برخی میگویند ارز بریکس تقریبا چیزی شبیه کاغذ رنگی شبه پول است که فعلا نمیتوان با آن یک آب معدنی در کشورهای عضو هم خرید، چه برسد به اینکه جای ۶۰ درصد از ذخایر ارزی جهان یعنی دلار را بگیرد. اما بزرگنمایی در داخل کشور در خصوص کارکردهای بریکس و ارز جدید آن همچنان وجود دارد.
به گزارش اقتصاد آنلاین، کاهش تحریمها، دلارزدایی و کاهش وابستگی به موسسسات مالی غربی همه آرزوهایی است که در باره بریکس پی وجود دارد، اما چند سال دیگر نیاز است تا این ارز بزرگنمایی شده در بین کشورهای با اقتصاد نوظهور و عمدتا رقیب، بتوانند جایی در بازارهای جهانی که نه، بلکه منطقه باز کند؟
اساسا آیا این پول میتواند تجربهای شبیه به یورو داشته باشد؟ و حتی جایگزینی برای دلار شود؟ آینده مبادلات مالی و تجاری بین کشورهای عضو با این نوع ارز به چه شکل خواهد بود؟ مجید شاکری با رد ادعاهای مربوط به بریکس پی، تاکید میکند که باید به کارکردهای آن به صورت جدی شک کرد و کارکرد آن در بهترین حالت برای تسهیل مبادلات تجاری فی مابین کشورهای عضو خواهد بود نه راه یافتن به عمق بازارهای تجاری. خصوصا که نباید از آن به عنوان راهی برای نجات از تحریم یاد کرد.
مجید شاکری، کارشناس اقتصادی در خصوص اینکه آیا ارز بریکس میتواند تجربهای شبیه به یورو داشته باشد؟ و آیا قرار است مثل کشورهای حوزه یورو، همه کشورهای بریکس، ارز ملی خود را تغییر دهند؟ گفت: واضح است که این اتفاق نمیافتد، زیرا شما برای اینکه بتوانید یک پول مشترکی داشته باشید یا یک گروهی از کشورها را داشته باشید که به صورت عمومی پول خود را به همدیگر میخکوب کردهاند، نیازمند آن هستید که جریان تجارت، نیروی کار و سرمایه مابین آن کشورها حداکثر آزادی را داشته باشد و این به معنی اینست که اقتصادهای آن کشورها اقتصادهای شبیه به هم باشد. این اتفاق اصلا در مورد بریکس وجود ندارد. زیرا بریکس مجموعهای از مصرفکنندگان بزرگ انرژی و همچنین تولیدکنندگان بزرگ انرژی هستند که مهمترین حوزه و بلوک بین اینهاست. از دل چنین گروهی هیچ وقت یک ارز مشترک در سطح بانک تجاری به دنیا نخواهد آمد. اما چیزی نه شبیه یورو بلکه چیزی شبیه اس دی آر (SDR) صندوق بین المللی پول که کارکردش تصفیه مابین بانکهای مرکزی است و میتواند کسریهای تراز پرداختها را با بزرگ کردن یا منبسط کردن ترازنامه یک بانک مرکزی بین بانکهای مرکزی، جبران کند؛ مشروط به اینکه منافع تمام کشورهای در واقع تشکیل دهنده با همدیگر در یک راستا باشد.
وی افزود: با توجه به اینکه چنین اقدامی یک جور تضعیف سیاسی و نه تضعیف اقتصادی دلار میتواند باشد؛ درباره اینکه هندیها را به عنوان بزرگترین سرمایهپذیر دلاری فعلی و کشوری که مستقیماً از ساختار دلار استفاده میکند، راضی کنند که همچین ریسکی را انجام وچنین پالس منفی به آمریکاییها بدهد، این احتمال خیلی پایین است. چنانچه تقریباً یک سال پیش یک مقاله نادری در سطح کارشناسی از طرف چینیها منتشر شد که اگر واقعاً بریکس به سمت ارز واحد بخواهد برود نمیتواند با حضور هندیها باشد؛ بنابراین باید هندیها از این ارز خارج شوند. ضمن اینکه به لحاظ فنی تولد یک نوع اس دی آر از طرف اعضای بریکس دور نیست. این ارز احتمالا برای مبادلات تجاری است و هیچ وقت به عمق بازارهای مالی راه پیدا نمیکند، با این شرایط باز هم به نظر میرسد که هندیها آمادگی چنین ریسکی را اصلا نداشته باشند؛ بنابراین باز این هم محل سوال است و اگر شما یک روزی هم بخواهید چیزی شبیه (SDR) درست کنید قطعا از اسکناس شروع نمیشود؛ بنابراین کاملا باید با شک و تردید به ارز بریکس نگاه کرد.
