bato-adv
کد خبر: ۵۸۵۲۲

انحراف در اصولگرایی یا رقابت زود هنگام برای قدرت؟!

دکتر محمود شریف زادگان

تاریخ انتشار: ۱۰:۰۹ - ۲۴ مهر ۱۳۸۹

در طول یکی دو هفته اخیر یک خط تبلیغاتی از سوی برخی سایت ها و نشریات موسوم به "اصول گرا" دیده شده که بر گرد یک محور پیش می رود. 

عباراتی همانند «انحراف در اصولگرایی» یا «جریان انحرافی اصولگرایی» از سوی سایت هایی همچون پایگاه خبری جوان، جهان نیوز، مرکز اسناد انقلاب اسلامی و مشرق نیوز و دیگر سایت های همسو ، در این خط تبلیغاتی مطرح می شوند. این خط تبلیغاتی چنین ادعا می کند که جناحی در اردوگاه اصولگرایی برنامه انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی و یازدهم ریاست جمهوری را از هم اکنون آغاز کرده است. 

هر چند که این دست سایت ها در اخبار خود فقط به عبارت «جریان انحرافی اصولگرایان» بسنده کرده و معلوم نساخته اند که منظور آنان از این عبارت چه فرد یا گروه و حزبی است اما هفته نامه پنجره در شماره 63 مصاحبه ای با آقای محمد یزدی منتشر کرد که تا اندازه ای به روشن شدن این قضیه کمک می کند. 

آقای یزدی در آن مصاحبه به طور مشخص نام مشایی را برد و ادعا کرد «در حال حاضر ایشان در خیلی استان ‌ها کارهایی را شروع کرده و با پول بی ‌حساب مردم که خیلی ‌ها از آن اطلاع دارند و در جریان هستند، درصدد رییس ‌جمهور شدن است». 

با توجه به قرار گرفتن مجله پنجره در جبهه سیاسی آن سایت ها، به سختی می توان منظور آن اخبار را به فردی غیر از آقای مشایی و هواداران وی نسبت داد و از این رو، روشن می شود که هدف این اخبار ایجاد خط تبلیغاتی هماهنگ بر ضد مشایی و گروه وی است. 

آیا مشایی و گروه او به عنوان قدرتمندترین بخش دولت دهم از هم اکنون برای انتخابات یازدهم ریاست جمهوری شروع به فعالیت کرده تا آنجا که حتی ستادهای مرکز و استانها و نیروهای آن را مشخص کرده و به قول آقای یزدی پولهایی نیز تا کنون پرداخت کرده اند؟ 

صحت و سقم این اخبار به عهده آن سایت ها و آقای یزدی است اما از مجموع این اخبار و گفته ها چند نکته به دست می آید که می تواند چشم اندازی را برای وضعیت سیاسی فعلی کشور و حتی چند سال بعد ایجاد کند. 

نخستین نکته در مورد همین عبارت و اذعان به انحراف در اردوگاه اصولگرایی است. چهرهای شاخص و جریانهای مختلف اردوگاه موسوم به اصولگرایی از سال ها قبل و به خصوص در جریان اتفاقات سال گذشته همواره سعی داشتند تا اردوگاه خود را به عنوان میراث دار اصیل انقلاب اسلامی مطرح کنند و مدام اردوگاه اصلاح طلبی را متهم به انحراف از خط انقلاب و امام راحل (ره) می کردند.

 عبارت «جریان انحرافی اصولگرایان» از سوی سایت های موسوم به اصولگرا به معنای اذعان به انحراف در این اردوگاه است که تا پیش از این سابقه نداشته است. البته از چند ماه پیش هشدارهایی از سوی کسانی چون محمد رضا باهنر و مرتضی نبوی داده می شد و قریب به این معنا بود به صورتی که اولی از تهدید در اردوگاه اصولگرایی سخن گفت و دومی از نگرانی ایدئولوژیک در اصولگرایی. 

نقطه مشترک سخنان این دو شخصیت مطرح اردوگاه به اصطلاح اصولگرایی در این بود که درون اصولگرایی جریانی در حال رشد است که خود را مستقل از هدایت روحانیت می داند و به قول مرتضی نبوی، با ادعای ارتباط مستقیم با امام زمان (عج)، قائل به حذف وساطت روحانیت در این پیوند است و خود را مستغنی از تکیه کردن بر روحانیت می داند.  یک نکته از این اظهارات ، روشن می شود و آن این که اتهام انحراف به درون اردوگاه اصولگرایی راه یافته و مطرح کنندگان آن نه خارج از این اردوگاه، بلکه افرادی مطرح در آن هستند. به عبارت دیگر، اکنون اتهام انحراف به عنوان حربه ای موثر برای از دور خارج کردن رقیب در داخل این اردوگاه به کار برده می شود و این امر نشان می دهد که رقابت درون گروهی از حد اختلاف سلیقه گذشته و به حد حذف درون گروهی رسیده است. 

نکته دوم این است که آیا می توان دولت نهم و دهم را به واقع دولتی های اصولگرا نامید و جبهه قدرتمند آن را در این اردوگاه تعریف کرد؟
 
علي اكبر جوانفكر، مدیر عامل ایرنا و مشاور مطبوعاتی رییس جمهور، پاسخ قاطعی به این مسئله داده و گفته «برخي دنبال اين هستند كه احمدي نژاد را به جريان اصول گرايي منتسب كنند و بايد از آن جلوگيري كرد». 

