علیرضا علوی تبار تاکید کرد: اگر کابینه نماد تداوم و حفظ وضع موجود باشد، همه باختهایم. به هیچوجه دیگر نمیشود مردم را به انتخاباتی دعوت کرد که بنبستها را پایان دهد.
به گزارش اعتماد، بخشهای مهم این گفتگو را در ادامه میخوانید:
در جریان اصولگرا دستهبندیهایی وجود دارد. اقلیتی با عنوان جریان راست تندرو و رادیکال حضور دارند. اینها اقلیتند. هر چند به دلیل صدای بلندشان، صدای غالبند، اما از نظر تعداد، اکثریت ندارند. یک جریان عملگراتر هم در جریان راست وجود دارد که اینها جریان اصلی (mainstream) هستند. یک جریان میانهروی اعتدالی هم وجود دارد که به میانهروها و اعتدالیهای اصلاحطلب نزدیک میشوند. حتی همپوشانیها و ارتباطاتی با هم دارند.
پایداریها در طیف راست رادیکال قرار میگیرند. اما امثال حدادعادل، قالیباف، باهنر و... ذیل اصولگرایان عملگرا قرار دارند امثال ناطقنوری، لاریجانی و... ذیل جریان میانهرو و اعتدالی راست قرار میگیرند. از سوی دیگر چهرههایی، چون حسن روحانی و یارانش و حزبی که از ایشان حمایت میکند (اعتدال و توسعه) هم وجوه اصلاحطلبانهای دارد و هم وجوهی اصولگرایانه و در قلب جریان اعتدالی قرار میگیرند.
پیروز این انتخابات، جریان اصلی اصلاحطلبان طرفدار اصلاحات ساختاری هستند، به علاوه اینکه اصلاحطلبان میانهرو و اعتدالیها هم نقشآفرین بودند. نقش طرفداران اصلاحات بنیادین کمتر از دو طیف ذکر شده قبلی است. فقط در مرحله دوم بود که با نگران شدن از غلبه راست افراطی، اصلاحطلبان بنیادین وارد میدان شدند و مردم را به رای دادن ترغیب کردند.
اینکه حاکمیت تغییری در روشهای سلبی گذشتهاش داشته تفسیر خوشبینانهای از رخدادهاست. من آرزو میکنم این تفسیر درست باشد. درکی در حاکمیت پدید آمده باشد که به خروج از بنبستها کمک کند. اما تفسیر بدبینانهای هم میتوان داشت و آن اینکه اطلاعات مسوولان به آنها نشان داده که کشور به سمت بحرانها در حال حرکت است. طبیعی است که برای جلوگیری از بروز فاجعه، باید تصمیمات سخت و دشوار گرفت و انتخابات سخت داشت. سیستم برای مقابله با بحران باید تن به تغییرات اساسی بدهد و از سوی دیگر تغییرات اساسی ممکن است منافع برخی طیفها را تحتالشعاع قرار دهد. قرار گرفتن اصلاحطلبان در موضع قدرت از یک طرف آنها را وادار به اتخاذ تصمیمات سخت میکند و از سوی دیگر هزینه این نوع تصمیمگیریها را از دوش حاکمیت برداشته و به گرده آنان میافکند. ممکن است برخی به دنبال آن باشند که هزینه تصمیمات به دوش جریان اصلاحات بیفتد. این تفسیر بدبینانه است.
کابینه پزشکیان در صورتی موفق میشود که از برخی ویژگیها بهرهمند باشد. نخست اینکه، کابینه باید نماد تغییر و تجسم تحول باشد. اگر کابینه نماد تداوم و حفظ وضع موجود باشد، همه باختهایم. به هیچوجه دیگر نمیشود مردم را به انتخاباتی دعوت کرد که بنبستها را پایان دهد.