اسرائیل شریک مهمی برای روسیه در خاورمیانه است، اما در بحبوحه جنگ غزه و نزدیک شدن مسکو به حماس، روابط بین دو طرف به پایینترین حد خود در مدت اخیر رسیده است. این تنشها نشاندهنده وقفهای در تلاشهای طولانیمدت مسکو برای معرفی خود بهعنوان یک میانجی بیطرف در خاورمیانه است.
روسیه بهطور فزایندهای خود را با ایران و متحدانش همسو میکند و بر این اساس این خطر را پذیرفته که صرفاً بتواند تاثیر حاشیهای بر تحولات بگذارد. اسرائیل و اتحاد جماهیر شوروی برای چندین دهه پس از جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۶۷ که در آن اتحاد جماهیر شوروی از کشورهای عرب درگیر حمایت کرده بود، هیچ روابط دیپلماتیکی نداشتند. اما روابط دو طرف در آغاز قرن جدید تا حد زیادی بهبود یافت.
مسکو و تلآویو در یک دهه گذشته در زمان نخستوزیری بنیامین نتانیاهو که روابط اسرائیل با روسیه را با معرفی خود بهعنوان دوست ولادیمیر پوتین، تجسم بخشید، حتی نزدیکتر شدند. در سال ۲۰۱۹، نتانیاهو حتی کارزار انتخاباتی خود را با پوسترهای بزرگی که در حال دست دادن با رئیسجمهور روسیه بود، آغاز کرد. نتانیاهو سعی کرد خود را بهعنوان یک رهبر با جایگاهی مشابه پوتین - که در اسرائیل بهعنوان رئیس یک قدرت بزرگ تلقی میشود - نشان دهد و این پیام را منتقل کند که روابط نزدیک او با پوتین به تضمین امنیت اسرائیل پس از مداخله نظامی روسیه در سال ۲۰۱۵ در سوریه کمک میکند. برخلاف دیگر کشورهای غربی، اسرائیل اساساً رویکرد خود را در قبال روسیه پس از حمله کرملین به اوکراین تغییر نداد. اسرائیل هیچ تحریم مالی علیه روسیه اعمال نکرد، بهرغم درخواستهای مکرر ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، از ارسال تسلیحات به کییف امتناع کرد. اسرائیل تمایلی به قطع روابط با روسیه نداشت و حتی در نیمه دوم سال ۲۰۲۳ با امضای توافقنامههای دوجانبه جدید در بخشهای غیرحساس، مانند حوزه فرهنگی، رویکرد همکاری را اتخاذ کرد. اسرائیل یکی از معدود متحدان ایالات متحده شد که مایل به تعامل دیپلماتیک و اقتصادی با روسیه بود. پس از اعمال تحریمهای غرب علیه روسیه، اسرائیل بزرگترین واردکننده ودکای روسیه شد.
شرکتهای روسی مانند Yandex فعالیتهای خود را در تلآویو گسترش دادند. روسیه نیز به نزدیکی خود با اسرائیل ارزش قائل بود، زیرا به دنبال مداخله در سوریه در سال ۲۰۱۵ به دنبال ایجاد روابط با همه بازیگران در خاورمیانه بود. روسیه مراقب بود که گفتگو با اسرائیل و دشمنانش نظیر ایران، حماس، حزبالله و سوریه را حفظ کند. این اقدام متعادلکننده، روسیه را قادر ساخت تا به رسمیت شناخته شود و خود را بهعنوان یک قدرت بزرگ و یک واسطه اساسی در خاورمیانه معرفی کند. اسرائیل روابط روسیه با دشمنش ایران را که حامی حماس بود، تحمل میکرد، اما حمایت صریح مسکو از حماس پس از خونینترین حمله تاریخ به اسرائیل در ۷ اکتبر، فراتر از حد تحمل اسرائیل است. پس از سفر مقامات حماس به مسکو، مقامات امنیتی اسرائیل اکنون روسیه را در کنار ایران و حزبالله قرار میدهند.
درحالیکه حمایت روسیه از حماس تاکنون لفاظی و نمادین بوده است. در واقع، روسیه رهبری سازمان ملل در محکومیت اقدامات نظامی اسرائیل در غزه را برعهده دارد و نمایندهاش واسیلی نبنزیا حق اسرائیل برای دفاع از خود را بهعنوان یک «اشغالگر» زیر سوال میبرد. به نوبه خود، گیلاد اردان، سفیر اسرائیل در سازمان ملل، روسیه را به دلیل استفاده از حمله حماس «برای منحرف کردن توجه جهان از حمله به اوکراین» محکوم کرده و روسیه را «آخرین کشوری» خوانده که میتواند درس اخلاق به اسرائیل بدهد.
با این حال، اسرائیل درباره ارزیابی مجدد سیاست خود در قبال اوکراین برای تهیه سلاح یا اعمال تحریمها چیزی نگفته است. همچنین بعید نیست اسرائیل پس از پایان جنگ، اشتهای زیادی برای حمایت نظامی از اوکراین داشته باشد. به نوبه خود، روسیه هنوز تمایلی به ارائه سلاحهای تهاجمی به دشمنان اسرائیل ندارد. جدا از تردیدها در مورد توانایی مسکو برای انجام این کار، روسیه بهخوبی میداند که این کار در روابطش با اسرائیل نقطه بیبازگشت خواهد بود. درحالیکه روابط دوجانبه قطع نشده است، سرد شدن ناگهانی روابط بین روسیه و اسرائیل میتواند به سرعت عواقب ناخواستهای داشته باشد. اسرائیل پیش از حملات هوایی که در سوریه انجام میدهد، ارائه هشدار قبلی به مسکو را متوقف کرده است و بنابراین احتمال خطر رویارویی سهوی بین دو قدرت افزایش مییابد. جنگ در اوکراین نیز روسیه را به ایران نزدیک کرده است. این نزدیکی ناشی از رویارویی گستردهتر مسکو با غرب و نیاز آن به تضمین تامین تسلیحات برای جنگ خود، مانند هواپیماهای بدون سرنشین ایران است.
منبع: هممیهن