بررسیها نشان میدهد در زمانهای رکود اقتصادی نرخ رشد اقتصادی بدون نفت بیشتر از نرخ رشد اقتصادی کل میشود.
به گزارش اکوایران، در سال گذشته حجم حقیقی اقتصاد ایران (اثر تورم از آن گرفته شده) با احتساب نفت ۸۶۷.۴ همت و بدون نفت ۷۳۲.۱ همت بود. بررسیها نشان میدهد که در چند سال گذشته با ورود بایدن به کاخ سفید، نقش نفت در اقتصاد ایران بار دیگر پررنگ شده است.
از سال ۸۶ تا ۱۴۰۲، کیک اقتصاد ایران با نفت ۳۰ درصد و بدون نفت بیش از ۵۰ درصد بزرگتر شد. طی این دو دهه، اقتصاد ایران فراز و نشیبهای زیادی را متحمل شد. از آنجایی که بخش نفت و گاز بسیار به رخدادهای سیاسی و اقتصادی داخلی و خارجی وابسته است، به هنگام شوک، اقتصاد کل (به دلیل در بر گرفتن بخش نفت و گاز) نوسانهای بیشتری دارد.
اثرات این شوکها در روند نرخ رشد اقتصادی با احتساب نفت و بدون نفت بیشتر نمایان است. به هنگام شوکهای اقتصادی منفی و رکود، نرخ رشد اقتصادی بدون نفت از نرخ رشد اقتصادی کل بیشتر میشود. در زمانهای رونق اقتصادی نیز عکس این اتفاق رخ میدهد و نرخ اقتصادی کل بیشتر میشود.
برخی کشورها از منابع طبیعی مثل نفت و گاز بهرهمند هستند که درآمد حاصل از آنها میتواند تاثیر بهسزایی بر اقتصاد آنها بگذارد. این کشورها میتوانند با استفاده از این درآمدها رونق را برای مردم خود به ارمغان آورند یا دچار نفرین منابع شوند. بنابراین، نحوه مدیریت درآمد منابع طبیعی حائز اهمیت است.
بخش نفت و گاز یکی از ستونهای اصلی اقتصاد ایران به حساب میآید و نقش بسیار مهمی در تامین بودجه و توسعه اقتصادی دارد. همچنین، بخش نفت و گاز بیش از هر بخش دیگری از روابط بینالملل و تحولات داخلی تاثیر میپذیرد. ارزش افزوده این بخش به حدی قابل توجه است که تولید ناخالص داخلی در دو قسمت با احتساب درآمد نفتی و بدون آن برآورد میشود. تولید ناخالص داخلی مجموع کالا و خدمات تولید شده در یک اقتصاد در یک دوره مشخص است.
حجم حقیقی اقتصاد بدون نفت (اثر تورم از آن گرفته شده است) از مجموع ارزش افزوده بخشهای کشاورزی، صنایع (بدون نفت) و خدمات به دست میآید. حجم حقیقی اقتصاد ایران بدون درآمد نفتی در نیمه دوم دهه ۸۰ روندی صعودی داشته است. در اواخر دهه ۸۰ حجم حقیقی اقتصاد بدون درآمد نفتی به بیش از ۵۰۰ همت رسید. با شروع دهه ۹۰ و آغاز تحریمهای بینالمللی سیر آن نزولی شد.
در میانه دهه ۸۰، به دلیل افزایش قیمت نفت، حجم درآمد نفتی بالا بود و این اتفاق باعث شد تا حجم اقتصاد ایران به واسطه درآمد نفتی افزایش یابد. البته باید به این نکته نیز توجه داشت که ارزش افزوده بخش نفت و گاز از سال ۸۶ به طور کلی روندی کاهشی داشته است و در سال ۹۱ به دلیل تحریمها سقوط بیشتری داشت.
همچنین، در سال ۸۷ شاهد سقوط نرخ رشد اقتصادی هم با احتساب درآمد نفتی و هم بدون آن هستیم. حتی نرخ رشد اقتصادی با نفت به نرخی منفی رسید. البته این موضوع نشاندهنده تضعیف اقتصاد نیست؛ بلکه بالا بودن نرخ رشد در سال ۸۶ به دلیل افزایش قیمت نفت و درآمد نفتی است.
حتی در نیمه دوم دهه هشتاد، نرخ رشد اقتصادی بدون درآمد نفتی بیشتر از نرخ رشد اقتصادی با احتساب درآمد نفتی بود.
با شروع تحریمهای بینالمللی در ابتدای دهه ۹۰، اثرات منفی آن بر اقتصاد ایران به چشم میآید. حجم حقیقی اقتصاد بدون درآمد نفتی از سال ۸۹ تا ۹۱ روندی نزولی داشته است. در سال ۹۱، نرخ رشد اقتصاد ایران منفی شد. حتی نرخ رشد با احتساب درآمد نفتی به پایینترین حد خود در دوره مورد بررسی رسیده و رقم منفی ۸.۶ درصد را تجربه کرد.
