قرار بود اینستکس بستر آزمایشی برای روشهای جدید تسهیل تجارت بدون اتکا به کار با بانکهای ریسکگریز برای پردازش تراکنشهای فرامرزی باشد. اگر این نوآوری موفق میشد میتوانست ابعاد جدیدی به دیپلماسی اقتصادی اروپا بخشیده و همزمان به اروپا کمک کند تا قدرت یورو را در تجارت جهانی به تصویر بکشد.
اسفندیار باتمانقلیچ، موسس و مدیرعامل اندیشکده اقتصادی بورس و بازار در وبسایت این موسسه خبر از تعطیل شدن سازوکار تجارت هدفمند با ایران موسوم به اینستکس داده است. گزارش او را در این باره بخوانید: پایان ژانویه سال نو میلادی ۲۰۲۳ برابر شد با تصمیم هیاتمدیره «ابزار حمایت از مبادلات تجاری» (INSTEX) برای انحلال این شرکت و پایان دادن به فعالیت آن.
به گزارش اعتماد، اینستکس که در ژانویه ۲۰۱۹ توسط سهامداران اصلی به شمول بریتانیا، فرانسه و آلمان تاسیس شد، بعدا دولتهای بلژیک، دانمارک، هلند، فنلاند، اسپانیا، سوئد و نروژ را هم به عضویت پذیرفت. این شرکت دولتی یک ماموریت منحصر به فرد و مشخص داشت. اینستکس در واکنش به خروج دولت دونالد ترامپ از توافق هستهای ایران در ماه مه ۲۰۱۸ ایجاد شد. مقامات اروپایی در آن زمان متوجه شدند که اعمال مجدد تحریمهای امریکا مانع تجارت اروپا با ایران خواهد شد. توافق هستهای یک معامله سرراست با جزییات مشخص بود. ایران با محدود کردن برنامه هستهای غیرنظامی خود در ازای مزایای اقتصادی لغو تحریمها موافقت کرده بود. اگر شرکتهای اروپایی نمیخواستند یا نمیتوانستند با ایران تجارت کنند، مبنا و شرایط اولیه توافق هستهای با ایران تضعیف میشد. به همین دلیل در آن زمان، حمایت از تجارت با ایران به عنوان یک اولویت امنیت ملی تلقی میشد.
در آگوست ۲۰۱۸، فدریکا موگرینی، نماینده عالی اتحادیه اروپا و ژان ایو لودریان وزرای خارجه فرانسه، هایکو ماس از آلمان و جرمی هانت از بریتانیا بیانیه مشترکی صادر کرده و در آن متعهد شدند در شرایط بازگشت تحریمهای امریکا، کانالهای مالی موثر با ایران را حفظ کنند و همچینن صادرات نفت و گاز ایران هم همچنان ممکن باشد. آنها در بخشهایی از این بیانیه به یک «ابتکار اروپایی برای ایجاد سازوکاری با اهداف ویژه» اشاره کردند که به کمک آن لغو تحریمهای ایران ادامه پیدا میکند و صادرکنندگان و واردکنندگان اروپایی اجازه خواهند داشت تجارت قانونی با ایران را ادامه دهند.
چند ماه بعد، اینستکس تاسیس شد. در ابتدا این شرکت توسط میزهای ایران در وزارت خارجه اتحادیه اروپا و تروییکای اروپایی اداره میشد. مقاماتی که وظیفه کار روی اینستکس را داشتند و اغلب بسیار جوان بودند، به سرعت متوجه شدند که اطلاعات کمی از مکانیزم تجارت اتحادیه اروپا و ایران دارند. هنگامی که آنها به دنبال کمک گرفتن از همکاران در وزارتخانههای دارایی و بانکهای مرکزی میرفتند، اغلب با مقاومت مواجه میشدند.
