همه ما زمانی احساس اندوه و غم میکنیم، اما اگر اندوه و احساس پوچ بودن مزمن شود، به افسردگی مبتلا شدهایم و باید فکری برای آن کنیم تا گرفتار پیامدهای بعدی آن نشویم.
در بیشتر جوامع به دلیل اینکه این بیماری ذهنی بهخوبی شناخته نشده است، باورهای غلطی پیرامون آن شکل گرفته است. در اینجا به چند مورد از رایجترین این باورها اشاره کردهایم:
برخی از افراد افسردگی را بیماری واقعی نمیدانند و معتقدند افسردگی نتیجه ویژگیهای شخصیتی و انتخاب فردی است. آنها تصور میکنند افسردگی نوعی اندوه یا دلسوزی برای خود است و نمیتوان آن را بیماری روحی و روانی دانست.
حقیقت: بنابر بررسی محققان روانشناسی، اگر فردی بیش از ۲ هفته، حداقل ۵ مورد یا بیشتر علایم زیر را از خود بروز دهد، به افسردگی مبتلاست و باید تحت درمان قرار گیرد:
اندوه طولانیمدت، لذت نبردن از فعالیتهایی که زمانی دوست داشته است، کاهش یا افزایش اشتها، اختلال خواب (بیخوابی یا خواب بیش از حد)، احساس خستگی دایمی، احساس بیارزشی کردن، عدم توانایی تمرکز یا تصمیمگیری و افکار تکرارشونده در مورد مرگ
داروهای ضدافسردگی هورمونهای شیمیایی مغز را بهبود میبخشند که در نتیجه آن خلقوخو و اضطراب فرد کنترل میشود. اغلب پزشکان برای درمان افسردگی از این داروها استفاده میکنند. برخی از افراد تصور میکنند که بهترین درمان افسردگی مصرف داروست.
حقیقت: داروهای ضدافسردگی تمام افسردگیها را درمان نمیکنند و برای هر نوع افسردگی مناسب نیستند. درواقع برای درمان افسردگیها، درکنار مصرف دارو باید رواندرمانی و تغییر سبک زندگی هم انجام شود. معمولا رواندرمانی پس از ۶ ماه مصرف دارو باید شروع شود.
برخی از مردم فکر میکنند که افسردگی همیشه ناشی از حوادث آسیبزاست.
حقیقت: اگرچه رویدادهای آسیبزا و ضربههای روحی محرکهای بالقوه افسردگیاند، تنها دلیل افسردگی نیستند. افسردگی حتی در افرادی که به نظر میآید زندگیهای خوبی دارند هم به وجود میآید.
بیشتر مواقع دوره نوجوانی از نظر احساسی، اجتماعی و روانشناختی، دوره بسیار سختی است. علایم افسردگی، مانند خواب بیش از حد، زودرنجی، بدبینی و اضطراب شبیه دوره نوجوانی است و به همین دلیل برخی از افراد تصور میکنند، افسردگی فقط بخشی از گذر فرد از کودکی به بزرگسالی است.
حقیقت: نوجوانان نرخ بالای ابتلا به افسردگی دارند. اما بین اندوه خاص دوران نوجوانی و افسردگی تفاوت وجود دارد. درواقع اگر این حالات روحی نوجوانان طولانی شود، باید به احتمال افسردگی در او شک کرد؛ بنابراین نمیتوان افسردگی را بخشی از رشد فرد دانست.
کلیشههای فرهگی و اجتماعی بر این باورست که مردها افسرده نمیشوند و دراصل نباید افسرده شوند و افسردگی مختص زنان است.
