میدان نفتی سهراب برای حفر دو چاه در تالاب هورالعظیم، مجوزهای محیطزیست را دریافت کرده و به دنبال گرفتن مجوز برای چاههای بیشتر است. به گفته سعید کریمی، مدیرکل دفتر ارزیابی سازمان حفاظت محیطزیست مدیران پروژه، گزارشهای ارزیابی را برای سازمان حفاظت محیطزیست ارسال کردهاند.
به گزارش هممیهن، کمیته فنی و کارشناسی پروژه در سازمان برگزار شده و در دو هفته دیگر کمیته ارزیابی تعیینتکلیف نهایی را انجام میدهد. فعالان محیطزیست، اما معتقدند صدور این مجوزها درنهایت به تشدید روند خشک شدن هورالعظیم منجر میشود که تبعات محیطزیستی و اجتماعی آن دامنگیر خوزستان و حاشیهنشینان هور خواهد شد.
سعید کریمی، مدیرکل دفتر ارزیابی سازمان حفاظت محیطزیست، اما در گفتگو با هممیهن میگوید که اکتشاف نفت باید در خشکی اتفاق بیفتد، اما این موضوع بهمعنای خشک کردن کامل هورالعظیم نیست. «برای تخریب کمتر، از هشت پد برای ۲۲ چاه استفاده میکنند، به این ترتیب کل مساحتی که با جاده دسترسی و مرز چاه و… خشک میشود به ۱۸ هکتار میرسد.»
در پارک ملی نایبند قرار بود برای تخریب کمتر، از پد استفاده کنند، اما هزینه سرمایهگذاری بهواسطه همین پدها آنقدر بالا رفت که فعلاً اقدام اجرایی صورت نگرفته است. اگر به این پروژه مجوز داده شود مجریان میتوانند گزینه «پد» را کنار بگذارند؟ پاسخ کریمی منفی است: «زمانی که ما مجوزی را صادر میکنیم، چنانچه مجری پروژه تخلفی داشته باشد، او را به محاکم قضایی معرفی میکنیم.»
شرکت دانا انرژی البته گفته است، در پروژه خود تمام مسائل مرتبط با محیطزیست را رعایت خواهد کرد. در بخشی از مطالبی که در پایگاه اطلاعرسانی این شرکت درباره پروژه میدان نفتی سهراب منتشر شده، آمده: «پیش از آغاز عملیات اجرایی طرح، طراحی مفهومی و مهندسی پایه طرح، با تکیه بر اصل کاهش اثرات سوء محیطزیستی همزمان و وابسته به مطالعات ارزیابی اثرات محیطزیستی (EIA) طرح انجام و به متولیان سازمان حفاظت محیطزیست ارائه شد؛ اقدامی که منجر به اخذ مجوزهای لازم از سازمان نامبرده شده است. بهمنظور پایش مستمر عملکرد محیطزیستی در منطقه، هستههای نظارتی محیطزیستی با مشارکت متولیان استانی حفاظت محیطزیست تشکیل و در منطقه مستقر شدهاند؛ تمهیداتی که از این حیث در میان طرحهای توسعه نفت و گاز کشور منحصربهفرد و ممتاز است.»
به گفته مدیران پروژه: «رویکرد ویژه تیم مدیریتی و فنی شرکت انرژی دانا، به کاهش اثرات محیطزیستی عملیات، استفاده از فناوری نوین حفاری جهتدار (Directional Drilling) بهمنظور رعایت اصل حفظ و حراست تالاب، استفاده از حاشیه تالاب برای احداث چاه جدید بهجای ورود به مرکز تالاب، عدم احداث واحدهای فرآورش مرکزی و فرعی در محدوده تالاب، عدم احداث مشعل ثابت گازهای همراه نفت در محدوده منطقه حفاظتشده، بهرهگیری از تکنولوژی پمپهای چندفازی انتقال نفت خام و احداث تلمبهخانه خارج از محدوده منطقه حفاظتشده، پیشبینی احداث خط لوله انتقال نفت خارج از منطقه حفاظتشده محیطزیستی تالاب، تنها بخشی از اصول مقررشده در طراحی توسعه و بهرهبرداری از میدان نفتی سهراب است که بهرغم تحمیل هزینههای بیشتر بر طراحی، ساخت، نصب و بهرهبرداری از تاسیسات، صرفاً با رویکرد همساز با حفاظت محیطزیست و کاهش اثرات سوء در محیط تالابی، مدنظر قرار گرفته است.»