بسیاری از تکنوکراتهای اروپایی تمایلی به حمایت از پروژهای نداشتند که هدف آشکار آن کاهش قدرت تحریمهای امریکا بود، حتی در زمانی که چهرههایی مانند برونو لومر، وزیر دارایی فرانسه و مارک روته، نخستوزیر هلند سخنان جسورانهای در مورد نیاز به حفظ و احترام به حق حاکمیت اقتصادی اروپا بر زبان میراندند.
در آن مقطع حتی پر فیشر، مدیر اجرایی اینستکس، به دلیل نگرانی از ارتباطش با شرکتی که توسط مقامات امریکایی به عنوان طرحی برای مقابله با تحریمها شناسایی شده بود تصمیم گرفت از سمت خود کنارهگیری کند.
سپس در ماه مه ۲۰۱۹، زمانی که دولت ترامپ مجموعهای از معافیتهای تحریمی را لغو کرد، خرید نفت ایران از سوی اروپا پایان یافت. این امر باعث شد اینستکس تنها ابزار اروپا برای حفظ حداقل برخی از مزایای اقتصادی توافق هستهای برای ایران باشد. در اواخر همان سال، اینستکس اولین تیم واقعی خود را پس از اینکه گروه جدیدی از دولتهای اروپایی به عنوان سهامدار به این سازوکار پیوستند و سرمایه جدیدی به شرکت تزریق کردند، استخدام کرد.
برای مدتی، همهچیز امیدوارکنندهتر به نظر میرسید. در زمان رییس تازه منصوبشده، دیپلمات سابق آلمان، مایکل بوک، گروه کوچکی از افراد با استعداد برای تعریف ماموریت اینستکس و ایجاد یک پرونده تجاری برای فعالیت شرکت، کار را شروع کردند. تلاشهای آنها منجر به اولین تراکنش اینستکس شد که در مارس ۲۰۲۰ تکمیل شد، یعنی فروش حدود ۵۰۰۰۰۰ یورو داروی مورد نیاز بیماران خونی. فشار سیاسی برای ارایه ژست حمایت ملموس از ایران در طول همهگیری کرونا نیز به عامل محرکی برای دولتهای اروپایی تبدیل شده بود.
اما بسیاری پروژه اینستکس را حتی قبل از تکمیل اولین تراکنش محکوم به فنا میدانستند. مثلا مقامات ایرانی این سازوکار خاص را مورد تمسخر قرار میدادند. با توجه به اینکه اروپا نتوانسته بود از اینستکس برای ادامه واردات نفت از ایران استفاده کند و در عوض بر تجارت بشردوستانه تمرکز کرد، مقامات ایرانی حتی پس از اثبات امکانسنجی فعالیت این سازوکار از آن استقبال نکردند. اینکه پردازش اولین معامله بیش از یکسال طول کشید به این معنی بود که اروپاییها فرصت خود را برای پر کردن خلأ ناشی از خروج ایالات متحده از توافق هستهای از دست دادند.
اینستکس بدون همکاری کامل همتای ایرانی خود که ابزار ویژه تجارت و مالی (STFI) نام داشت، نمیتوانست مبالغ بدهی واردکنندگان اروپایی به صادرکنندگان ایرانی را با پولی که صادرکنندگان ایرانی به واردکنندگان اروپایی بدهی دارند، تسویه کند.
تصمیم به انحلال این شرکت به دنبال موجی از تحولات مانند عدم احیای برجام، ادعای فروش پهپادهای ایرانی به روسیه به منظور استفاده در جنگ اوکراین و ناآرامیها صورت گرفت و تصمیمگیرندگان معتقدند که مجموعه این تحولات ادامه فعالیت اینستکس را از نظر سیاسی غیرقابل دفاع میکند.
اما بیشتر تقصیر شکست اینستکس باید متوجه اروپاییها باشد چرا که شکست این شرکت پیش از تحولات اخیر در ایران قطعی شده بود. مقامات اروپایی وعده یک پروژه تاریخی برای اثبات حاکمیت اقتصادی خود را دادند، اما آنها هرگز واقعا به این وعده متعهد نشده و نماندند.
