
نگاهی به خشونت «مختارنامه»
فرارو- «قيام مختار با خون و شمشير بوده و به تصوير كشيدن آن جز اين نميتوانسته باشد. در چند قسمتي كه پخش شد خشونت زيادي نبوده است، فصلهاي خون و خونريزي سريال مختارنامه هنوز آغاز نشده است.»
وقتی پای سینمای حادثه محور در میان باشد نمایش خشونت یک جورهایی به این فیلمها چسبیده و به عنوان یکی از عناصر حیاتی این گونه سینمایی یک جورهایی ناگزیر است، ولی کاربرد خشونت در مجموعههای تلویزیونی توجیهی ندارد جز اینکه بخواهد در مقام رقیب، پوز سینمای اکشن را به خاک بنشاند.
تماشای تلویزیون با رفتن به سینما فرق میکند، هزینهی بلیط ندارد و تماشا کردنش هم ساده است،به سادگی فشردن دکمه ریموت کنترل، به همین دلیل شعاع مخاطبان بیشتری دارد، تلویزیون مثل سینما نیست که رفتن یا نرفتنش دست خود مخاطب باشد، مخاطب تلویزیونی همراه با یک انفعال به تماشای تلویزیون مینشیند و فاقد آن اراده کنشمند تماشای فیلم در سینماست و به همین خاطر نگاه معصومانهای دارد.
مدیران تلویزیونی -رسانه ملی- همیشه سعی کردهاند با اعمال دقیق خطوط قرمز، آنچه را که به امنیت اخلاقی معروف شده برای مخاطبان در نظر گرفته تا بهداشت روانی خانوادههای ایرانی ایمن بماند و همین نظارت دقیق برخی خانوادهها را به این باور رسانده که هر چه تلویزون پخش میکند مشمول اصل سلامت است.
روی همین حساب و همین اعتماد قدیمی، وقتی یک خشونت عریان در یک مجموعه تلویزیونی نمایش داده میشود مخاطب معصوم تلویزیونی غافلگیر شده و بی تردید روح و روانش دستخوش ضربههای نامحسوسی میشود و در این میان صدور یک اطلاعیه و توصیه برای عدم تماشای یک بخش از یک سریال چقدر میتواند اثرگذار باشد، تازه اگر مخاطب را حریصتر به تماشا نکند.
قبل از اینکه قسمت سی و پنجم مختارنامه روی آنتن شبکه یک برود روابط عمومی این سریال در یک اطلاعیه به افرادی که بیماری قلبی و یا مشکلات عصبی و روحی دارند توصیه کرد تا قسمت دوم جنگ حروراء که در بیست دقیقه پایانی این قسمت رخ میدهد را تماشا نکنند.
در انتهای این اطلاعیه آمده بود :«صحنههای مربوط به نبرد حروراء به دلیل تاکید کارگردان بر واقعگرایی و نزدیکی به حقیقت، دارای خشونت زیادی است، و به همین دلیل توصیه میشود، افرادی که بیماری قلبی و یا مشکلات عصبی و روحی دارند، قسمت دوم جنگ حروراء را که در 20 دقیقه پایانی قسمت 35 پخش میشود، تماشا نکنند.»
در واقع به نظر میرسد واقع گرایی مورد نظر کارگردان این سریال محدود به فوارهی خون و افکت شکافتن تن و صدای صریح ضربههای شمشیر و تبر و گرز است و تاکیدی که عوامل در نمایش جزئیات از خودشان به خرج داده اند حتی در نمونههای سینمایی هم کم پیداست.
جز آن بیست دقیقهای که بیماران قلبی و و عصبی و ...از تماشایش محذور شده اند در ابتدای قسمت مذکور، جاسوس آل زبیر به دستور احمر بن شمیط، گوش، چشم و زبانش بریده و راهی سپاه آل زبیر شد که دیدن این منظره روحیه سپاهیان آل زبیر را تضعیف کند و همه چیز حساب شده و دقیق بود جز دل ریش مخاطب بلایی که سرش خواهد آمد.
در فیلمهایی که خشونت با جزئیات دلخراش و عریان تصویر میشود نوعی از باورپذیری به مخاطب تحمیل میشود تا لحظاتی امری خیالی را به امری واقعی بدل شده و به اصطلاح اثر گذار باشد، به چه قیمتی؟ هزینه بالای تولید و اعصاب مخدوش مخاطب!
مدیر روابط عمومی مختارنامه که عادت دارد در هر قسمت یادداشتی را با عنوان «قسمت به قسمت با پشت صحنه مختارنامه» منتشر کند در مورد تولید همان صحنهی ابتدای قسمت سی و پنجم و وضعیت آن شخصیت جاسوس چنین آورده است:«برای ایجاد افه خِرخِر قطعهای به زبان او بسته شد و مادهای هم در دهانش ریخته شد تا آرام آرام ماده را بیرون دهد و شبیه خون به نظر برسد»
تاکید و اصرار برای درآوردن چنین صحنههای آن هم با هزینههای که از آستانه تحمل و برآورد یک مجموعه تلویزیونی خارج است نشان از وسواس بی موردی دارد که بیشتر حکم یک ماجراجویی عجیب و غریب دارد.
نمایش چنین مواردی از خون و شمشیر و خشونت حتی در نمونههای سینمای خاور دور که سر آمد سینمای شمشیر و مبارزه هستند هم نظیر ندارد، مثلا فیلم شاهکار «قهرمان» با جلوههای ویژهی بینظیرش با آن مبارزهها و شمشیرزنیهای شگفت انگیزحتی یک قطره خون هم به نمایش نمیگذارد چرا که نیازی به آن ندارد.
مختارنامه چنیدن بار متهم به نمایش بیش اندازه خشونت شده، از کارگردانی همچون جمال شورجه گرفته تا ناصر تقوایی نسبت به خشونت مصرف شده در این سریال موضع گرفته و واکنش نشان داده اند همان هفتههای نخست شورجه به «شهر» گفته بود: «صداوسیما در انتخاب این موضوع دقت نکرده است. خشونت بیش از حد داستان مخاطب را رنج میدهد.»
ناصر تقوایی، نویسنده و کارگردان کهنه کار، با بیان اینکه این سريال را پراكنده ديده و ياد فيلمهاي بزن، بزن و جنگي افتاده است، گفته بود: «نميدانم چرا مير باقري در تعزيه «مختار» اشتباه كرد؟ چرا به طنز سرشار در تعزيه توجه نكرد؟! به نظر من او بايد خشونت و انتقام جويي را با لطافت زبان جبران ميكرد تا بيننده لطمه نخورد.»
از طرفی یکی از نویسندگان این سریال معتقد است: «يك درام خوب، تصوير واقعي از آن زمان ارائه ميدهد. خشونت جزئي از تاريخي است كه باز نمايشياش كردهايم. با توجه به تحقيقات و پژوهشهايي كه انجام دادهايم، زندگي اعراب با خشونت آميخته شده است، اين خشونت در «مختارنامه» غير قابل اجتناب بود.»
محمد بيرانوند در یک گوشه دیگر از حرفهایش به ایسنا گفته بود: «قيام مختار با خون و شمشير بوده و به تصوير كشيدن آن جز اين نميتوانسته باشد. در چند قسمتي كه پخش شد خشونت زيادي نبوده است، فصلهاي خون و خونريزي سريال مختارنامه هنوز آغاز نشده است.»
بیچاره مخاطب و تماشای ناگزیر فصلهای خون و خونریزی!