مدیران دانا تاکید دارند که اجرای کامل این طرح، نقش بسزایی در توانمندسازی روزافزون شرکتهای داخلی و بهرهمندی بیشتر از توان متخصصان و سرمایه انسانی ایرانی و بومی داشته، همچنین زمینههای اشتغال گستردهای را در استان خوزستان و منطقه اجرای طرح فراهم میکند.
در خوزستان پروژههای نفتی کم اجرا نشده است. وضعیت ماهشهر و پتروشیمیهای فراوان آن، نمونهای از پروژههای با مجوز ارزیابی است که به تعهداتشان عمل نکردهاند. وضعیت امروز در ماهشهر به شکلی است که صیادان دیگر رغبتی به گرفتن ماهی از خورموسی ندارند، میگویند ماهیها آلوده شده، همچنان که سایر مناطق هم از دست پتروشیمی در امان نماندهاند.
حالا چه تضمینی است که اینبار پیمانکار به تعهدش عمل کند؟ آنهم در منطقهای که در اعتراضات آبی خوزستان در مرکز توجهات قرار داشت؟ پاسخ مدیرکل دفتر ارزیابی سازمان حفاظت محیطزیست، اما ضرورت بهرهبرداری است. «بهتر بود به هورالعظیم دستاندازی نشود و میدان نفتی نباشد، اما در حال حاضر با یک میدان نفتی مشترک با عراق مشترک مواجهیم. آنها شروع به برداشت کردهاند، چنانچه ما برداشت نکنیم بیتوجهی به بیتالمال است. تلاش سازمان حفاظت محیطزیست حداقلیکردن تخریبهاست و چنانچه تخریبی صورت گیرد، متخلفان را به محاکم قضایی معرفی میکنیم.»
البته کریمی قبول دارد که در مواقعی بهدلایل سیاسی و… ممکن است یک اقدام محیطزیستی بهدرستی انجام نشود، به تاخیر بیفتد یا سازمان حفاظت محیطزیست چندان که باید به وظیفهاش عمل نکند.
ابتدای دهه ۹۰ شمسی، دو حلقه چاه اکتشافی توسط شرکت ملی نفت، حفر شد و بعد از آن میدان نفتی سهراب در برنامه توسعه وزارت نفت قرار گرفت. ذیل این برنامه، شرکت ملی نفت ایران، تأمین مالی، توسعه و بهرهبرداری از میدان مشترک نفتی سهراب را در قالب الگوی جدید قراردادهای نفتی به شرکت انرژی دانا واگذار کرد.
این قرارداد با هدف تولید تجمعی ۱۶۰ میلیون بشکه نفتخام از میدان مشترک نفتی سهراب به مدت ۲۰ سال به این شرکت تنفیذ شد. این روزها شرکت دانا، مجوز حفر ۲۲ چاه جدید را از سازمان حفاظت محیطزیست در هورالعظیم درخواست کرده، موضوعی که نگرانیهایی را بابت حیات این تالاب مرزی بین دوستداران محیطزیست بهوجود آورده است.
سال ۱۲۸۷ شمسی، سرنوشت خوزستان و ایران تغییر کرد، از عمق زمین جلگهای که بهرهمندی از منابع آب فراوان و زمینهای حاصلخیزش کشاورزی پررونقی را قرنها برایش به همراه آورده بود، نفت بیرون کشیدند. ابتدا انگلیسیها شروع به سرمایهگذاری در میدانهای نفتی منطقه کردند و بعد دولت مرکزی وارد میدان شد. این سرمایهگذاریها به نفت محدود نماندند بلکه بخشهای دیگر مانند راهسازی، شهرسازی، کشاورزی و صنعت را نیز شامل شدند.
