وزیر پیشنهادی امور خارجه روز گذشته پشت تریبون مجلس رفت و از برنامههای خود و صلاحیتاش برای نشستن بر صندلی مدیریت میدان مشق، دفاع کرد. سیدعباس عراقچی در توضیح برنامههای خود، برنامههای کلان سیاست خارجی در دولت چهاردهم را تشریح کرد و البته پاسخ برخی مخالفان خود در مجلس را نیز داد.
به گزارش هم میهن، در جلسه دیروز مجلس، چند نکته جالب توجه وجود داشت. اول، تاکید عراقچی بر حمایت رهبری از تلاش برای رفع تحریمها در چارچوب و یادآوری اینکه وزیر پیشنهادی امور خارجه، پیش از این مذاکرات احیای توافق را در چارچوب قانون راهبردی طراحی کرد. عراقچی بر این موضوع صحه گذاشت که مقام رهبری مخالفتی با توافق، تامین منافع کشور و باز کردن گره از زندگی مردم ندارد. دوم، جملاتی بود که ثابتی، نماینده مخالف عراقچی، به کار برد.
او گفت: «برخی موافقان عراقچی میگویند حتماً به او رای بدهید چون یک نفری گفته او رای بیاورد.» مشخص نیست که مرجع ضمیر این صحبتهای نماینده تندرو تهران به مقام رهبری برمیگردد یا محمدباقر قالیباف یا هر سیاستمدار دیگری. اگر مرجع ضمیر قالیباف باشد، به توافق پزشکیان و رئیس مجلس برای گرفتن رای اعتماد اشاره دارد.
در غیر این صورت، آنچه مورد توجه برخی ناظران و تحلیلگران قرار گرفت، این بود که وزیر امور خارجه با تائید و موافقت رهبری به مجلس معرفی میشود اما آیتالله خامنهای هیچوقت اظهارنظری درباره رای دادن یا ندادن به یک گزینه مربوط به وزارتخانههای سیاسی و امنیتی که تحت نظر ایشان انتخاب میشوند، نداشتهاند.
اما این اظهارنظر جالب توجه نماینده نزدیک به پایداری، مورد توجه قرار گرفت. محمد مهاجری، تحلیلگر سیاسی اصولگرا در توئیتر خود نوشت: «اینکه گفته میشد، پایداریچیها و باند سعید جلیلی در مقابل رهبری خواهند ایستاد، تحلیل نیست، خبر است. فعلاً نوچهها و بچهها را به بهانه حمله به عباس عراقچی و برجام به میدان میفرستند تا سرکردههایشان کمتر آسیب ببینند. بعداً که مانند خوارج رسماً وارد جنگ شوند، بازی دیدنی خواهد شد!»
مسئله بعدی این است که پایداری به طور کلی اصل مذاکره و توافق را زیر سوال میبرد درحالیکه مقام رهبری شاید زمانی به فراخور شرایط گفتند «جنگ نخواهد شد، مذاکره نخواهیم کرد» (۱۳۹۸) اما در نهایت دولت سیدابراهیم رئیسی مذاکرات محرمانه با آمریکا را در عمان کلید زد. پس دوری از مذاکره و توافق هیچوقت بهعنوان یک راهبرد دائمی مطرح نشده است. باید دید که طی روزهای آینده و در قدم اول این جریان با وزیر خارجه پیشنهادی چه خواهد کرد و در قدم دوم، چه سنگهایی مقابل پای سیاست خارجی دولت چهاردهم خواهد انداخت.
جاوید قرباناوغلی، سفیر پیشین و تحلیلگر سیاست خارجی درباره صحبتهای مطرحشده در جلسه دیروز مجلس گفت: «مسئله جلسه دیروز مجلس را باید از دو زاویه نگاه کنیم. یک زاویه شخص آقای عراقچی است که بهعنوان دست راست آقای ظریف، در به دست آمدن برجام و تمام مسیری که منتج به آن شد، بوده و هست.
زاویه دیگر، اصل برجام است. برجام نتیجه یک دیپلماسی بزرگ بود که نظام برای آن تصمیم گرفت و با تصمیم رهبری انجام شد. رهبری حمایت کردند و کار به نتیجه رسید. تصمیم شخصی روحانی، عراقچی و دیگران نبود. با حمایت هم به تصویب رسید. اگر بخواهیم روی اصل برجام صحبت کنیم، همین برجام موافقان و مخالفانی دارد.
موافقان میگویند برجام بینقص نیست چراکه اساساً در جهان دیپلماسی هیچ توافقی بینقص نیست. توافق یک مصالحه است که دو طرف به آن میرسند. طرفین در نتیجه دیپلماسی طولانیمدت، مطالبات و خواستههای خودشان را مطرح میکنند تا در نهایت در یک نقطه به یکدیگر برسند؛ در یک نقطه تعادل.»
او ادامه داد: «فراموش نکنیم که تا قبل از برجام، ما تحت تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل بودیم. موافقان و مدافعان توافق میگویند اینطور نیست که تا قبل از مذاکرات هستهای و توافق وضعیت مملکت گلوبلبل بوده باشد. ما ناچار از توافق بودیم و این کار هم از سال آخر دولت آقای احمدینژاد شروع شد که آقای صالحی رفتند عمان و مذاکره کردند.»
