آیا تا به حال بعد از مصرف مواد غذایی چرب شامل همبرگر و سیبزمینی سرخ کرده احساس ناراحتی کردهاید؟ یا پس از هجوم شکر به بدن خود بعد از خوردن یک آبنبات مضطرب شدهاید؟ علم شروع به پشتیبانی از این احساس مغز کرده است.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، نتایج تحقیق اخیر نشان میدهد آنچه میخوریم ممکن است مستقیماً بر شیمی و ساختار مغز ما تأثیر بگذارد و بهطور بالقوه به مشکلات سلامت روان مانند افسردگی و اضطراب کمک کند.
دانشمندان به بررسی ارتباط شگفتانگیز بین رژیم غذایی و سلامت مغز پرداختند و مغز افرادی که از رژیم غذایی مدیترانهای پیروی میکنند با افرادی که رژیم غذایی مملو از شکر، چربیهای اشباع شده و غذاهای فرآوری شده مصرف میکنند را مقایسه کردند.
یافتهها قابل توجه بود و تفاوتهای بالقوه در ساختار مغز و شیمی بین ۲ گروه را آشکار کرد. به نظر میرسد که رژیم غذایی مدیترانهای ممکن است نه تنها کلید داشتن قلب سالم بلکه برای داشتن مغزی شادتر و سالمتر باشد.
اسکن مغز تفاوتهای قابلتوجهی را نشان داد. در افرادی که رژیم غذایی ناسالم داشتند، محققان دریافتند سطح گابا یا گاما آمینوبوتیریک اسید، انتقالدهنده عصبی که برای حفظ مغزی آرام و متعادل ضروری است، کاهش یافت. سطوح ناکافی گابا با افزایش اضطراب و افزایش حساسیت به اختلالات خلقی مرتبط است.
برعکس، این افراد همچنین سطوح بالایی از گلوتامات را نشان دادند، انتقالدهنده عصبی که بهعنوان شتابدهنده مغز عمل میکند. گلوتامات بیش از حد میتواند منجر به تحریک بیش از حد، بیقراری و مشکل در تمرکز شود.
علاوه بر این، اسکن مغز کاهش حجم ماده خاکستری را در لوب فرونتال، منطقهای که مسئول عملکردهای شناختی پیچیده مانند تصمیمگیری، تنظیم هیجانی و کنترل تکانه است را نشان داد. این کاهش در ماده خاکستری میتواند توانایی فرد را برای مقابله موثر با استرس مختل کند و بهطور بالقوه به افزایش خطر مشکلات سلامت روان کمک کند.
در نهایت، ما میبینیم افرادی که رژیم غذایی ناسالمی دارند، انتقال عصبی تحریکی و مهاری نامتعادل دارند و همچنین حجم ماده خاکستری در قسمت جلویی مغز کاهش یافته است. این بخش از مغز درگیر مسائل مربوط به سلامت روان مانند افسردگی و اضطراب است.
دانشمندان هنوز در حال چیدن این پازل هستند، اما سرنخ در روده ما نهفته است. تریلیونها باکتری که در رودههای ما زندگی میکنند (میکروبیوم) نقش مهمی در سلامتی ما ازجمله سلامت روانی ما دارند.
رژیم غذایی ناسالم میتواند این اکوسیستم ظریف را مختل کند و بهطور بالقوه باعث ایجاد آبشاری از تغییراتی شود که بر مغز تأثیر میگذارد. به نظر میرسد سطوح بالای چربی اشباع شده و قند مشکلساز باشد.
این مورد نشان میدهد که رژیم غذایی نامناسب نه تنها ممکن است به مشکلات سلامت روان کمک کند، بلکه رهایی از الگوهای غذایی ناسالم را نیز دشوارتر میکند. با این حال، خبر خوب این است که ممکن است برعکس نیز صادق باشد. با انتخاب رژیم غذایی سالمتر، نه تنها سلامت روانی خود را بهبود میبخشیم، بلکه میتوانیم به آن انتخابهای مغذی پایبند باشیم.
ارتباط بین رژیم غذایی و سلامت روان پیچیده است و هنوز در دست بررسی است، اما این مطالعه شواهد قانعکنندهای ارائه میدهد که آنچه میخوریم میتواند بهطور قابل توجهی بر مغز و خلق و خوی ما تأثیر بگذارد.
بنابراین، دفعه بعد که به سراغ میان وعده شیرین یا غذای چرب میروید، به یاد داشته باشید که ممکن است مغز شما هزینه آن را بپردازد. با انتخاب رژیم غذایی غنی از غذاها، میوهها، سبزیجات و چربیهای سالم، نه تنها بدن خود را تغذیه میکنید، بلکه ذهن خود را نیز پرورش میدهید.
نتایج این تحقیق در مجله Nutritional Neuroscience منتشر شده است.