این فرآیند بهتدریج ابعاد گوناگون زندگی خوزستان را تحتتاثیر قرار داد، بهنحویکه این استان رفتهرفته بهصورت یک آزمایشگاه تجدد و نوسازی در ایران درآمد. در تازهترین اقدام قرار است در تالاب هورالعظیم چند چاه نفت جدید بزنند تا سهم ایران از میدان مشترک نفتی بین ایران و عراق از بین نرود. این درحالیاست که هورالعظیم بدون این میدان نفتی جدید هم مشکل کم ندارد.
در مقالهای با عنوان «بررسی سیستماتیک مهمترین عوامل تهدیدکنندهی تالابهای شادگان و هورالعظیم» که توسط کوثر تامولیطرفی، دانشجوی کارشناسی ارشد ترویج و آموزش کشاورزی پایدار و منابع طبیعی، سعید محمدزاده استادیار و مسعود یزدانپناه، استاد گروه ترویج و آموزش کشاورزی در دانشکده مهندسی زراعی و عمران روستایی خوزستان سال گذشته نوشتهشده، آمده است: «یکی از مهمترین تنشهای ایجادشده توسط تشکیلات نفتی بر تالابهای هورالعظیم و شادگان، اکتشاف و بهرهبرداری نفت در سرتاسر این دو تالاب است که باعث خشکاندن بخشهای وسیعی از جهت دسترسی و بهرهبرداری، عبور لولههای نفتی، فرسودگی و شکستگی لولههای انتقال نفت و فرآوردههای نفتی است.
متاسفانه بهدلیل قدمت و فرسودگی خطوط موردنظر مکرراً شکستگیهایی در این خطوط رخ داده و میدهد که علاوه بر نشت گسترده نفت و سایر فرآوردههای مرتبط، بعضاً در تالاب شاهد آتشسوزیهایی نیز بودهایم. برخی از مطالعات صورتگرفته در رابطه با عوامل و تهدیدات اکتشاف و بهرهبرداری نفت نشاندهنده این است که ایجاد کانون گردوغبار، نشت لولههای انتقال نفت، آلودگی خاک ناشی از مواد نفتی و رهاسازی پسماند نفتی در محیط تالاب بهعنوان مهمترین مخاطرهها بهشمار میروند.
همچنین یافتههای یک پژوهش نشاندهنده این است که عملیات اکتشاف و بهرهبرداری نفت بهعنوان عوامل فشار و تهدید تالاب ذکر شده است.» با وجود این تبعات، مدیران کشوری معتقدند بهواسطه منافع ملی، برداشت از این میدان نفتی مشترک که بین ایران و عراق قرار گرفته، اجتنابناپذیر است. البته این موضوعی است که دلاور نجفی، معاون سازمان حفاظت محیطزیست دولت دهم رد کرده و آن را بهانهای برای برداشت نفت از این منطقه دانسته بود.
حالا سیدعادل مولا، معاون محیطزیست طبیعی ادارهکل محیطزیست خوزستان میگوید که هر پروژه، تاثیراتی دارد و ما باید بتوانیم تاثیر آنها را کاهش دهیم بهجای اینکه اقتصاد کشور را نفی کنیم: «اگر بتوانیم اثرات یک پروژه را تقلیل دهیم، موفق خواهیم بود؛ بهجای آنکه آن را به حال خود رها کنیم تا به سرنوشت پروژههای پیشین دچار شود.»
او پروژه میدان نفتی سهراب را مشمول ارزیابی اثرات محیطزیستی میداند: «سازمان حفاظت محیطزیست در بخش ارزیابی باید دقتنظر داشته باشد، اثراتش را با حساسیت خاص و ویژهای بررسی کند. در کنار آن الزامات قانونی و دستورالعملها باید در قالب تعهدهایی که قائم به شخص هستند، صورت نگیرد تا با بازنشسته شدن یا کنار رفتن آن مدیر، الزامات نادیده گرفته شود.»
