مصطفی داننده طی یادداشتی در عصر ایران به شایعه پیشنهاد وزارت به علی اکبر رائفیپور اشاره کرده و نوشت: یکی از کلیدواژههای پرتکرار رائفی پور، شفافیت است. از او میخواهیم نام نامزدها یا افراد مرتبط با آنها که به او پیشنهاد وزارت یا هر نهاد دیگری را دادهاند، به صورت شفاف اعلام کند، حتی اگر آن فرد اکنون رئیسجمهور کشور باشد.
در روزهای اخیر بخشی از سخنان رائفیپور، مرد همهفنحریف این روزهای ایران، در مورد دلیل حمایتش از سعید جلیلی در انتخابات را دیده ایم. به شکلی شگفتآور، او اعلام کرد که جلیلی از معدود افرادی بوده است که به او پیشنهاد همکاری نداده است. به نظر میرسد سایرین به آقای رائفیپور پیشنهادات عجیبی مانند وزارت، مدیریت سازمانهای مختلف، و سایر نهادها را داده بودند تا از حمایت او برخوردار شوند.
یکی از مشکلاتی که فضای مجازی برای برخی افراد ایجاد کرده، این است که دوست دارند در مورد همه چیز حرف بزنند و به گونهای وانمود کنند که درست هم میگویند. این سخنران غیرمعمم و البته شناختهشده، به شکلی صحبت میکند که گویی چنان نفوذ و جایگاهی دارد که همه مشتاق شنیدن نظرات او هستند و او ذوالفنون عصر جدید است.
کافی است سری به شبکههای اجتماعی بزنید تا نظرات او درباره همه چیز، از جن گرفته تا نجوم، را ببینید. او حتی مدعی است که در مورد نجوم حرفهایی دارد که جامعه تاب شنیدن آنها را ندارد!
البته باید اشاره کرد که برخی از سخنرانیهای او را منطقی و درست میدانم، به ویژه آنهایی که درباره فساد اقتصادی، سیاسی و اخلاقی برخی مسئولان ایراد میکند. او تأکید دارد که این مسائل نباید پنهان شوند و باید بهطور شفاف بررسی شوند.
او همچنین موسسهای به نام مصاف تأسیس کرده که حسابی جنجالبرانگیز شده و به نظر میرسد نیاز به توضیحاتی در برابر قوه قضاییه دارد.
یکی از کلیدواژههای این سخنران پرحاشیه، شفافیت است. از او میخواهیم نام نامزدها یا افراد مرتبط با آنها که به او پیشنهاد وزارت یا هر نهاد دیگری را دادهاند، به صورت شفاف اعلام کند، حتی اگر آن فرد اکنون رئیسجمهور کشور باشد.
این ماجرا ما را به یاد مناظره مهدی کروبی و محمود احمدینژاد در سال ۸۸ انداخت. احمدینژاد مدعی شد که بسیاری از کشورها از او برنامه خواسته بودند برای اداره کشورشان و کروبی با آن لحن شیرینش گفت: «دو تا از این کشورها را نام ببر.» اما احمدینژاد چیزی نگفت.
این درخواست زیادی نیست و مشکل قضایی یا سیاسی هم برای آقای رائفیپور ایجاد نخواهد کرد. او میتواند با افتخار بگوید که چه کسانی این پیشنهادات را دادهاند.
از سوی دیگر، رسانهها یا مردم میتوانند از آقای سعید جلیلی بپرسند که چرا به رائفیپور پیشنهاد همکاری نداده است؟ آیا او را قبول ندارد؟ یا فکر میکند رائفیپور در حد مدیریت حتی سازمانهای کوچک نیست؟ یا اصلا رائفیپور را میشناسد؟