احمد مازنی در یادداشتی تحت عنوان «امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امامخمینی» در اعتماد نوشت: امر به معروف و نهی از منکر از نگاه فقهی عبارت است از: فرمان دادن به کار نیک و بازداشتن از کار ناپسند؛ و معروف هر کاری است که از راه عقل یا شرع، نیکی آن شناخته شود و منکر هر کاری است که عقل یا شرع آن را نپذیرد. امر به معروف و نهی از منکر ریشه در قرآن، سنت و سیره پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) دارد.
وجوب امر به معروف و نهی از منکر مورد اتفاق همه فقهای اسلام اعم از شیعه و سنی است و مسلمین جهان نیز این دو را واجب و اصل وجوب آن را از ضروریات دین میدانند. امام خمینی به عنوان یکی از علمای دین و پیشوای مسلمین این سنت الهی را احیا و زمینه قانونمندی و اجرای آن را فراهم کردند و اصل هشتم قانون اساسی به آن اختصاص یافت: «در جمهوری اسلامی ایران دعوت به خیر، امر به معروف و نهی از منکر وظیفهای است همگانی و متقابل برعهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت، شرایط و حدود و کیفیت آن را قانون معین میکند...»
امام، احکام مربوط به امر به معروف و نهی از منکر را در کتاب تحریرالوسیله عنوان و وظیفه علما و دانشمندان را در برابر حکومت پهلوی مطرح کردند و همان احکام در رساله توضیحالمسائل به زبان فارسی ترجمه و مندرج شد تا عموم مردم با مسائل امر به معروف و نهی از منکر و وظیفهای که در برابر این دو واجب مهم الهی داشتند آشنا شوند و در ۱۰ اسفند ۱۳۵۷، روز ورود به قم، در نخستین سخنرانی خود در مدرسه فیضیه، وعده تشکیل وزارتخانه مستقلی از دولت را در این باره داد، اما این حکم، با مخالفت شورای انقلاب و دولت موقت روبهرو شد.
امامخمینی وجوب امر به معروف و نهی از منکر را مشروط به شناخت معروف و منکر، احتمال تاثیر و نبود مفسده در امر و نهی دانسته و برای امر به معروف و نهی از منکر سه مرحله برشمرده است؛ اول انجام کاری که نشاندهنده بیزاری قلبی از منکر باشد، دوم امر و نهی زبانی و سوم توسل به زور و در این مرحله اجازه فقیه جامعالشرایط را لازم میداند که در زمان استقرار حکومت اسلامی وظیفه حکومت است.
ازجمله رهنمودهای امام در مورد جلوگیری از کارهای خلاف شرع، نرمی و ملایمت است و در این مورد میفرماید: «باید همه بیدار شویم همه توجه کنیم هم اصلاح کنیم خودمان را که خدای نخواسته تخلّف نکنیم و هم توجه کنیم به اینکه اگر یکی تخلف کرد جلویش را بگیریم نه با داد و دعوا، با ملایمت.» (صحیفه امام، ج ۱۸، ص ۴۹۱)
و نیز میفرماید: «سزاوار است که آمر به معروف و ناهی از منکر در امر و نهی و مراتب انکارش مانند پزشک معالج مهربان و پدر باشفقت که مراعات مصلحت مرتکب را مینماید باشد و انکارش لطف و رحمت برای او خصوصا و برای امت عموما باشد و قصدش را فقط برای خدای متعال و رضایت او قرار دهد و این کارش را از آلودگیهای هواهای نفسانی و اظهار بزرگی خالص نماید و نفس خویش را منزّه از عیب نداند و برای آن بزرگی یا برتری بر مرتکب قائل نباشد که چه بسا برای شخصی مرتکب گناه ولو گناهان کبیره باشد، ولی صفات خوب نفسانی نیز داشته باشد که مورد رضایت ذات الهی باشند و خداوند متعال او را به خاطر این صفات دوست بدارد گرچه گناه او مورد بغض خداوند است و چه بسا آمر و ناهی عکس او باشد اگرچه بر خودش مخفی و پوشیده است.» (تحریرالوسیله، ج ۱ ص ۴۵۸)
امام اجرای این دو فریضه از سوی مردم نسبت به حاکمان را به عنوان نظارت همگانی با تاکید ویژه بیان میکند و میفرماید: «امر به معروف و نهی از منکر بر همه مسلمین واجب است. جلوگیری از منکرات بر همه مسلمین واجب است، سفارش به حق که امر به معروف و نهی از منکر است بر همه مسلمین واجب است. شما و ما موظفیم که هم در تمام اموری که مربوط به دستگاههای اجرایی است امر به معروف کنیم و اگر اشخاصی پیدا میشوند که خلاف میکنند معرفی کنیم به مقاماتی که برای جلوگیری مهیا هستند و مشکلات را هم تحمّل کنیم.» (صحیفه امام خمینی، ج۱۳، صفحه ۴۷۰)
امام پا را فراتر میگذارد و مقام رهبری را در معرض نظارت همگانی معرفی میکند و میگوید: «مسوولیت من هم گردن شماست؛ شما هم گردن من است. اگر من پایم را کج گذاشتم، شما مسوولید اگر نگویید چرا پایت را کج گذاشتی؟ باید هجوم کنید، نهی کنید که چرا؟» اگر خدای نخواسته یک معمّم در یکجا پایش را کج گذاشت، همه روحانیون باید به او هجوم کنند که چرا برخلاف موازین؟ سایر مردم هم باید بکنند. نهی از منکر اختصاص به روحانی ندارد؛ مال همه است. امت باید نهی از منکر بکند؛ امر به معروف بکند. (صحیفه امام، ج ۸، ص ۴۸۷ و ۴۸۸)