مجتبی گهستونی، فعال حوزه محیطزیست و میراث فرهنگی در اهواز است. به گفته او مدتهاست دیگر تصوری از هورالعظیم که هوری کوچک شده است، نداریم. در روزگاری نهچندان دور اثرات هورالعظیم کل ساکنان دشت آزادگان (شامل کل مناطق سوسنگرد و هویزه و بستان) را در بر میگرفت، اما نسل جدید درکی از هورالعظیم و آن پهنا و فواید گستردهاش ندارند. «وقتی از هورالعظیم صحبت میکنیم نهفقط از یک مجرای آبی و مانداب، بلکه از یک کانون تمدنی که بخشی از حوزه تاریخی میانرودان است، حرف میزنیم.»
اتفاقات مختلف ازجمله جنگ، خشکسالی، اجرای پروژههای نفتی، جادهسازی، برداشت بیرویه آب و… که ناشی از بدعهدی روزگار و تصمیمهای نادرست انسانی بود، موجب شد تا کانونهای جمعیتی در پیرامون هورالعظیم کوچکتر شوند و مهاجرت کنند. «هور سرشار از برکت بود. مردم توان آن را داشتند که از هورالعظیم، روزانه درآمدزایی کنند. قبل از جنگ مردم با مشاغلی همچون گاومیشداری، صید ماهی، صید طیور، حصیر بافی، نیبری و کشاورزی زندگی میکردند.
به دلیل همین وجود ذخایر ارزشمند است که بخش عمدهای از مردم ساکن در کنار هورالعظیم با استفاده از نی تالاب، صنایعدستی بهعنوان بوریا را تولید میکردند و الان شهر «رفیع» از توابع هویزه، بهعنوان شهر ملی بوریابافی ثبت شده است.» اهالیای که پیرامون این هور ساکن بودند همه متاثر از شرایط جغرافیایی و طبیعی هورالعظیم، برای کشاورزی، دامداری، صیادی، شکار، نیبری و… منافع جمعی داشتند و همین انسانها خود حافظان تالاب بودند، از این تالاب امرار معاش میکردند و اقتصاد بومی متکی به تالاب بود. البته گاهی رفتار غیرمسئولانه یا بیاحتیاطیهای برخی افراد نیز آتش به خرمن تالاب هورالعظیم میانداخت. اکنون بخش عمدهای از ساکنان پیرامون هورالعظیم مهاجرت کردهاند.
بخشی از تالاب خشک، بخشی دیگر در تسخیر جادههای دسترسی و تاسیسات نفتی، بخشی هم در اختیار پروژههای عمرانی است. درحالیکه عمده منابع آبی تالاب هورالعظیم ازطریق رودخانههای کرخه، نیسان، سابله و نهرهای انشعابی تامین میشود، اما تحتتاثیر شرایط ناپایدار قرار گرفته است. «در شرایط فعلی مردم کشاورز و دامدار ساکن در پیرامون فعلی هور با تنشهای آبی مواجهند.» هورالعظیم یکی از زیستگاههای حساس و مهم پرندگان مهاجر آبزی و بومی منطقه و انواع ماهی کپور است که ازجمله حیاتوحش منحصربهفرد این تالابند و حالا بهدلیل قطعهبندی تالاب، بسیاری از آن منابع برخوردار نیستند.
«ارزیابی فلزات سنگین در رسوبات تالاب هورالعظیم با محاسبه شاخصهای آلودگی»، عنوان پژوهشی است که توسط هاجر عبیات، محمدرضا انصاری، نفیسه رنگزن و احمد عبیات از دانشگاههای علوم کشاورزی و منابعطبیعی خوزستان و گروه مهندسی نفت واحد امیدیه دانشگاه آزاد اسلامی در سال ۱۳۹۸ انجام شده است. در این پژوهش آمده است: «بخشی از تالاب هورالعظیم تحتتاثیر خشکسالیهای پیدرپی به کانون ریزگرد تبدیل شده است؛ لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی آلودگی رسوبات تالاب هورالعظیم به فلزات سنگین صورت گرفت.
