
پژمان پاكدل
از او ميپرسم عيد را كجا بودي، حرف نميزند جثهاش كودكي ششساله را نشان ميدهد اما حرف زدنش ميگويد بايد هشت سال را داشته باشد. جواب درستي در مورد سنش نميدهد. ساعت 9 شب بيست و هشتم اسفند است و او روي يك تكه كارتن در امتداد خيابان پر زرق و برق احمدآباد، در مسير عبور مردم نشسته است و دستمال كاغذي ميفروشد. حاضر به حرف زدن نميشود. قرار ميگذارم براي هر سوالي كه جواب بدهد يك دستمال كاغذي از او بخرم.
اسمش حسين است، فاميلش را يا نميگويد يا نميداند. ميگويد با ماشين ميآيند دنبالش. خودش ميگويد «اوسا» دنبالشان ميآيد، ميگويد«برادرش» هم با اوست، از او بزرگتر است، «ننهاش» او را به «اوسا» سپرده است. ميگويد مدرسه نميخواهد برود، اما ميخواهد مثل جليل برود سربازي و خدمت كند. نميدانم شايد چند شب بعد او را گرفته و برده باشند مركز نگهداري بهزيستي و تا آخر تعطيلات او را نگه دارند. حسين كودكي با صورت آفتابسوخته، ناخنهاي كوچك حنا بسته، سر كچل و چشمهايي كه هم خجالت ميكشد، هم ميترسد و هم ميخندد.
در روزهاي عيد، خيابانهاي اطراف حرم مطهر در مشهد انبوه كودكاني بود كه غالبا زير 10 سال سن داشتند و گوشه كت شما را ميگرفتند تا به شما دستمال كاغذي، جوراب، ناس، سيگار، فرفره، اسفند، گندم و... بفروشند و شما بايد بسيار صبور ميبوديد كه بتوانيد از چنگ آنها بگريزيد. آنها را همه جا ميديديد، بازار فرش و بازار رضا، راسته فيروزهتراشها، كنار باغ نادري، بازار سرشور، همه جا هستند. هراز چندگاهي ميديديد چند كودك با لباسهاي كهنه شروع به دويدن ميكنند و فرياد ميكشند«مامورا آمدن»، گاهيهم مامورها يكي از آنها را ميگرفتند و ميبردند، كجا ميبردند؟
مركز نگهداري كودكان بدسرپرست، هميشه همينطور است. چند روز، چند هفته، چند ماه، آنها دوباره به همين خيابانها برميگردند و گوشه كت شما را ميگيرند، شما راه فراري از دست آنها نداريد، مشهد سالهاست با اين چهره زشتش دست به گريبان است و كودكان خياباني، كودكاني كه در غربت مشهد ماندهاند.
اما اين شهر صبورانه و سخت در دامان خود كودكان بسياري را بزرگ ميكند. كودكاني كه بعضي از آنها كه كل عمر خود را در خيابان زندگي كرده و بزرگ شدهاند. اين معضل هر ساله رشد بيشتري ميكند. به گفته «احسانثانوي» مدير امور اجتماعي و مشاركتهاي همگاني شهرداري مشهد امسال دو برابر گذشته كودكان خياباني در نوروز جمعآوري شدهاند. ثانوي ميگويد: «امسال 97 كودك خياباني در ايام نوروز جمعآوري شدهاند كه اين آمار دو برابر سال گذشته است و 80 درصد از اين كودكان اتباع خارجي هستند.»
مشهد شهر مسافران است. شهر عابراني با زبانهاي گوناگون. اين شهر چهارراه فرهنگي است، هر ساله كودكان بسياري بيسرپرست در اين شهر رها ميشوند و تبديل به يكي از اصليترين معضلات اين شهر شدهاند.
تنها 14 درصد كودكان خياباني مشهد ايراني هستند
«مهدي نخعي» رييس بهزيستي مشهد درباره مليت و تابعيت اين كودكان ميگويد: «در مدت پنج روز نخست اسفند ماه سال جاري طرح ساماندهي و جمعآوري كودكان خياباني مشهد اجرا شد كه 58 كودك از سطح شهر جمعآوري شدند كه از اين تعداد تنها هفت نفر ايراني بودند. بيشتر اين كودكان از خانوادههاي داراي مشكلات اجتماعي همچون طلاق و اعتياد والدين وارد جامعه شدهاند و اين كودكان خياباني براي تامين هزينه اعتياد والدين خود به مشاغل كاذب روي ميآورند. آنها با ورود به تكديگري و مشاغل كاذب زمينه ورود خود را به باندهاي فساد و راههاي خلاف هموار ميسازند.»