حقیقت: هرکس، چه مرد و چه زن، احتمال دارد به افسردگی مبتلا شود. بررسیهای علمی نشان میدهد که افسردگی مردها بیشتر با خشم یا سوءمصرف مواد مخدر بروز میکند و آنها بهدلیل اجبار فرهنگی برای مردانه رفتار کردن، کمتر از احساساتشان میگویند. از طرفی، افسردگی در زنها رایجتر است و عوامل مختلفی، چون اضطراب، خستگی یا حتی زایمان ممکن است زنان را گرفتار افسردگی کند. افسردگی زایمان در نتیجه تغییرات ناگهانی هورمونهای بدن رخ میدهد.
بسیاری از مردم بر این باورند که اگر فردی در خانواده خود، بیمار مبتلا به افسردگی داشته باشد، او هم حتما به این بیماری مبتلا خواهد شد.
حقیقت: مسلما ژنتیک نقش مهمی در ابتلا به افسردگی دارد و بررسیهای علمی نشان داده است که اگر اقوام درجه یک فردی، افسردگی داشته باشند، خود او ۲ تا ۳ برابر بیشتر از دیگران در خطر افسردگی قرار دارد. اما این خطر حتمی نیست. افسردگی بیشتر ناشی از عوامل زیستمحیطی و روانشناختی است و چنانچه فردی از سبک زندگی سالم پیروی کند و در مواقع ضروری از راهنماییهای اعضای خانواده دلسوز و در عین حال آگاه یا مشاوران روانشناسی بهرهمند شود، به افسردگی مبتلا نخواهد شد.
برخی از افراد بر این باورند، با انجام دادن کارهای متعدد و مشغول بودن با انواع فعالیتها و سرگرمیها میتوانند افسردگی خود را درمان یا از ابتلا به آن پیشگیری کنند.
حقیقت: ورزش منظم، وقت گذراندن با خانواده و دوستان ممکن است به فرد در مهار افسردگی کمک کند، اما این روش، توانایی درمان یا کاهش افسردگی را ندارد. افراد مبتلا به افسردگی بیشتر مواقع نمیتوانند روی چند کار یا فعالیت تمرکز داشته باشند؛ بنابراین بهترین کار برای آنها این است که روی یک کار یا پروژهای تمرکز کنند و هرگز خود را با چند کار بهطور همزمان مشغول نکنند. چراکه اضطراب و در نهایت افسردگیشان بیشتر میشود.
برخی از مردم تصور میکنند، افسردگی معمولا در دهه۲۰ یا ۳۰ سالگی رخ میدهد و فقط بزرگسالان به این بیماری مبتلا میشوند.
حقیقت: افسردگی به سن خاصی مربوط نیست و هر گروه سنی از افراد احتمال ابتلا به این بیماری را دارند. بررسیها نشان داده است، حتی نوزادان هم ممکن است دچار افسردگی شوند.
برخی از مردم معتقدند، صحبت درباره افسردگی یا تایید آن، شرایط را بدتر میکند و حتی ممکن است به فرد افسرده، تهمت دیوانگی و اختلالهای ذهنی زده شود.
حقیقت: این باور کاملا غلط است. برعکس افرادی که افسردگی دارند، باید با مشاوران زبده روانشناسی یا با هرکسی که میتوانند به آنها اعتماد داشته باشند صحبت کنند و راهی برای درمان مشکل خود بیابند.
برخی از شرکتهای تولیدکننده مکملهای غذایی مدعیاند مکملهای آنها در درمان افسردگی موثرند. به همین دلیل بسیاری از افراد فکر میکنند میتوانند بهجای روشهای معمول درمان افسردگی، از داروهای گیاهی استفاده کنند.
حقیقت: بررسیهای علمی بسیار محدودی وجود دارد که اثر مکملها و داروهای گیاهی را در درمان افسردگی موثر بدانند. حتی برخی از آن داروها ممکن است در داروهای افسردگی، تداخل ایجاد کنند.
محققان با بررسی انواع افسردگیها، به حقایق بیشتری از این بیماری دست مییابند و با مطالعه نتایج تحقیقات آنها میتوان درک بهتری از افسردگی داشت و تمام باورها و برداشتهای غلط بهمرور از میان برداشته شوند.