با توجه به گذشته می توان گفت که آقای احمدی نژاد و جبهه قدرتمند دولت وی در هر دو دوره انتخابات ریاست جمهوری نهم و دهم، دست استمداد به احزاب اصولگرا دراز نکردند، موضوعی که حتی مرتضی نبوی نیز آن را تایید کرد، و در نتیجه، به صراحت خود را منتسب به اردوگاه اصولگرایی نکردند. از این رو، ادعای جوانفکر تا اندازه زیادی قابل تایید است و دولت نهم و دهم احمدی نژاد تنها از حمایت اردوگاه موسوم به اصولگرایی بهره برداری کرده است بدون این که خود را برآمده از آن بداند. پس چگونه می توان اتهام انحراف در اصولگرایی را به جبهه ای در این دولت نسبت داد؟!
 
به عبارت دیگر، نخست باید دریافت که این دولت یا حداقل جبهه قدرتمند درون آن آیا قبول دارد که جزو اردوگاه اصولگرایی است یا نه ، تا بعد بتوان چنین اتهامی را به آن نسبت داد. 

نکته سوم در این است که چرا عبارت «جریان انحرافی اصولگرایی» به صورت هماهنگ در سایت های همسو منتشر می شود و طرح چنین موضوعی در فضای کنونی سیاسی کشور از چه رو است؟
 
چنین عبارتی قبل از هر چیز ناظر به انتخابات ریاست جمهوری یازدهم است و به نوعی خبر از رقابت زود هنگام انتخاباتی می دهد. چنین رقابتی با توجه به دو سال و نیم باقیمانده تا انتخابات یازدهم، خلاف رویه سه دهه گذشته و در نتیجه، کاملا غیر طبیعی است اما از سوی دیگر و با توجه به وقایع رخ داده در یک سال و نیم گذشته باید اعتراف کرد چنین رقابتی چندان هم غیر طبیعی نیست. 

در واقع، اتفاقات یک سال و نیم گذشته کار افراط گرایی را به آنجا رساند که در عمل به برچیده شدن بازار اردوگاه اصلاح طلبی ختم شد و  فضای سیاسی را با انسداد رو به رو کرد. 

در این میان، تلاش برخی چهر های اصولگرا همانند علی مطهری یا  حجت الاسلام و المسلمین صدیقی در خطبه های نماز جمعه نیز باعث بازگرداندن اصلاح طلبان به صحنه رسمی سیاسی نشد. در خلاء حضور اصلاح طلبان، استفاده گروهی از ظرفیت های موجود برای ریاست جمهوری یازدهم طبیعی است.
 
شاید ویژگی های این گروه مطابق با معیارهای اردوگاه موسوم به اصولگرایی نباشد، اما این دلیل نمی شود تا خود را محروم از وضعیت موجود کند به خصوص این که چندان هم خود را در این اردوگاه نمی داند. 

به عبارت دیگر، رقابت زود هنگام انتخاباتی، نتیجه بارز و مشخص افراط گرایی در اتفاقات گذشته است که با ایجاد انسداد سیاسی، فضای مناسب را برای گروهی خارج از معیارهای اصلاح طلبی و اصولگرایی ایجاد شده کرده است. 

رقابت زودهنگام انتخاباتی از وجه دیگر حاکی از به صدا در آمدن زنگ خطر در اردوگاه اصولگرایی است تا با عبارت «جریان انحرافی اصولگرایی» و عباراتی از این قبیل زمینه برای وارد کردن اتهام انحراف بر این گروه آماده شود و بتوان به این وسیله آن را از صحنه سیاسی حذف کرد.
 
این تبیلغات نشان می دهد که اردوگاه موسوم به اصولگرایی خود را مواجه با رقیبی قدرتمند در انتخابات آینده می بیند و با وارد کردن این اتهام فعالیت انتخاباتی را در عمل آغاز کرده است. به نظر می رسد که این وضعیت کماکان ادامه داشته باشد و حتی اتهام ها جدی تر شوند.
 
اما باید توجه داشت که تا وقتی اصلاح طلبان معتقد به نظام و رهبری در فضای سیاسی از لاک حضور غیر رسمی خارج نشده و مجوز فعالیت رسمی پیدا نکنند، چنین اتهام هایی نمی تواند رقیب تازه به میدان آمده را حذف کند و حتی همین امر بیشتر باعث تقویت آن خواهد شد. 

در واقع، تقابل "اصلاح طلب معتقد به نظام و ولایت فقیه" و "اصولگرا" تعادلی در فضای سیاسی ایجاد می کرد که با حذف یک سو، وضعیت به نفع طرف دیگر ختم نشده، بلکه باعث ظهور گروهی با ظرفیت و ادعاهایی تازه شده و تا برقراری تعادل پیشین، این گروه است که از ظرفیت های موجود بهره برداری خواهد کرد و به موفقیت های چشمگیر احتمالی خواهد رسید.

bato-adv
پرطرفدارترین عناوین