bato-adv
کد خبر: ۵۹۲۳۸

"آفريقای مسلمان از آفريقاي مسيحی جدا می‌شود"

تاریخ انتشار: ۱۱:۲۰ - ۰۳ آبان ۱۳۸۹


خطر تجزيه پهناورترين كشور اسلامي را تهديد مي‌كند. قرار است در اوايل ماه ژانويه سال 2011 براساس معاهده صلح سال 2005 كه در زمان بوش پسر منعقد شد براي استقلال جنوب سودان يك همه پرسي برگزار شود. اگرچه آمريكايي‌ها به شدت پيگير برگزاري اين همه پرسي هستند و باراك اوباما حتي گفته در صورتي كه اين همه پرسي به عقب بيفتد جان ميليون‌ها نفر به خطر مي‌افتد اما برخي از مقامات دولت مركزي سودان مي‌گويند شرايط براي برگزاري همه پرسي مهيا نيست. به گفت‌وگویی در این باره با سید یوسف سنایی توجه کنید:

در چند ماه آينده سودان مواجه با مهم‌ترين اتفاق سياسي خود يعني همه پرسي استقلال يا وحدت جنوب است. در اين بين دولت سودان در چند ماه گذشته كوشيده تا با رايزني‌هايي اين اتفاق را به تاخير بيندازد و اخيرا نيز وزير دفاع اين كشور خواستار تعويق همه‌پرسي جنوب شد. به نظر شما دلايل دولت سودان براي تعويق اين همه پرسي چيست؟

دولت خارطوم معتقد است كه بسياري از بند‌هاي توافقنامه صلح نيواشا كه بين دولت و شورشيان جنوب سودان در سال 2005 منعقد شده است هنوز تحقق نيافته است و مهم‌ترين آن هم مسئله قلمرو سرزميني جنوب و در واقع مرز جنوب از بقيه سودان است و اين مرز‌ها دقيقا مشخص نشده است. به‌ويژه آنكه بسياري از منابع نفتي سودان نيز در اين مرزهاي نامشخص قرار دارد كه اگر اين مرزها تعيين نشود حتي بعد از همه پرسي اگر منجر به جدايي جنوب از سودان شود مي‌تواند منجر به مناقشه شود و هر كدام به آن تعرض كنند. بنابراين دليل دولت سودان بسيار محكم است و بايد قبل از همه پرسي اين مرز‌ها در كنار حوزه و گستره انجام همه پرسي مشخص شود تا بعد از جدايي احتمالي مناقشه‌اي به‌وجود نيايد. از سوي ديگر مداخله كشور‌هاي خارجي به‌ويژه آمريكا و بريتانيا در امور داخلي سودان دليل ديگري است كه دولت مركزي را متقاعد و مجاب كرده است كه شرايط موجود شرايط مناسب وعادلانه‌اي براي همه پرسي نيست که اين خود ناقض معاهده صلح نيواشا تلقي مي‌شود يعني با دخالت استعمارگران خارجي شرايط برگزاري رفراندم آزاد مخدوش شده است. حتي مستندات محکمي مبني بر فروش سلاح و مهمات به جنوبي‌ها وجود دارد که مورد اعتراض دولت مرکزي است.

در چند سال گذشته به نظر مي‌رسيد آمريكا حداقل در بيانيه‌ها به وحدت سودان نظر داشت اما اكنون به نظر مي‌رسد واشنگتن بيشتر مايل به جدايي جنوب سودان باشد. از نگاه شما دلايل اين امر چيست؟

آرمان دولت آمريكا در واقع سودان يكپارچه وابسته به ايالات متحده است وتصورش اين بود كه مي‌تواند شرايطي را ايجاد كند كه در اين كشور گسترده كه به تنهايي معادل يك چهارم خاك ايالات متحده است دولتي وابسته به آمريكا مستقر كند اما ديدگاه عمر البشير و حزب وي از يك سو و از سوي ديگر ديدگاه مردم سودان كه استعمار‌ستيز هستند آمريكا را از اين نقشه‌اش مايوس و نااميد کرد. در اين بين آمريكا كوشيد عمرالبشير را تخريب كند، اپوزيسيون دولت خارطوم را وارد صحنه كند و ذائقه مردم سودان به سمت ايجاد دولتي در سودان كه منافع آمريكا را برآورده كند را تغيير دهد که موفق نشدند. بنابر اين استراتژي خود را يك پله پايين‌تر آوردند و الان معتقدند با جدايي جنوب سودان مي‌توانند جنوب سودان را به پايگاهي مطمئن براي استقرار و منافع خود قرار دهند. در اين بين هم با توجه به وجود عمده منابع نفتي كشف شده در اين منطقه (البته آمريكا معتقد است كل سودان مانند يك تخته سنگ شناور بر نفت است ) طبيعي است كه آمريكا با تغيير سياست به دنبال منافع خود در منطقه جنوب حداقل در شرايط موجود است تا از آن جا به پيگيري سياست‌هاي بعدي خود بپردازد.