افزايش تعداد كودكان خياباني در نوروز و تابستان
بسياري از اين كودكان در روزهاي شلوغ سال به اطراف حرم مطهر ميروند و دست به شغلهاي كاذب ميزنند، به همين خاطر در روزهاي شلوغ تعداد آنها بسيار بيشتر از روزهاي ديگر سال است، «عباس شيرمحمدي» رييس شوراي اسلامي شهر مشهد به حضور سالانه 25ميليون زاير در مشهد اشاره ميكند و ميگويد: «حضور اين تعداد زاير در مشهد انگيزه فعاليت كودكان خياباني را در اين شهر افزايش داده است و درزمان پيك حضور زايران در مشهد همچون نوروز، تابستان و ايام دهه آخر صفر، جمعيت كودكان خياباني در اين شهر به اوج خود ميرسد.»
شيرمحمدي، در حاشيه جشنواره عكس گلستانه (مسابقه عكس كودكان بيسرپرست)، درخصوص آسيبهاي وارده از جانب كودكان خياباني اظهار ميكند: «اين افراد در درجه اول خود آسيب ديده و سپس جامعه را نيز دچار آسيبهاي مختلف اجتماعي و پيامدهاي ناسالمي ميكنند.»
كودكان خياباني نوروز را در مراكز بهزيستي ميگذرانند
رييس ستاد استقبال از بهار و معاون خدمات شهري شهرداري مشهد خبر از نگهداري كودكان خياباني در مراكز بهزيستي در نوروز ميدهد، گويا ميخواهيم اين كودكان را كه چهره شهرمان را زشت كردهاند، مخفي كنيم، تا ميهمانها بروند و آنها را دوباره به شهر بازگردانيم، «خليلا... كاظمي» ميگويد: «كليه كودكان خياباني جمعآوري شده در سطح شهر تا پايان روز 15فروردين در مراكز بهزيستي نگهداري ميشوند، اين اقدام با هدف جمعآوري اين كودكان و ممانعت از فعاليت مجدد آنان در سطح شهر و بر سر چهارراهها انجام ميشود. فعاليت كودكان خياباني چهره نامناسب و زشتي به شهر مشهد بخشيده است كه در راستاي مديريت اين وضعيت و جلوگيري از فعاليت آنان اين اقدام انجام ميشود.»
برخورد با سوءاستفادهكنندگان از كودكان خياباني
در مشهد باندهاي مختلفي در اين زمينه فعال هستند كه روزهاي تعطيلات بسيار فعالتر ميشوند، دادستان عمومي و انقلاب مشهد از برخورد جدي دستگاه قضايي با متخلفان و سوءاستفادهكنندگان از كودكان خياباني خبر ميدهد، «محمود ذوقي» دادستان عمومي و انقلاب مشهد، با تاكيد بر برخورد جدي و قاطع دستگاه قضايي با متخلفان و سوءاستفادهكنندگان از كودكان خياباني ميگويد: «براساس قانون مصوب سال 1376 چنانچه فردي كودكان بيسرپرست يا بدسرپرست را مجبور به انجام تكديگري كند، از سه ماه تا دو سال محكوم به حبس ميشود.»
نبود وظيفه صريح قانون، مشكل سازمانها
سالهاست بر سر اين موضوع كه متولي جمعآوري كودكان بيسرپرست در كشور چه كسي است درگيري وجود دارد، مشهد هم از اين قاعده خارج نيست، در مشهد سازمانهاي مختلف مسووليت جمعآوري اين كودكان را از دوش خود برميدارند و شروع به انتقاد از ديگر سازمانها ميكنند، در همين باره «سيدامير مرتضوي» معاون دادستان عمومي و انقلاب مشهد در گفتوگويي با ايرنا ميگويد: «متاسفانه ارگانهاي مسوول و ذيربط در رابطه با اجراي قانون با توجه به صريح و شفاف نبودن وظايف قانوني خود برداشت متفاوتي دارند كه اين امر در برخي از موارد منجربه عدم اجراي طرح ساماندهي كودكان خياباني و در نهايت تداخل در اجراي طرح ميشود. متاسفانه برخي از افراد سودجو و فرصتطلب با شناسايي اين كودكان از آنان براي انجام برخي از اعمال خلاف نظير پخش مواد مخدر با دادن جاي خواب و تامين خوراك استفاده ميكنند.»
وي در رابطه با اقدامات دستگاه قضايي به منظور جلوگيري از سوءاستفاده از كودكان خياباني اظهار ميكند: «با توجه به اهميت جلوگيري از سوءاستفاده كودكان خياباني در چند سال اخير دستگاه قضايي اقداماتي را در راستاي حذف اين باندها انجام داده است و در حال حاضر در شهر مشهد هيچ باندي در رابطه با سوءاستفاده از كودكان خياباني براي اعمال مجرمانه خود وجود ندارد.»
نظام جامع يكپارچه حمايت از كودكان خياباني ايجاد شود
نماينده مردم مشهد و كلات در مجلس شوراي اسلامي و عضو مجمع نمايندگان خراسان رضوي، ايجاد يك نظام جامع يكپارچه حمايت از كودكان بيسرپرست و خياباني را خواستار شده و هماهنگي بين دستگاههاي مختلف اجرايي ميتواند در كاهش اين پديده موثر باشد.
«عفت شريعتي» با اشاره به اينكه ارگانهايي همچون بهزيستي، آموزش و پرورش و فرهنگ و ارشاد اسلامي نقش بسزايي در كاهش معضل كودكان خيابان و بيسرپرست اجتماعي دارند، ميگويد: «مجلس شوراي اسلامي در لايحه پنجم توسعه براي تقويت سازمان بهزيستي و موسسات وابسته به منظور حمايت از كودكان بيسرپرست و خياباني، پيشبينيهاي لازم را انجام داده است.»
شريعتي با بيان اينكه مشكلات اجتماعي و عوامل اقتصادي همچون فقر، بيعدالتي، فاصله طبقاتي اجتماعي و بيكاري از مهمترين عوامل به وجود آمدن پديده كودكان خياباني است، ميگويد: «كاهش تمركز به كلانشهرها و توجه بيشتر به روستاها كه بيشتر كودكان خياباني از اين مناطق به وجود ميآيند، ميتواند در كاهش پديده كودكان خياباني موثر باشد.»
آغاز ساماندهي كودكان خياباني در مشهد
«حسن موحديان» فرماندار مشهد از آغاز مرحله جديد ساماندهي كودكان خياباني و بيسرپرست در دومين كلانشهر كشور خبر ميدهد و ميگويد: «اين طرح با همكاري شهرداري، دادگستري و بهزيستي و با در نظر گرفتن شرايط خانوادگي اين كودكان اجرا ميشود. اين كودكان پس از جمعآوري در صورتي كه خانواده مناسبي براي سرپرستي و نگهداري نداشته باشند، به بهزيستي و مراكز نگهداري اين كودكان انتقال مييابند.»
ساماندهي كودكان خياباني يكي از 59 فعاليت سازمان بهزيستي است.
همه نگاهها در شهر مشهد، وظيفه جمعآوري كودكان خياباني را وظيفه بهزيستي ميدانند، «تهمينه شكيب» مديركل سازمان بهزيستي استان خراسانرضوي ميگويد: «سازمان بهزيستي متولي بيش از 59 فعاليت است كه يكي از آنها ساماندهي كودكان بدسرپرست و بيسرپرست است.»
شكيب به كمكهاي افراد خير در اين بخش اشاره ميكند و اظهار ميكند: «فعاليت بيش از 70 مركز شبانهروزي نگهداري از اين كودكان كه عموما مربوط به بخش غيردولتي است نشانگر اين موضوع است كه مردم با هوشياري كامل ميدانند كه كجا بايد سرمايه خود را خرج كنند تا برايشان باقيات صالحاتي باقي بماند.»
شكيب، با اعلام اينكه فعاليت اكثر اين مراكز نشان داده كه آنها با هدف و برنامه پيش ميروند و به وظايف خود به خوبي عمل كردهاند، اضافه ميكند: «خراسان رضوي به دليل شرايط ويژه زايرپذيري، مهاجرت و حاشيهنشيني در موضوع كودكان خياباني بيشتر قابل توجه است كه البته بعضي از اين كودكان ايراني نيستند و سازمان بهزيستي تنها مسووليت كودكان ايراني را بر عهده دارد.»
آنچه بالا خوانديد گزارشي بود با 1700 كلمه، كاري كه ميتوانستم براي كودكان خياباني شهرم انجام دهم. مشتي كلمه، يك شيشه جوهر روي يك كاغذ، به ازاي آن هزار بسته دستمالكاغذي كه براي سوالهاي بيپاسخ حسين به او بدهكار هستم، بايد به چشمهاي او، به كفش پارهاش، به بددهنيهايش، به درس نخواندش، به تنهايياش در اين جامعه پاسخ بدهم، من پاسخها را نميدانستم، براي جستوجويش تلاش كردم، به چيزي نرسيدم جز همين 1700 كلمهاي كه در مقابل داريد، بعد از اين نقطه پايان شما ميمانيد و چند سوال، همين كافي است.