رئیسجمهور در زمان کاندیداتوری چند وعده مهم داد که به نظر میرسید رفع فیلترینگ یکی از آن مواردی باشد که زودتر از باقی وعدهها به نتیجه برسد. چراکه آمار و گزارشهای تحقیقی متعدد اثبات کرده بودند که فیلترینگ نهتنها به آن هدفی که داشته حتی نزدیک هم نشده، بلکه ضربههای مهلکی را نیز به امنیت شبکه وارد آورده و به قول ستار هاشمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات؛ «ادامه وضعیت موجود به مصلحت نیست». این جمله را دیروز، هاشمی در حاشیه جلسه هیئتدولت در پاسخ به خبرنگارانی که پیگیر وضعیت فیلترینگ بودهاند، گفته است.
به گزارش هممیهن، وعده هاشمی، پیگیری جدی موضوع فیلترینگ است. او گفته است: «وضعیت اینترنت در قالب گزارشی به شورای سران ارائه شده و نگاه ما براساس واقعیتهایی است که وجود دارد. طبیعتاً باید به سمتی برویم که ارتقای وضعیت موجود را داشته باشیم. دلایل به روایت آمار نشان میدهد که ادامه این روند به مصلحت نیست و چالشهای جدیدی برای کشور ایجاد کرده است. ما این موضوع را با جدیت دنبال میکنیم، چراکه از طرفی وعده رئیسجمهور و دولت بوده و از طرفی موضع رسمی دولت به حساب میآید.»
در همین حال و در همین روز، تجمع مردمی مقابل مرکز ملی فضای مجازی برای مقابله با نفوذ فرهنگی رژیم صهیونیستی در حال شکلگیری بود. اگر حوالی ساعت دو بعدازظهر از خیابان شانزدهم احمد قصیر، به سمت بیهقی حرکت میکردید، با افرادی مواجه میشدید که به سمت این تجمع در حال حرکت بودند. مرکز ملی فضای مجازی نبش خیابان شانزدهم و بیهقی واقع شده و محوطه مثلثی شکلی که در بیهقی، مانع از ادامه مسیر خودروها به سمت میدان آرژانتین میشود، میعادگاه این افراد بود.
باتوجه به تأکید فراخوان، پرچم زرد و سبز حزبالله لبنان در اهتزاز بود. وانت آبیرنگی، گوشه تقاطع مثلثی پارک شده و بلندگوها پشت آن قرار گرفته بودند. زنان عقبتر ایستاده و در پاسخ به فردی که پشت بلندگو فریاد میزد: «لبنان، یمن، فلسطین» شعار «مدافع مسلمین» را سر میدادند. تعداد زنان بهوضوح از تعداد مردان بیشتر بود. بهنظر میرسید مردان وظیفه تأمین امنیت و هماهنگیها را برعهده دارند و زنان در این تجمع نقش اصلی را ایفا میکنند. قرار ساعت دو بعدازظهر بود، اما تا نیم ساعت پس از آن، هنوز محوطه مثلثی جای خالی زیادی داشت.
درمجموع چیزی حدود ۳۰ نفر در این محوطه جمع شده بودند و با بنرهای بزرگی، دورتادور محوطه مثلثی را پوشانده بودند. زنان عقبتر و معدود مردان پیشتر ایستاده بودند و رو به مرکز ملی فضای مجازی شعار میدادند. یکی، دو زن روی چادر خود کفن پوشیده بودند که روی آن توصیههایی درخصوص حجاب و عفاف نوشته شده بود.
زنی بیرون از جمع ایستاده و فرزند خردسالش را به بغل گرفته بود، پسر ۹-۸ سالهای هم در کنارش قرار داشت. از دلیل تجمع که پرسیدم، گفت به اینجا آمده تا اعتراض خود را نسبت به ولنگاریهایی که در فضای مجازی رخ میدهد و روی ذهن و روان جوانان ما تأثیر میگذارد، اعلام کند. او معتقد بود ادامه این مسیر ما را بهسمت لبنان شدن پیش میبرد. لبنانی که همه مدل آزادی در آن بوده است؛ اعم از بیحجابی و مشروبخواری، اما درنهایت بهدلیل همه این سهلگیریها آماج حملات دشمن قرار گرفته است.