خيلي از كشور‌ها از جمله كشور‌هاي عربي مثل مصر و ليبي معتقدند جدايي جنوب سودان به نوعي مي‌تواند تسري اين روند به ساير مناطق همچون نيجريه باشد. در اين بين جدايي جنوب تا چه اندازه‌اي مي‌تواند بر بحران‌هايي همچون دارفور در داخل سودان تاثير داشته باشد و سودان را با ناامني بيشتري همراه كند؟

من فكر مي‌كنم حتي اگر نتيجه همه پرسي به جدايي جنوب سودان منجر شود اين امر به ساير منا‌طق سودان از جمله دارفور تسري نخواهد يافت چرا كه دارفور شرايط ويژه خود را دارد و منطقه جنوب شرايط ژئو‌پلتيكي ومنابع طبيعي خاص خود را دارد. اگر به نقشه آفريقا نگاه كنيم خط فرضي مرزي جنوب و شمال سودان از شرق به غرب آفريقا اگر امتداد يابد مي‌بينيم كه در واقع شمال مسلمان نشين قاره آفريقا را از جنوب مسيحي‌نشين قاره آفريقا جدا مي‌كند اين روياي ديرينه اسرائيلي‌ها از 5 دهه گذشته بوده و به دنبال آن هستند. اين خط فرضي جدا از اينكه سودان را دونيم مي‌كند كنگوي کينشازا را نيز به دو قسمت تقسيم كرده و نيجريه را نيز تجزيه مي‌کند. به اين ترتيب دنياي مسيحيت را از دنياي اسلام جدا مي‌كند. گذشته از آن بايد گفت كه جدايي دارفور چنين منافعي براي جهان سلطه. به نظر من جدايي جنوب به منزله آن نيست كه باعث شود بخش‌هاي ديگري درسودان داعيه جدايي داشته باشند. اما براي ديگر مناطق آفريقا كه آنها نيز كم و بيش داراي چنين خصوصيت‌هايي هستند وسابقه درگيري‌هايي طولاني را يدک مي‌کشند اين خطر وجود دارد و من اين خطر را براي كنگوي كينشازا با توجه به وسعت آن و همجواريش با روآندا و بروندي و مشكل سرزميني آنها براي کنگو بيشترمي‌بينم. در اين حال ممكن است كشوري نظير نيجريه را نيز در بر بگيرد كه در آن زمان خطري كه كشورهاي عربي آن را احساس مي‌كنند به صورت حادي خود را نشان خواهد داد.

در يك ماه اخير بسياري بر خطر شروع جنگ بين شمال و جنوب در صورت عدم تفاهم دولت‌هاي شمال وجنوب هشدار داده‌اند و برخي منطقه نفتي ابيه را هم سرمنشأ جنگي دوباره مي‌دانند. به نظر شما تا چه حدي مي‌توان عدم تفاهم در چند ماه آينده را زمينه ساز جنگي تازه بين دو منطقه تصور كرد؟

من بعيد مي‌دانم دولت عمرالبشير و جنوب اين اشتباه بزرگ را دوباره مرتكب شوند چرا كه جنگ نسخه‌اي شفابخش براي حل بحران نيست يعني از ترس جدايي جنوب دولت به جنگ بپردازد. اين همانند از ترس مرگ، خودکشي کردن است و جنگ مشكلي را حل نمي‌كند چرا كه عده زيادي كشته و آواره مي‌شوند و درآمدها به جاي آباداني صرف خريد مهمات وسلاح مي‌شود و سازندگي سودان كه البشير پس از توافقنامه صلح در كشور مد نظر داشت و همه اين روياها از بين خواهد رفت.

برچسب ها: سودان
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین