فرارو- علیرغم تحلیلهای منتشر شده در روزهای اخیر دیپلماسی متوازن چین بین جناحهای رقیب خاورمیانه دست نخورده باقی مانده است.
به گزارش فرارو به نقل از آسیا تایمز، «شی جین پینگ» رئیس جمهور چین ماه گذشته وارد عربستان سعودی شد تا ریاست سه نشست با حضور مقامهای کشور میزبان، اعضای شورای همکاری خلیج فارس و روسای ۲۱ کشور از ۲۲ عضو اتحادیه عرب (سوریه غائب جلسه) را برعهده گیرد. در جریان این دیدارها یادداشتهای تفاهم به ارزش ۵۰ میلیارد دلار با پادشاهی سعودی به همراه برنامههایی برای افزایش همکاری چین و عربی در طیف گستردهای از بخشهای استراتژیک، امضا شد.
آنجا قرار بود جشن چند جانبه گرایی و تعامل چین در خاورمیانه در مواجهه با تنشهای فزاینده بین ایالات متحده و شرکای عرب خلیج فارس آن کشور باشد، اما یک رویداد غیر معمول رابطه ایران و چین را خدشه دار ساخت.
چین و شورای همکاری خلیج فارس به طور مشترک بیانیهای منتشر کردند که به عنوان انتقاد مستقیم از ایران تلقی شد. این بیانیه بر لزوم رسیدگی به برنامه هستهای ایران و آن چه لزوم عدم فعالیتهای بی ثبات کننده ایران در منطقه خوانده بود تاکید کرد. مهمتر از آن این که در آن بیانیه ادعاهایی در مورد مالکیت جزایر سه گانه خلیج فارس مطرح شده بود. وزارت امور خارجه ایران در واکنش به این اقدام سفیر چین را برای توضیح بیشتر احضار کرد.
پکن سالها در تلاش بوده تا از باتلاقهای پیچیده سیاسی خاورمیانه دور باقی بماند و روابط صمیمانهای را با همه جناحهای منطقه داشته باشد. برای مثال، شی جین پینگ در اولین سفر خود به منطقه در سال ۲۰۱۶ میلادی مطمئن شد که توافق نامه مشارکت استراتژیک جامع را به طور جداگانه با ریاض و تهران به امضا رسانده و از آن زمان به این سو چین مانورهای نظامی جداگانهای را با ایران و عربستان سعودی در سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۹ میلادی با فاصله چند هفته برگزار کرد. آیا چین این چارچوب بندی سنتی را درهم شکسته است؟ به گفته برخی تحلیلگران اولویتهای چین تغییر کرده است و دیگر به دنبال رفتار برابر با ایران و همسایگان عرب آن کشور نیست.
در واقع، نگاهی گذرا به اعداد و ارقام به طور قاطع نشان میدهد که حداکثر روابط چین با ایران با سایر کشورهای منطقه قابل مقایسه است. تجارت و سرمایه گذاری بین چین و ایران در دهه گذشته متوقف شده، زیرا بانکها و صاحبان کسب و کار چینی نسبت به تحریمهای ثانویه محتاط شدهاند.
رقمی به اشتباه ذکر شده ۴۰۰ میلیارد دلار برای سرمایه گذاری چین در ایران بر اساس مفاد برنامه مشارکت جامع ۲۵ ساله که در مارس ۲۰۲۱ به امضا رسید غیر قابل اثبات است. بارزترین نمونه از موقعیت ایران در دستورکار چین این واقعیت است که آن کشور تنها چند هزار شهروند چینی را در خود جای داده در حالی که امارات متحده عربی به تنهایی میزبان ۴۰۰ هزار شهروند چینی است.
با این وجود، هنوز زود است که نتیجه گیری کنیم چین دیپلماسی متوازن خود را کنار گذاشته است. چین از زمان صدور بیانیه مشترک تلاشهای ویژهای برای رفع تردیدهای ایران انجام داده است. در ماه سفر شی به عربستان سعودی چین اولین کنسولگری خود را در بندرعباس در ایران افتتاح کرد.
هم چنین، معاون نخست وزیر چین با "ابراهیم رئیسی" رئیس جمهور ایران دیدار کرد. چین به حذف ایران از کمیسیون زنان سازمان ملل رای منفی داد. مقامهای ارشد وزارت خارجه جمهوری خلق چین در بیانیهها و مصاحبههای خود با رسانههای چینی و فارسی روابط راهبردی دو کشور را تحسین کردند و تعهد خود را نسبت به حاکمیت و تمامیت ارضی ایران ابراز نمودند.
آنان به خوبی اتهامات معمول را علیه آمریکا به عنوان تنها طرف مسئول شکست مذاکرات هستهای مطرح کردند. در عین حال، چین "تلاشهای صادقانه" ایران را ستود و تاکید کرد که مذاکرات هستهای نباید با "موضوعات دیگر" مانند تروریسم و افراط گرایی مرتبط شود. یک نکته دیگر از تحلیلهای کلی سفر شی به عربستان سعودی حذف شده است.
