازیگر نقش مکمل زن ، نامزد شد ولی جایزه هیچکدام را به دست نیاورد. فیلم "تنها دو بار زندگی می کنیم" هم هر چند مورد توجه قرار گرفت و یکی از پدیده های جشنواره لقب گرفت، اما به رغم نامزد شدن به عنوان بهترین فیلم اول ، جایزه ای به دست نیاورد.
فیلم "آواز گنجشک ها" هم با وجود خارج شدن از بخش بین الملل و رقابت در بخش مسابقه سینمای ایران توانست جوایزی را به خود اختصاص دهد و به نوعی پیش درآمدی بر موفقیت احتمالی این فیلم در جشنواره برلین را رقم بزند. کسانی که سینمای مجیدی را دوست ندارند، با این فیلم هم ارتباط برقرار نکردند که جای شگفتی نیست.
شگفتی جایی است که برخی سلایق برگزار کنندگان جشنواره برلین را در مقام قیاس با خود وارونه جلوه دادند که معلوم نیست این قیاس در جهت کمرنگ کردن اعتبار جشنواره برلین است یا سینمای مجیدی؟ چون به نظر می آید سینمای مجیدی توانسته زبان جهانی خود را پیدا کند، چه برخی را خوش آید و چه نیاید!
نميتوان اين نكته را ناديده گرفت كه اسامي فيلمسازان بزرگ در هر جشنواره به چشم ميآيد و فيلمهاي آنها ديده ميشود، اما مجيدي در تمامي دورهها با مديريتهاي متنوعي روبرو بوده است و يك فيلمساز نميتواند با همه مديريتها هماهنگ باشد! هرگز يك فيلمساز معتبر، به صرف تاييد يكساله در سايه مديران، سابقه سالها كارش را زير سؤال نميبرد.
درمجموع ، امسال «آواز گنجشكها»،«به همين سادگي» و «فرزند خاك» جزو فيلمهاي خوب بودند، فيلمهاي ديگر نيز همچون «انعكاس» به لحاظ طرح فيلمنامه، «شب» و تا حدي فيلم «كنعان» به نسبت موضوعي كه به آن پرداخته بودند، قابل بررسي بود.
«به همين سادگي» اثري با ساختارهاي محكم بود.اين فيلم عليرغم داشتن موضوع نه چندان پركشش و فاقد اوج و فرود، داراي عناصر و كاراكتر تعريف شدهاي است كه به قراردادهايي كه براي مخاطب ميگذارد، تا انتها پايبند است.
ازديگر سو «آواز گنجشكها» فيلمي انساني است.داستان فيلم قصه ساده زياده خواهي انسان را بيان مي کند... اين كه خواستههاي انسان را پاياني نيست و هر چه بيشتر بهدست ميآورد، بيشتر ميطلبد.
طرح اين موضوع كه «هر چه كني به خود كني» را در اين فيلم مجيدي ميتوان ديد كه نمونه آن را در سكانس چراغ قرمز فيلم ميديديم كه پس از آن ناخواسته دچار حادثه و خانه نشين ميشود و اين تقابل امسال، در فيلمي مثل «انعكاس» به نحو ديگري وجود داشت.
داستان «آواز گنجشكها» در فضايي بكر ميگذشت و لوكيشن طراحي شدهاي داشت، در حالي كه اين اتفاق در اغلب فيلمها ديده نميشد. مجيدي حتي سرمايهگذاري سنگيني براي ساخت لوكيشن فيلم كرده بود .او سال قبل ، در مزرعه فيلم ، گندم كاري كرده بود كه بتواند در آن فيلمبرداري كند.
فيلم «مجيدي» تصوير روشني از ايران ميدهد و انساني را به نمايش ميگذارد كه با كوچكترين نيازي، به بيراهه كشيده شده است.
به هر حال جشنواره فيلم فجر تمام شد و برندگان ، جوايز را به خانه بردند. عدهاي شاد و ديگراني اميدوار به گرفتن جايزه در سالهاي بعد ماندند.
بيست و ششمين جشنوارهبينالمللي فيلم فجر درحالي پايان يافت كه همچنان توليد و عرضه ی آثار كيفي و جذاب به عنوان دغدغه دستاندركاران سينما مطرح است.
ازسويي تفكيك بخش بينالملل و ملي بهعنوان نخستين تجربه ی اجرايي، نكاتي را پيش روي دستاندركاران اين رويداد قرارداد و لزوم كاستن از حجم جشنواره و تثبيت جايگاه بخشهاي رقابتي را بيش از پيش يادآور شد.
جشنواره امسال همچنين ظرفيتهاي جديد براي فيلمسازي نظير محمد علي آهنگر با فيلم "فرزند خاك" و بهنام بهزادي با فيلم "زندگي در ميان ابرها " را معرفي كرد.
بيش از ۹۰اثر ايراني متقاضي بخش اصلي رقابتي اين دوره بودند كه تنها ۲۴اثر طبق ضوابط مي توانست در چرخه رقابت جاي گیرد.
از سويي توجه به سينماي اميد و هويت گرا در اين جشنواره به عنوان رويكرد غالب سينما در سال آتي، پررنگ و تركيب جوايز نشانگر اين توجه در جشنواره فجر بود.
سال جديد سينمايي آغاز شده است و به قول بعضی ها ، باز روز از نو روزي از نو...روز را با اميد و روزي را با تعهد و تخصص در سينما پي بگیریم...