در کنار چند اتفاق مثبت، قلعهنویی در همین دیدار هم چند نکته منفی داشت که یقینا اگر آنها برطرف نشود، خودش، مجموعه همکاران و در ادامه تیم ملی، لطمه خواهند دید. مهمترین آنها توهم توطئه است.
تیم ملی فوتبال ایران در دومین بازی از سومین مرحله انتخابی جام جهانی ۲۰۲۶، موفق شد امارات را در دیداری خارج از خانه با یک گل شکست دهد و ششامتیازی شود. این برد در شرایطی به دست آمد که تیم ملی چند روز قبل در اصفهان توانسته بود با نتیجهای مشابه، تیم قرقیزستان را شکست دهد. اتفاقا ماجراهای همان دیدار خانگی بود که بازی دوم را برای امیر قلعهنویی، سرمربی تیم ملی فوتبال ایران، حساستر کرده بود. ایران اگرچه با گل مهدی طارمی توانست از سد قرقیزستان عبور کند، اما نمایش ضعیف تیم ملی باعث شد تماشاگران علیه قلعهنویی شوند و شعار حیا کن، رها کن سر دهند.
این موضوع ارتباط مستقیمی با سبک بازی تیم ملی در دیدارهای گذشته داشت، بهطوریکه پیش از این هم در تهران و در تقابل با ازبکستان شعاری مشابه علیه قلعهنویی سر داده شده بود. با چنین پیشفرضی بود که قلعهنویی و تیمش راهی امارات شدند. آنها این بار امید زیادی داشتند تا چمن هموار ورزشگاه هزاعبن زاید به دادشان برسد تا از تیغ تیز منتقدان در امان بمانند. برخلاف دیدارهای قبلی که تیم ملی با کمک مهدی طارمی به گل میرسید، تکگل بازی ایران در جدال با امارات را مهدی قایدیِ متحولشده به ثمر رساند تا اولین و مهمترین هدف امیر قلعهنویی که کسب سه امتیاز این دیدار بود، حاصل شود.
این یکی از آن اتفاقاتی است که نباید بهسادگی از کنارش عبور کرد؛ قلعهنویی در شرایطی تیمش را صاحب دومین برد متوالی در این مرحله انتخابی کرد که امارات چند روز قبل توانسته بود قطر، قهرمان جام ملتهای آسیا را شکست دهد. پس اولین نکته مثبت امیر قلعهنویی، کسب سه امتیاز خارج از خانه بود. او با وجود انتقادهای تندی که شنیده بود تمرکزش را از دست نداد و توانست مشابه دیدار اول به لحاظ کسب نتیجه عمل کند.
نکته دوم هم داستان گلنخوردن تیم ملی است. تیم قلعهنویی برای دومین بار پیاپی کلینشیت کرد که اینهم از آندست فاکتورهای مثبت است. ضمن اینکه به لحاظ خلق موقعیت هم این بار شرایط تیم ملی در مقایسه با بازی قرقیزستان بهتر بود؛ ایران این فرصت را داشت تا بازی را با نتیجه بهتری پشت سر بگذارد، ولی بیدقتی مهاجمان در زدن ضربات نهایی باعث شد تا این فرصت مهم از دست برود. بهطورکلی انسجام تیم ملی ایران در بازی با امارات در مقایسه با قرقیزستان بهتر بود و نتیجه حاصله قابل قبولتر شد.
در کنار این چند اتفاق مثبت، قلعهنویی در همین دیدار هم چند نکته منفی داشت که یقینا اگر آنها برطرف نشود، خودش، مجموعه همکاران و در ادامه تیم ملی، لطمه خواهند دید. مهمترین آنها توهم توطئه است. قلعهنویی بارها نشان داد تاب شنیدن نظرات مخالف را ندارد. او در همین بازی، منتقدان را متهم به سهمخواهی از تیم ملی کرد؛ البته این مورد، تنها بخش خبرساز اظهاراتش نیست. او بعد از بازی گفت: «به فوتبال بابت این بازی زیبا تبریک میگویم». مشخص است که امیر تحت فشار انتقادهایی که از او شده چنین صحبتهایی را مطرح کرده، وگرنه واضح است که با وجود کسب سه امتیاز، تیم ملی همچنان تماشاگرپسند و زیبا که باعث چنین تبریکی باشد، بازی نمیکند.
بخش نگرانکننده ماجرا، اما بیان نصفونیمه واقعیتها از سوی سرمربی تیم ملی است. او میگوید امید به گل تیمش در بازی با امارات ۱.۶ بوده، درحالیکه برای رقیب این عدد ۰.۲ بوده است. این بخش شاید درست باشد، ولی نکتهای که میتواند او را دوباره تبدیل به سوژهای برای نقد کند این است که در همین بازی درصد مالکیت توپ ۶۰ به ۴۰ به سود امارات بود که با توجه به جایگاه دو تیم در فوتبال آسیا، این عدد زنگ هشدار است.
از سوی دیگر، قلعهنویی و تیمش در بازی برابر قرقیزستان از نداشتن چمن هموار گلایه کرده و وعده داده بودند در چمن بهتر، نمایش بهتری خواهند داشت. اینجا هم آمار نشان میدهد چنین اظهاراتی منطبق بر واقعیت نبوده است. در همین دیدار، تیم ملی فقط ۳۱۵ پاس (!) داد که از این تعداد ۷۵ درصد آنها (!) صحیح به مقصد رسیده است. به عبارتی تیم ملی در جدال با امارات روی یکی از هموارترین زمینهای چمن ممکن، ۲۳۶ پاس سالم داده است. این در حالی است که اماراتیها در همین جدال ۴۵۷ پاس به یکدیگر دادند که ۸۰ درصد آنها صحیح به مقصد رسیده است. واضح است که با مرور همین یکی دو بخش، نمیتوان زیاد به تغییرات مثبت در تیم ملی امیدوار بود. امری که باید باعث شود قلعهنویی و سایر همکارانش با دیده واقعیت به جریانهای تیم ملی بنگرند و از اظهارات احساسی در این زمینه بپرهیزند.