این دیپلمات پیشین تصریح کرد: «گروه مقابل، مخالفان توافق هستند که آنها را ادامه همان دلواپسان در دوران مذاکرات و توافق میدانم. در طی مذاکرات به انواع و اقسام روشها رو آوردند که برجام به امضا نرسد. از بالا رفتن از دیوار سفارتخانه بگیرید تا انتشار شبنامه و کارهای دیگر. همانها هم طی این چند سال به قدرت رسیدند. به نظرم این دو نگاه باید مدیریت شود تا در نهایت به نتیجه برسیم.»
قرباناوغلی با اشاره به اهمیت دور ماندن ایران از تحریمهای شورای امنیت، خاطرنشان کرد: «فکر میکنم آقای عراقچی قصد دارد این مسیر را ادامه دهد تا در نهایت اکتبر ۲۰۲۵ فرا برسد، قطعنامه ۲۲۳۱ منقضی شود و شرایط در شورای امنیت کامل به حالت عادی برگردد. بعد از این زمان ۶ قطعنامه قبلی نمیتواند بازگردد، مگر اینکه طرف مقابل از مکانیزم اسنپبک استفاده کند که ملزومات خود را دارد. در آن شرایط برنامه هستهای ایران هم سر جای خود باقی میماند. در حال حاضر سر یک پیچ خطرناک و صعبالعبور هستیم که باید بتوانیم از آن به سلامت عبور کنیم.»
سفیر پیشین ایران در آفریقای جنوبی، یادآور شد: «ما به یک توافق نیاز داریم. اسمش برجام باشد یا نباشد. توافق هستهای یکی از ملزومات پیگیری سیاستهای آقای پزشکیان است. کسانی هم که با این مسئله مخالفت میکنند در واقع زیر آتشی که نتانیاهو روشن کرده را فوت میکنند. توافق هستهای در حال حاضر وضعیت خوبی ندارد و نخستوزیر اسرائیل از خدا میخواهد که قطعنامههای تحریمی ایران در شورای امنیت برگردد.»
مهدی ذاکریان، استاد روابط بینالملل درباره این موضعگیریها گفت: «روشن است که ایران برای پیوند به اقتصاد جهانی و بازارهای بینالمللی، نیازمند رفع تحریمهای مالی و اقتصادی و سیاسی است. تا رفع تحریم صورت نگیرد، پیشرفت اقتصادی ایران امکانپذیر نیست. چنین مسئلهای نیازمند یک توافق بینالمللی است.
شما که نمیتوانید ماهی دست بگیرید و در بازار بگویید در قبال این به من اردک بدهید. ایران یک کشور خامفروش است و تولید صنعتی خاصی ندارد. خودرو، منسوجات، اسباببازی یا هر چیزی که بتوانیم آن را کالای مصرفی بدانیم. به همین دلیل کشورمان تولیدکننده مؤثری در نظام بینالملل نیست. بنابراین، همین مسئله، یک محدودیت است. اما اگر آن هم بودیم باز برای ارتباط با جهان نیازمند ارتباط با شبکههای مالی بینالمللی بودیم.
این اتصال از بین رفته و برای اینکه بتوانیم چیزی بفروشیم، بیشتر هزینه میکنیم و اسمش را هم گذاشتهایم بازار خاکستری؛ بازاری که به ضرر ایران است. بنابراین، ما در ایران به یک توافق نیاز داریم که اسمش برجام باشد یا نباشد. این حرفهایی که زده شد، جبههگیری سیاسی است و در عمل مشکلی از کشور حل نمیکند.»
او اضافه کرد: «همین جریان مسئله تهاتر را مطرح کرد. نفت بدهیم، کالاهای بنجل بگیریم؛ نه کالاهای صنعتی و سرمایهای. مدعی هستند که این روش جوابگوست. یک گزارش بدهند که ببینیم در سه سال گذشته و دولت آقای رئیسی با این روش چه آوردهای داشتیم.
تاکسی از چین گرفتیم؟ مبلغ آن قرارداد معادل سرمایهگذاری چین در کشورهای همسایه ایران است. چیزی به دست نیاوردهایم. بگویند برجام شما بیارزش است، ما اینها را با روش خودمان به دست آوردیم. همان برجامی که میگویند ارزشی نداشت، درهای زیادی را به روی ایران باز کرد.
بعد از خروج ترامپ، دنبال احیای برجام نرفتیم. گفتیم با اروپا، روسها و چینیها کار میکنیم. آمریکا هم کل توافق را هوا کرد. در داخل هم سنگاندازی کردند. با این شرایط نمیشود کار کرد. میخواهیم با کشورهای همسایه کار کنیم، عربستان با ما کار میکند؟ بانک مرکز پاکستان اجازه مراوده مالی با ما را دارد؟ با پاکستان تهاتر کنیم؟ نفت بدهیم و چه چیزی بگیریم؟»
ذاکریان افزود: «حرف زدن ساده است. بعضی وقتها نمایندهها که صحبت میکنند، آدم احساس میکند آسانسوری اوج گرفتند و با زحمت چیزی را به دست نیاوردند. چون این حرفها بویی از اینکه درکی نسبت به وضعیت سخت زندگی مردم دارند، دیده نمیشود. کسی این مسائل را میفهمد که مثل مردم زندگی کرده باشد.»