این تحلیلگر اقتصادی تصریح کرد: یک نکته مهمتر هم درباره بریکس و شانگهای و امثال اینها وجود دارد و آن هم این است که آدرس دادن اینها به عنوان یک روش بی اثر کردن تحریم غلط است. به این خاطر که اینها اتحادیههایی هستند مابین کشورهایی که در پرونده تحریم با هم تفاوتهای مهمی دارند. ضمن اینکه خودشان با هم رقیبند مثل هند و چین یا روسیه و چین؛ پس اینکه ساختاری ریسکپذیر و مشترک بین این کشورها متولد شود فعلاً در چشمانداز نیست. به خصوص آنجایی که به روابط مابین روسیه و چین برمیگردد. اما اگر شما تصمیم دارید از این وضعیت استفاده بکنید، جایی که تا حد قابل توجه و قابل قبولی از دسترسی و تاثیر تحریم آمریکا به دور است روابط تجاری دو جانبه است. یعنی روابط تجاری دوجانبهای که در ترازنامه کشور به کشور تصفیه میشود؛ بنابراین اگر ایران توانست یک روزی با چین، روسیه یا با هند روابط تجاری از جنس تجارت دو جانبه انجام دهد آن وقت تازه امکان استفاده از یک ادبیات و یک ساختار تجارت چند جانبه برای ایران فراهم است. یعنی اگر ایران نتواند با برزیل، چین، روسیه و آفریقای جنوبی کار کند با بریکس هم نمیتواند کار کند.
شاکری در پاسخ به این سوال که بریکس پی توانایی استفاده به عنوان ابراز مبادله را دارد یا خیر؟ گفت: طبیعی است که پول بریکس چنین قابلیتی ندارد.
وی همچنین در خصوص اینکه پول بریکس از بین سه کارکرد پول، یعنی ابزار مبادله، ذخیره ارزش و واحد ارزشگذاری، توانایی ایفای کدامیک از این سه نقش را بیشتر خواهد داشت؟ بیان کرد: از نظر فنی در چشم انداز آینده ممکن است نقش یک وسیله مبادله در لایه بین بانکهای مرکزی و نه بانکهای تجاری را بتواند ایفا بکند، اما به لحاظ سیاسی مشروط بر این است که هندیها هم اساسا بخواهند با چنین پروژهای همراهی کنند. همراهی کردن در نقطه چاپ اسکناس و جلسه گذاشتن و رونمایی کردن نیست، در نقطه اقدام است و هنوز درباره اینکه ما به آن روز رسیدیم یا نه شکهای جدی وجود دارد.
شاکری در ادامه با تاکید بر اینکه امکان اینکه این ارز جایگزین دلار در بانکهای مرکزی کشورهای عضو شود وجود ندارد، اضافه کرد: این موضوع نیز به این خاطر است که کارکرد اصلی دلار تصفیه مابین روابط مالی در رده بانکهای تجاری است. در اینجا موضوع فراتر از این است که صرفاً یک نظام تسویهای درست کنیم یا ارز قوی بسازیم. بلکه موضوع این است که شما بتوانید یک نظام به اندازه کافی روان که بتواند در مقابل بحرانها و بیثباتی نظام مالی واکنش نشان بدهد ایجاد کنید. در واقع این ارز نیازمند یک ساختار بسیار چابک به علاوه بازار مالی بسیار روان و عمیق است که هیچ کدام از این کشورها چنین ادعایی ندارند.
این تحلیلگر اقتصادی در خصوص تاثیر ارز بریکس بر اقتصاد ایران و رفع تحریمها هم گفت: ارز بریکس تاثیری بر اقتصاد ایران و تحریمها هم نخواهد داشت. منظور این نیست که راهی برای بی اثر کردن تحریم وجود ندارد، اما راه حلهای چند جانبه مثل بریکس و شانگهای اصلا نقطه شروع چنین راه حلی نیستند. اگر شما روزی به دنبال این رفتید که تجارت دوجانبهتان را با کشورهای عضو بریکس افزایش بدید و روابطتان را با روسیه و چین را از ذیل دفتر کل امارات خارج کنید آن روز تازه میتوان به این فکر کرد که بریکس خوب است یا بد است.