درحالیکه گپوگفت ما صورت جدیتری به خود گرفته بود و او داشت از صنعت هرزهنمایی میگفت که بعد از فروش اسلحه بیشترین گردش مالی را در جهان دارد، زن میانسالی به میان صحبتهایمان آمد و توضیحات بیشتری داد. او که خود را دانشآموخته مهندسی سختافزار از دانشگاه علموصنعت در سال ۱۳۷۲ معرفی میکرد، معتقد بود باید هرچه سریعتر اینترانت یا همان اینترنت ملی راهاندازی شود.
او مسئول اصلی این نابسامانیها را مدیران دولتی میدانست که برای منفعت خودشان کارها را بهدرستی انجام نمیدهند و معتقد بود تنها در سه سال ریاستجمهوری شهید رئیسی، حدود ۶۰ درصد این پروژه پیش رفته، درحالیکه پیش از آن پیشرفت در این پروژه به ۱۰ درصد هم نرسیده بود و امروز نیز رها شده است.
زن دیگری که به گفتگوهای ما علاقهمند شده بود، وارد بحث شد. همگی بالاتفاق معتقد بودند ضعف مدیران سبب شده تا ما چیزی بهنام منشور اخلاقی نداشته باشیم که پلتفرمها را ملزم به داشتن نمایندهای در ایران و رعایت آن منشور کند. کاری که ترکیه از پس انجام آن برآمده، ولی ایران هنوز نتوانسته است. عدم وجود این منشور سبب شده تا جوانان بیشتر وقت خود را در شبکههای اجتماعی بگذرانند و این برای پلتفرمها هم درآمدزایی به همراه دارد و هم از این طریق میتوانند روی ذهن جوانان اثر بگذارند و پروژههایی، چون بیحجابی را ترویج کنند.
نکته جالب در مورد همین جمع نهایتاً ۴۰-۳۰ نفره این بود که آنها هم از وضعیت اینترنت رضایت نداشتند و احتمالاً فیلترینگ را فاقد تأثیر میدانستند که در متن فراخوانشان آمده بود: «پهنای باند فاضلاب سکوهای خارجی را بهطور کامل ببندید؛ واتساپ، تلگرام، اینستاگرام، ایکس، فیلترشکن». این نشان میدهد نهتنها این افراد از وضع فعلی ناراضی هستند، بلکه درک درستی هم از سازوکار اینترنت بینالملل و کاربردهای گسترده آن ندارند.
مسئولیت شیوع تفکراتی که ربطی به واقعیت ندارند، اما با سروشکلی منطقی عرضه میشوند، بیش از هر جایی متوجه حاکمیت است. متأسفانه افرادی از بدنه حاکمیت آگاهانه به این حرفهای منطقینما دامن میزنند و نتایج آن را خرج گروکشیهای سیاسی خود میکنند.
این سؤال مطرح است که چگونه یک اقلیت این اعتمادبهنفس را مییابد که برای یک ایران تصمیم بگیرد و نظرات خود را تحمیل کند؟ آیا مخالفان این اقلیت هم آنقدر آزادی و اختیار عمل دارند که دست به سازماندهی تجمعات مشابه بزنند؟ اگر امروز وزارت کشور طی بیانیهای به موافقان آزادی کامل اینترنت اجازه تجمع بدهد، چند نفر جمع خواهند شد؟
آیا این مسئله که ما نمیتوانیم این پلتفرمها را به تبعیت از قوانین خود وادار کنیم و در این مورد از کشورهای همسایه نیز عقبتر هستیم، بهدلیل نداشتن منشور اخلاقی است یا بهدلیل فقدان سیاست خارجی کارآمد است که سبب شده طی این سالها روزبهروز منزویتر شویم، از معادلات اقتصادی کنار گذاشته شویم و بود و نبودمان، حضور یا عدم حضورمان، برای جهان علیالسویه باشد؟
میتوان در این خصوص پرسشهای بسیاری مطرح کرد و همه این پرسشها نیز پاسخ مشخصی دارند و هیچ تجمع و اعتراضی نمیتواند نه صورتمسئله را تغییر دهد و نه جواب درست به این مسائل را. درنهایت آنچه مانند حضور هرروزه خورشید در آسمان واضح و مبرهن است، این است که فیلترینگ کارایی ندارد، قطع ارتباط با جهان به امنیت بیشتر منجر نمیشود و تحمیل اصول مورد علاقه خود به عموم مردم محکوم به شکست است.