به این منظور، تعداد ۶۵ نمونه از عمق ۱۵-۰ سانتیمتری رسوبات تالاب هورالعظیم برداشت و با استفاده از دستگاه جذب اتمی، غلظت عناصر اندازهگیری شد. جهت مطالعه سطح آلودگی رسوبات، شاخص ژئوشیمیایی مولر، فاکتور غنیشدگی، ضریب آلودگی و شاخص بارآلودگی محاسبه شدند. نتایج نشان داد که عناصر کادمیم، سپس نیکل و کروم تا حدی بالاتر از حد مجاز بوده که علت آن را میتوان ورود مسیر پساب کارخانجات، تأسیسات نفتی، همچنین کودهای شیمیایی دانست.»
همزمان که سدسازی، پروژههای نفتی و… به هورالعظیم فشار وارد میکنند، گرمشدن هوا و تغییر دما نیز بخشی از آب این تالاب را تبخیر میکند. نسرین مرادیمجد و غلامعباس فلاحقالهری درهمینزمینه پژوهشی را انجام دادند که نتایج آن، وضعیت دشوار هورالعظیم را نشان میدهد: «اثر خشکسالی بر محیط بیولوژیکی با کاهش تنوع زیستی منطقه، کاهش پوشش گیاهی و بهتبعآن، جانوران منطقه، تلفشدن وحوش و آبزیان منطقه، اختلاف در تولیدمثل وحوش، حمله وحوش به اراضی زراعی و روستاها و آسانتر شدن شکار آنها و آسیبپذیری در اثر شکار، تغییر در عادات غذایی و مهاجرت حیاتوحش، افزایش بیماریهای حیاتوحش و هجوم حشرات به پوشش گیاهی بومی منطقه اثر میگذارد.
اثر خشکسالی بر محیط اقتصادی- اجتماعی روی مهاجرت روستاییان به شهرهای اطراف ازجمله اهواز، از بین رفتن مشاغل سنتی مانند کشاورزی و دامداری، افزایش بیکاری و گسترش فقر در منطقه، گسترش مشاغل کاذب و قاچاق در منطقه، گسترش بیماریهای مختلف، افزایش هزینههای آبیاری و علوفه، کاهش شدید درآمد زراعین و دامداران و کاهش تولیدات دامی و گیاهی و بدهی کشاورزان و دامداران به سیستم بانکی کشور نشان داده شده است. با توجه به این موارد ضروری است تا برنامه جامعی برای مقابله با این معضل و مدیریت تالاب هورالعظیم دیده شود.»
آنچه این پژوهشگران درباره تبعات هورالعظیم هشدار دادهاند، نه شروع یک وضعیت نامطلوب بلکه دامنهدار شدن یک بحران در استانی است که قرار بود نمونه تجدد و نوسازی در ایران باشد.
در پایشهای فعالان محیطزیست و البته محیطبانان در دو سال قبل از اعتراضات ۱۴۰۰ در خوزستان، وضعیت نامطلوب هور هشدار داده شده بود؛ چون جریان رودخانه کرخه بهطور کامل قطع شده بود. رودخانه کرخه در انتهاییترین مسیر خودش به تالاب میرسد و در طول مسیر نیز برداشتهای متعددی برای کشاورزی دارد.
موسی مُدهجی، رئیس اداره تالابهای ادارهکل محیطزیست خوزستان، هورالعظیم را یک تالاب مرزی که فیلتری برای گردوغبار است، میداند. او میگوید علاوه بر این، هور کریدوری برای مهاجرت گونههای مهم از اروپای شرقی و آفریقاست. «بخشی از گونههایی که در سیبری هستند بعد از رد کردن استانهای شمالی بهدلیل خشک بودن تالابهای جنوب، نظیر استانهای فارس یا اصفهان خود را به خوزستان و هورالعظیم میرسانند.»
