بحرین و کویت به عنوان دهمین و یازدهمین ایستگاه تور دیپلماتیک سیدعباس عراقچی در مدار دیپلماسی فشرده و فراگیر ایران قرار گرفتند. در چارچوب این سفر منطقهای به عنوان بخشی از کارزار متوقف کردن اسرائیل، احیای روابط دیپلماتیک تهران و منامه نیز یک گام نزدیکتر خواهد شد. جایگاه عادیسازی روابط با بحرین که در سالهای گذشته در خط مقدم تنش با ایران بود، میتواند دربردارنده ارزشافزوده برای تهران در شرایط تصاعد بحران و افزایش سطح تنشهای منطقهای باشد.
بحرین و کویت به عنوان دهمین و یازدهمین ایستگاههای تور دیپلماتیک سید عباس عراقچی در مدار دیپلماسی فشرده و فراگیر ایران قرار گرفتند. در چارچوب این سفر منطقهای به عنوان بخشی از کارزار متوقف کردن اسرائیل، احیای روابط دیپلماتیک تهران و منامه نیز یک گام نزدیکتر خواهد شد و آخرین حلقه بازمانده از روابط پرچالش ایران با دژ منطقهای شورای همکاری وارد فضای جدیدی از سیاست همسایگی خواهد شد.در همین ارتباط سخنگوی وزارت خارجه ایران دیروز دوشنبه 30 مهر در اولین کنفرانس خبری با اعلام اینکه رایزنیها با کشورهای منطقه ادامه خواهد داشت، از سفر عراقچی به کویت و بحرین خبر داد.اسماعیل بقائی گفت: با این سفر بخش عمده همه کشورهایی که در سطح منطقه باید رایزنی میکردیم، انجام خواهد شد.
سفر عراقچی به کویت و منامه چهارمین و پنجمین مقصد از مقاصد شش گانه به خلیج فارس محسوب میشود.به رغم احیای روابط دیپلماتیک ایران و امارات حتی پیش از تنشزدایی ایران و عربستان، اما ابوظبی هنوز در مدار دیپلماسی وزیر خارجه ایران قرار نگرفته است. عراقچی پیشتر و در سفرهای جداگانه به عربستان، قطر و عمان به عنوان بخشی از تور دیپلماتیک خود به منطقه رفته بود.سفر به بحرین در این مقطع و در شرایطی که روابط تهران و منامه قطع است، نشان میدهد که ایران ضمن اینکه درصدد است تا روابط بلاتکلیف با بحرین را به یک نقطه مشخص برساند، همزمان ادامه دیپلماسی جنگ و صلح را به دیگر پایتختهای منطقه از جمله در جنوب خلیجفارس مخابره میکند.روابط ایران و بحرین در یک دهه گذشته دستخوش تنش بوده و منامه به تبعیت از عربستان سعودی روابط خود با ایران را یک روز پس از حمله به سفارت و کنسولگری عربستان در تهران و مشهد قطع کرد.
بحرین همواره ایران را به حمایت از شیعیان که جمعیت حداکثری این پادشاهی کوچک خلیج فارس را تشکیل میدهند، متهم کرده است.بنابراین جایگاه عادیسازی روابط با بحرین که در سالهای گذشته در خط مقدم تنش با ایران و بخشی از کارزار فشار حداکثری ترامپ بود، میتواند دربردارنده ارزش افزوده برای ایران در شرایط تصاعد بحران و افزایش سطح تنشهای منطقهای در شرایط کنونی باشد.تماسهای ایران و بحرین از زمان احیای روابط دیپلماتیک ایران و عربستان در 19 اسفند 1401 به این سو آغاز و اوج آن به دو سفر وزیر خارجه بحرین برای شرکت در مراسم تشییع رئیسجمهور سابق ایران و همچنین حضور در مراسم تحلیف رئیسجمهور جدید در اواسط تیر ماه بازمیگردد. در این سفر بود که دو طرف بحرینی و ایرانی به یک نقشه راه اولیه برای احیای روابط دست یافتند.
این دیدارها سپس ادامه یافت و عبدالطیف الزیانی و عباس عراقچی در نیویورک و در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل با یکدیگر ملاقات کردند. با این حال نقطه عطف این دیدار و تماسها، نشست تاریخی و غیررسمی وزرای خارجه ایران و شورای همکاری خلیج فارس برای اولین بار از تاسیس جی.سی.سی در سال 1981 به این سو بود که 12 مهر در دوحه و در حاشیه اجلاس مجمع همکاری آسیا صورت گرفت. به نظر میرسد که با بازگشت عراقچی از سفر منطقهای خود به کویت و بحرین شاهد بازگشایی سفارتخانهها و تبادل سفیر بین دو کشور باشیم. گام مهمی که میتواند سیاست همسایگی ایران در طول سه سال گذشته را با یک دستاورد مهم دیگر همراه سازد.به رغم مسائل چالش برانگیزی چون جزایر ایرانی، میدان آرش و حضور اسرائیل در خلیج فارس با پیمان عادیسازی روابط با بحرین و امارات در سپتامبر 2020، اما ایران و جی.سی.سی مشتاق هستند تا اگر نمیتوانند به سوی جوامع امن گام بردارند، اما روابط خود را مدیریت کرده تا کمتر دستخوش تکانهها و چالشهای منطقهای شود.
تجربه تنشزدایی ایران و عربستان در طول نزدیک به دو سال گذشته نشان میدهد که طرفین به داشتن یک رابطه دوجانبه باثبات در عین حفظ تنشها و رقابتهای منطقهای به یک ارزیابی مشترک رسیدهاند.برای کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، تلاشهای دیپلماتیک صورت گرفته برای عادیسازی روابط با ایران یک اقدام استراتژیک بسیار مهم محسوب میشود که میتواند این بازیگران را در برابر پیامدهای احتمالی تشدید درگیری بین اسرائیل و ایران محافظت کند.این تغییر دیپلماتیک، بازیگران شورای همکاری را در موقعیتی قرار داده تا تلاشهای خود را برای جلوگیری از سرایت تنش بین ایران و اسرائیل مضاعف کرده و بتوانند لایهای از ایمنیسازی را در میان تنشهای منطقهای فزاینده ارائه کند.
یکسال پس از 7 اکتبر، روایت غالب در پایتختهای عربی خلیج فارس دستخوش ادراکات جدید از روندهایی است که فرآیند جنگ اسرائیل و حماس در غزه را به منافع منطقهای بلوک شورای همکاری پیوند داده و آن را در معرض تغییرات معطوف به ظهور تهدیدهای جدید داده است.در لحظه کنونی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس دستخوش تلاطماتی هستند، چرا که این درگیری پتانسیل تبدیل شدن به یک رویارویی منطقهای با پیامدهای گسترده برای اقتصاد و امنیت آنها را دارد. این مساله بهویژه در ارتباط با پرونده باز عادیسازی روابط با اسرائیل در فردای پساغزه اهمیت استراتژیک قابلتوجهی دارد. اهداف معطوف به تنشزدایی دور جدید سفرهای عراقچی بهویژه حضور در بحرین در منطقه طنین انداز خواهد شد.