محله عودلاجان، به ویژه در دوران قاجار، محل زندگی صاحبمنصبان، اعیان و همچنین کلیمیان بود. اغلب کلیمیان در محدوده محله پامنار سکونت داشتند. آنها از شمال در خیابان چراغبرق (سرچشمه)، از جنوب در بوذرجمهوری، از شرق امامزاده یحیی و از غرب در محدوده بازار پامنار ساکن بودند.
به گزارش همشهری آنلاین، از قدیم در محله عودلاجان به دلیل فراوانی کنیسه، کوچهای به نام هفتکنیسه وجود داشت که با گذشت زمان به کوچه هفتمسجد تغییر نام داد.
«علیرضا زمانی»، تهرانپژوه، درباره این کوچه میگوید: «کوچه هفتکنیسه در قلب عودلاجان (میدان سرچال) از اولین نقاط تمرکز یهودیان در این محله محسوب میشود. در این کوچه باریک و مارپیچ حدوداً ۳۵ خانوار سکونت داشتند و یکی از شاخصهای مهم آن وجود هفت کنیسه بود.»
به روایت سعید سینائی، از ساکنان قدیمی این کوچه، اولین کنیسه «خاله» نام داشت که چند هفته قبل از شروع ایام پسح (عید آزادی قوم یهود از قید بردهداری فرعونهای مصر) و پختن مصا (نوعی نان فطیر که یهودیان به طور سنتی در تعطیلات یک هفتهای پسح میخورند) در این کنیسا انجام میشد. همچنین ابتدای کوچه، دست راست، کنیسه یوسف شیرازی بود که اغلب شیرازیها به این کنیسه میآمدند و متولی آن یعقوب صفا، مردی بذلهگو و خندان بود. کنیسه حاجیبخشی هم با فاصله کمی از این کنیسه قرار داشت که از بهترین کنیسههای این کوچه به شمار میرفت.
به گفته زمانی، چهارمین کنیسه «کنیسه یزدیها» بود که اغلب آنها به این مکان میآمدند. قدری پایینتر در امتداد کوچه هفتکنیسه، ۲ انشعاب دیگر شکل گرفته بود که از سمت چپ به حیاط نسبتاً بزرگی منتهی میشد. در این محوطه ۳ کنیسه دیگر وجود داشت: کنیسه کاشیها و کنیسه دماوندیها و کنیسه مخلوط که معمولاً کردها و کرمانشاهیها و همکیشانشان از دیگر شهرها به این مکان رفت و آمد داشتند.
محله سرچال به ویژه کوچه هفتکنیسه همواره در بعد از ظهرهای جمعه، حال و هوای دیگری داشت. اهالی محل قبل از ظهر دست به کار شده و سراسر کوچه و در دیوارها را تمیز و پاک میکردند گویی تحول بزرگی در پیش است سپس با بقچهای راهی حمام میشدند و قبل از غروب زن و مرد، کوچک و بزرگ با لباسهای تمیز و مرتب برای انجام مراسم راهی کنیسهها میشدند.