به مکانیسمی که برای حمایت از میلیاردها دلار در تجارت دوجانبه در نظر گرفته شده بود، سرمایهگذاری ناچیزی تزریق شد. دولتهای اروپایی هرگز نفهمیدند که چگونه میتوانند دسترسی به نقدینگی برای اینستکس را تضمین کنند تا زمانی که فروش نفت به صفر میرسد، بتوان از عهده مدیریت تجارت بزرگ اروپا با ایران برآمد.
برای ایرانیها، این مساله به تنهایی گواه این بود که رهبران اروپایی اینستکس را یک ژست سیاسی برای آرام کردن ایران میدانستند و نه ابزاری اقتصادی که اقتصاد ایران را در مواجهه با «فشار حداکثری» ترامپ مقاوم کند.
امروز نیز که موسسان و سهامداران اینستکس در سکوت این سازوکار را منحل کرده و بیسر و صدا داراییهای اندکی را که شرکت در اختیار داشت مانند لپتاپ، صندلی اداری و ... فروختهاند، ایران چیزی از دست نخواهد داد بلکه این اروپاست که در حال شکست است. قرار بود اینستکس بستر آزمایشی برای روشهای جدید تسهیل تجارت بدون اتکا به کار با بانکهای ریسکگریز برای پردازش تراکنشهای فرامرزی باشد. اگر این نوآوری موفق میشد میتوانست ابعاد جدیدی به دیپلماسی اقتصادی اروپا بخشیده و همزمان به اروپا کمک کند تا قدرت یورو را در تجارت جهانی به تصویر بکشد.
ابتدای سال ۲۰۲۱، این سازوکار به دنبال مجوز بانکداری فرانسوی بود، اما در اوایل سال ۲۰۲۲ این روند متوقف شد. توضیح اینکه فعالیت اینستکس به عنوان یک بانک دولتی با ماموریت خاص برای پردازش پرداختها از طرف شرکتهای اروپایی که مایل به کار در حوزههای پرخطر - از جمله حوزههایی که تحت برنامه تحریمهای گسترده ایالات متحده قرار میگیرند - هستند چه اهمیتی دارد دشوار است. چنین بانکی میتوانست به ابزار قدرتمندی برای اروپا تبدیل شود تا قدرت اقتصادی خود را در مواجهه با تحریمهای امریکا نشان دهد. علاوه بر این، حتی در مواردی که اروپا شخصا تحریمها را اعمال میکند- مانند روسیه - نیز وجود این سازوکار مفید بود.
از سوی دیگر تعهد به اقدامهای انساندوستانه به این معناست که کالاهایی مانند غذا و دارو باید همچنان خرید و فروش شوند، حتی زمانی که اکثر معاملات با یک کشور خاص ممنوع است، اینستکس میتوانست به هدفمندتر شدن تحریمهای اروپایی به گونهای که مردم عادی را تحت تاثیر قرار ندهد کمک کند.
برای آن دسته از افرادی که مستقیما با این سازوکار درگیر بودند نکته اصلی این است که هنوز چیزهای زیادی درباره روشهای پیچیده تاثیر تحریمهای امریکا بر سیاست اروپا در قبال کشورهایی، چون ایران آموخته نشده است. درست است که اینستکس دستاوردی نداشت، اما حداقل گروهی از تکنوکراتها در وزارتخانههای خارجه و دارایی اروپا درسهای ارزشمندی درباره محدودیتهای حاکمیت اقتصادی اروپا آموختند. اما یک بررسی کاملتر در مورد اینستکس بدون شک درسهای مهمی برای آینده قدرت اقتصادی اروپا در جهانی تحت سلطه تحریمهای ایالات متحده ارایه میدهد.