اگر تعقیبکننده اخبار فوتبال ایران باشید، احتمالا این هفتهها شایعاتی در مورد کمکاری برخی بازیکنان استقلال برای خلاص شدن از دست ریکاردو ساپینتو به گوشتان خورده است. اساسا از این دست حرف و حدیثها همیشه در مورد تیمهای مختلف وجود داشته و راست و دروغش هم معلوم نبوده است. بهطور مشخص، اما اگر قرار باشد در مورد استقلال حرف بزنیم، چیزی حدود ربع قرن است که هرازگاهی چنین دست داستانهایی میشنویم؛ اینکه برخی بازیکنان با همه توان خود به میدان نرفتند تا به سرمربی وقت لطمه بزنند. حتما تصدیق میکنید که در این قبیل موارد، تشخیص حقیقت واقعا کار سختی است.
ناصر حجازی؛ سال ۷۸
بدون تردید یکی از جنجالیترین و معروفترین پروندههای کمکاری در تاریخ فوتبال ایران به دوران حضور مرحوم ناصر حجازی روی نیمکت استقلال مربوط میشود. بهطور مشخص، همیشه این شائبهوجود داشته که تعدادی از بازیکنان استقلال سال ۷۸ در دیدار با سایپا که منجر به شکست ۴ بر ۳ آبیپوشان شد، با همه توان به زمین نرفتهاند و فرامین تاکتیکی کادرفنی را اجرا نکردهاند. مرحوم حجازی پس از این بازی از سمت خود اخراج شد؛ مسابقهای که همیشه سایه حرف و حدیثهای فراوان روی سر آن سنگینی میکرده است.
منصور پورحیدری؛ لیگ اول
استقلال در هفته پایانی لیگ اول حرفهای فقط به کسب یک تساوی در خانه ملوان نیاز داشت تا جام قهرمانی را بالای سر ببرد، اما در روزی که برخی از بازیکنان این تیم نمایش بسیار ضعیف و دور از انتظاری داشتند، ملوان با تنها گل بابک پورغلامی این تیم را شکست داد تا پرسپولیس به لطف پیروزی بر فجرسپاسی با گل ابراهیم اسدی، فاتح نخستین دوره لیگ برتر شود. همیشه در مورد نمایش استقلالیها در انزلی حرف و حدیثهای بسیار زیادی وجود داشته است.
رولند کخ؛ لیگ دوم
هدایت استقلال در لیگ دوم حرفهای برعهده رولند کخ بود. ابتدا امیر قلعهنویی بهعنوان دستیار در کنار او بود، اما خیلی زود جدا شد. نمایشها و نتایج استقلال در آن فصل چندان چنگی به دل نمیزد و البته همیشه شائبه کمکاری برخی بازیکنان هم وجود داشت. از خود کخ، چند اظهارنظر شلخته در این مورد وجود دارد و البته علی فتحاللهزاده هم به شکل واضحتری در مورد اینکه چند بازیکن استقلال توی کار سرمربی آلمانی میگذاشتند، صحبت کرده است.
پرویز مظلومی؛ لیگ یازدهم
این کممایهترین ادعای کمکاری بازیکنان در تاریخ فوتبال ایران است. پرویز مظلومی در لیگ یازدهم هدایت استقلال را برعهده داشت و بعد از چند پیروزی خوب در برابر پرسپولیس، ناگهان دربی روز ۱۳ بهمن ۹۰ را با وجود برتری ۲ بر صفر، ۳ بر ۲ به حریف ۱۰ نفره واگذار کرد. آن شکست عجیب، شاید به منزله پایان عملی دوران مربیگری مظلومی بود. پرویزخان که هرگز آن ۱۰ دقیقه جهنمی را هضم نکرد، تا به حال بارها گروهی از بازیکنانش را به کمکاری متهم کرده، اما کسی نمیداند اگر قرار به کارشکنی بود، چرا استقلالیها ۲ بر صفر جلو افتادند و تا دقیقه ۸۰ هم این برتری را حفظ کردند. یعنی آنها فقط در ۱۰ دقیقه پایانی یادشان افتاد کمکاری کنند؟ اصلا چنین چیزی ممکن است؟ دلیل اصلی باخت استقلال در آن بازی، شکست مظلومی در مقابل تعویضهای طلایی دنیزلی و البته شادی ناشیانه و زودهنگام سرمربی استقلال بود. فقط همین.
امیر قلعهنویی؛ لیگ چهاردهم
امیر قلعهنویی موفقیتهای زیادی برای استقلال کسب کرده، اما ۲ فصل آخر حضورش روی نیمکت این تیم اصلا خوب نبود. امیر همیشه اعتقاد دارد در لیگهای سیزدهم و چهاردهم برخی اتفاقات به ضرر او رخ داده است. یک جمله معروف هم دارد با این مضمون که: «از هاشم بیکزاده میخواهم حقایق آن فصل را به مردم بگوید.» با وجود این نه خود قلعهنویی توضیح بیشتری میدهد و نه بیکزاده بهعنوان شاهد او لب از لب باز میکند.
محمود فکری؛ لیگ بیستم
محمود فکری دوران موفقیتآمیزی روی نیمکت استقلال نداشت. او در حالی از این تیم کنار گذاشته شد که یکی از ضعیفترین نمایشهای فصل استقلال با شکست ۲ بر صفر برابر سپاهان در اصفهان رقم خورده بود. برخیها عقیده دارند بازیکنان استقلال خیلی با جان و دل برای فکری بازی نمیکردند و بهطور مشخص، بیشتر به همان بازی اشاره میشود. خود فکری هم تا به حال بارها ادعاهایی در این زمینه مطرح کرده است. این آش زمانی شورتر شد که سیاوش یزدانی در یک مصاحبه عجیب تلویحا اعتراف کرد در دوران مربیگری فکری با همه وجود بازی نمیکرده است.
ساپینتو؛ لیگ بیستودوم
حالا هم رسیدهایم به لیگ بیستودوم؛ دورانی که تیم پرفراز و نشیب ریکاردو ساپینتو نتایج سینوسی میگیرد و هرازگاهی هم شایعه کمکاری بازیکنان به گوش میرسد. این زمزمه، مخصوصا پس از شکست لیگی استقلال در برابر تراکتور خیلی پررنگ شد. گفته میشود بعد از پنالتی دقایق پایانی سیاوش یزدانی روی شهریار مغانلو در بازی با سپاهان هم ساپینتو به این اتفاق مشکوک شده و اصلا به همین دلیل یزدانی را کنار گذاشته است. کسی چه میداند؟
منبع: روزنامه همشهری