از سال ۹۱ تا ۹۴، با وجود تحریمها، حجم حقیقی اقتصاد به طور کلی روندی صعودی داشته است. در سال ۹۴، ارزش افزوده بخش نفت و گاز به کمترین حد خود از دهه ۸۰ رسیده و حتی نرخ رشد اقتصادی در این سال برابر با صفر بود. همچنین، نرخ رشد اقتصادی بدون نفت از نرخ رشد با احتساب نفت پیشی گرفت.
با توافق برجام، اقتصاد ایران بدون درآمد نفت حدود ۵۰ هزار میلیارد تومان بزرگ شده و نرخ رشدی معادل ۹.۳ درصد تجربه کرد. اثرات مثبت برجام در بخش نفت و گاز بیشتر انعکاس یافته است. حجم حقیقی اقتصاد با احتساب نفت حدود ۱۰۰ همت افزایش یافته و نرخ رشد آن از صفر به ۱۴.۲ درصد رسیده است. ارزش افزوده بخش نفت و گاز در سال ۹۵ حدود ۱۶۰ هزار میلیارد تومان بود، ولی همچنان کمتر از این مقدار در اواسط دهه هشتاد بود. این بخش در سال ۸۶ ارزش افزودهای بیش از ۱۸۰ هزار میلیارد تومان داشته است.
در سال ۹۶، نرخ رشد اقتصاد کاهش چشمگیری داشته است. البته این اتفاق بدی نبود؛ از آنجایی که اقتصاد ایران پیش از توافق برجام در رکود به سر میبرد، یک تکانش مثبت باعث رشد چشمگیر اقتصاد شد. در سال ۹۶ نیز شاهد افزایش قابل توجه حجم اقتصاد هم با احتساب نفت و هم بدون آن هستیم. به طوریکه حجم اقتصاد ایران پیش از این چنین رقمهایی را تجربه نکرده بود.
با نشستن دونالد ترامپ بر مسند قدرت، آمریکا از توافق برجام خارج شد و تحریمهای بینالمللی با شدت بیشتری بازگشتند. حجم حقیقی اقتصاد بدون درآمد نفتی در سال ۹۷ کاهش یافت، ولی پس از آن روندی صعودی داشته است. نرخ رشد آن نیز در این سال منفی شد.
از طرفی، تولیدات نفتی در سالهای ۹۷ و ۹۸ به کمترین مقدار خود رسید و حجم اقتصاد با احتساب درآمد نفتی بیش از ۷۰ هزار میلیارد تومان کاهش یافت. در این دو سال بار دیگر، نرخ رشد اقتصادی بدون نفت از نرخ رشد با نفت سبقت گرفت.
با شروع کرونا در سال ۹۹، طبق دادهها اتفاق بدی برای اقتصاد ایران نیفتاد و حتی نرخ رشد اقتصادی در این دوران مثبت بود. علت اصلی آن این است که در سالهای گذشته اقتصاد ایران به دلیل تحریمها آسیبهای زیادی متحمل شده و حتی با وجود همهگیری کرونا و تعطیلی کسبوکارها، وضعیت نمیتوانست بیش از پیش رو به وخامت برود.
با ریاست جمهوری جو بایدن و امیدواری به از سرگیری توافق برجام از شدت تحریمها تا حدودی کاسته شد. پیامد این امیدواری، بهبود وضعیت بخش نفت و گاز و رشد مثبت اقتصادی (با احتساب نفت) بود. همچنین، نرخ رشد اقتصادی کل از نرخ رشد اقتصادی بدون نفت نیز پیشی گرفته و تا کنون این روند حفظ شده است.
از سال ۱۴۰۰ و با وجود بهبود کرونا، نرخ رشد اقتصادی بدون نفت سیری نزولی داشت، ولی روند حجم حقیقی آن صعودی است.
نمودار حجم حقیقی اقتصاد ایران با احتساب درآمد نفتی و بدون آن در این گزارش آمده است. زمانی که این دو نمودار به یکدیگر نزدیک شوند، نشانگر کاهش تولیدات نفتی است. این اتفاق در شوکهای منفی اقتصادی رخ داده است؛ مثل اوایل دهه ۹۰ و سال ۹۸ و ۹۹. از طرفی، هر چه فاصله این دو نمودار بیشتر شود، بخش نفت و گاز رشد کرده که در دوران رونق شاهد این اتفاق هستیم؛ مثل نیمه دوم دهه هشتاد و دوران برجام.
با توجه به دادهها میتوان نتیجه گرفت در دوران رکود و شوکهای منفی اقتصادی، نرخ رشد اقتصادی بدون نفت از نرخ رشد اقتصادی با نفت بیشتر است. در دوران رونق، رشد بخش نفت و گاز بیشتر میشود و باعث میشود نرخ رشد اقتصادی کل بالا برود.