او از این تالاب بهعنوان زیستگاه گونههای نادر مانند لاکپشت فراتی یا شنگ بینالنهرین نام میبرد که مشاهدهشان در سایر نقاط ایران امکانپذیر نیست. ازنظر مدهجی، همین ویژگیها هور را به زیستگاهی ارزشمند تبدیل میکند که باید در حفاظت از آن وسواس ویژهای به خرج دهیم، ضمن آنکه بخش عراق تالاب خشک و تبدیل به کانون گردوغبار شده است. بااینحال هورالعظیم مانند سایر تالابها قصه پرغصهای دارد بهنام حقابه. برای حل این چالش مکاتبات گستردهای بین وزارت نیرو و سازمان حفاظت محیطزیست انجام گرفت، حتی در جلسه با رئیسجمهور با سازمانهای مردمنهاد هم این بحث مطرح شد. «نتیجه اینکه بحث مدیریت و اصلاح الگوی مصرف آب، اصلاح الگوی کشت، مدیریت منابع آب و.. در دستور کار وزارت نیرو قرار گرفت.»
با وجود این در دستور کار بودن، هنوز تغییری دراینزمینه درباره هورالعظیم مشاهده نمیشود، بهویژه که این تالاب در انتهای حوضه آبریز قرار دارد و رساندن حقابه در مسیری که هر کسی بخشی از آب را از آن خود میکند، بسیار دشوار است. «در آییننامه قانون تالابها داریم که حقابه محیطزیست بعد از شرب اولویت دارد. با این حال وزارت نیرو ادعا میکند اگر آب شرب مردم قطع شود مسئولیت آن با محیطزیست است». این فرافکنی وزارت نیرو البته بهنظر میرسد دلایل دیگری دارد و آن به آب رایگان محیطزیست برمیگردد.
درواقع محیطزیست تنها بخشی است که به وزارت نیرو آببها پرداخت نمیکند، صنعت، کشاورزی و شرب کم یا زیاد هزینه میدهند، اما تالاب که نفع حفظ و احیای آن ملی و جهانی است از این قاعده مستثناست. «رمز این چال در رایگان بودن آب محیطزیست است که باید برای آن فکری کرد.»
به گفته مدهجی، برای مدیریت آب در خوزستان راهکارهای قابل دسترسی وجود دارد که یکی از آنها استفاده از نصب کنترل برای بخش کشاورزی است. «مطالعات انجامشده توسط مرکز پژوهشهای مجلس نشان داده که بیشترین مصرف و اتلاف آب را در بخش کشاورزی داریم که باید دراینزمینه اقدامی انجام شود. علاوه بر آن تا به حال بیشترین تمرکز روی کمیت آب بوده و بخش کیفیت مغفول واقع شده است که باید برای آن فکری کرد.»
رئیس اداره تالابهای ادارهکل محیطزیست خوزستان از اصلاح الگوی کشت بهعنوان یکی از برنامههایی نام میبرد که قرار بود بین وزارت جهاد کشاورزی و وزارت نیرو برای مدیریت مصرف آب نوشته شود با این حال هنوز از سرنوشت آن اطلاعی نداریم. او در این باره که ورود یک میدان نفتی آیا توجیه دارد و ارزیابی اثرات محیطزیستی آن انجام شده، به گزارشی که توسط پیمانکاران تهیه شده است ارجاع میدهد. «گزارشهای ارزیابی تهیه شده به دفاتر سازمان حفاظت محیطزیست در تهران یعنی معاونت انسانی، دفتر ارزیابی، دفتر زیستگاه و تالابها ارسال شده و در حال بررسی است. ما از کم و کیف آن اطلاع نداریم و منتظر دریافت نتیجهایم.»
دو هفته دیگر قرار است سازمان حفاظت محیطزیست مشخص کند آیا به حفر چاههای جدید در هور مجوز خواهد داد یا نه.