نسخه چینی بیانیه مشترک اندکی متفاوت از نسخه عربی آن است. برخلاف نسخه عربی شورای همکاری خلیج فارس که خواستار رسیدگی به پرونده هستهای ایران و موضوع فعالیتهای منطقهای ایران بود در نسخه چینی دولت چین برنامه هستهای ایران را صرفا یکی از چندین موضوع منطقهای میداند که باید حل شود و ایران را مسئول مشکلات ایجاد شده در این مسیر نمیداند.
علاوه بر این، علیرغم تحریمها چین باور دارد که تهران دارای ظرفیت بالقوه عظیمی است که قصد دارد در زمان مناسب از آن سود ببرد. ایران با دارا بودن ۸۵ میلیون شهروند با تحصیلات عالیه و موقعیت استراتژیک در خلیج فارس در تقاطع کشورهای عربی، ترک، روسیه و هند نامزدی مطلوب برای پروژهها و سرمایه گذاریهای عمرانی کمربند و جاده چین محسوب میشود. در حالی که چین بزرگترین مصرف کننده انرژی در جهان است ایران دارای برخی از بزرگترین ذخایر اثبات شده نفت و گاز جهان میباشد.
اگرچه حزب - دولت کمونیستی ظاهرا سکولار چین دل خوشی از ایدئولوژی اسلامی ایران ندارد، اما نظام سیاسی آن کشور را یک نیروی قوی منطقهای در مبارزه علیه هژمونی آمریکا قلمداد میکند.
آن کشور تاریخ هزاران سالهای در رابطه با چین به عنوان یک ملت - تمدن باستانی مغرور دارد و امروزه هر دو کشور رویکردی مشابه در عرصه سیاسی دارند. از زمانی که ایالات متحده از برجام در سال ۲۰۱۸ میلادی خارج شد آشکارتر شده که نخبگان ایرانی میخواهند به شرق نگاه کنند.
بنابراین، بیانیه مشترک چین و شورای همکاری خلیج فارس و هم چنین هیاهوی سفر شی به عربستان سعودی، لزوماً تغییر در سیاست چین را نشان نمیدهد. آن سفر در شدیدترین حالت خود راهی برای مشارکت با هدف ایجاد "توازن مثبت" بوده تا روابط دوجانبهای را به نفع چین ایجاد کند.
جوهر دیپلماسی متوازن چین هم چنان "اول عدم جانبداری" و "دوم عدم ایجاد دشمن" است. جنبه "مثبت" موازنه حاکی از آن است که با دنبال کردن همکاری مثبت با یک اردو اردوگاه مقابل تشویق میشود تا با چین همکاری کند. چنین مشوقهای مثبتی در قبال ایران، چین را به بازیگری کلیدی برای موفقیت برجام مبدل ساخت.
در حالی که چین توافق نامه ۲۵ ساله را با ایران امضا کرده توافق مشابهی را با کشورهای عربی خلیج فارس دنبال نکرده است. این امر کشورهای عربی را به سمت نهادینه کردن همکاری با چین سوق داده مانند قطر که یک قرارداد عظیم ۲۷ ساله برای تامین گاز طبیعی چین درست پیش از سفر شی جین پینگ امضا کرده بود.
این تصور مطرح شده که چین از مشارکت فعال ایران در جنگ روسیه در اوکراین به دلیل عرضه موشک و پهپاد به روسیه ناراضی میباشد. این در حالیست که شی جین پینگ مردی است که میتواند مستقیما در چشمان ولادیمیر پوتین نگاه کند و به طور غیر کنایه آمیزی بگوید که "چین آماده است تا با روسیه و سایر نیروهای مترقی در سراسر جهان دست در دست هم دهد تا از انصاف و عدالت بین المللی حمایت کند".
تنها توضیح برای نارضایتی احتمالی پکن آن است که چنین اقداماتی از سوی ایران احتمال بازگشت به برجام را کاهش میدهد. نکته بدتر برای غرب آن است که چین برای ایران یک راه نجات اقتصادی فراهم کرده است. از زمان روی کار آمدن "جو بایدن" رئیس جمهور آمریکا چین کمتر از ۴۷ میلیارد دلار نفت از ایران خریداری کرده و مقاومت آشکار و پنهانی از خود در برابر رژیم تحریمهای امریکا نشان داده است. در نتیجه، چین با ادامه مشارکت استراتژیک با ایران خود را در موقعیتی برای سناریوهای متعدد قرار میدهد. چین امیدوار است با بازی کردن نقش پلیس خوب بانکها و کسب و کارهای چینی را پس از لغو تحریمها به همکاری با ایران تشویق کند.
از سوی دیگر، پکن باید نظامهای سیاسی منطقه را سرپا نگه دارد تا مبادا ساقط شوند و فاجعهای منطقهای با عواقب بسیار بدتر برای منافع رو به رشد چین در خاورمیانه ایجاد شود.