فرارو- مذاکره کنندگان هستهای آمریکا و ایران پس از بیش از ۱۵ ماه دیپلماسی با میانجیگری اتحادیه اروپا در وین با متن نهایی سندی برای احیای توافق هستهای سال ۲۰۱۵ میلادی ایران به پایتختهای خود باز گشتند.
به گزارش فرارو به نقل از کریستین ساینس مانیتور، از سرگیری ناگهانی مذاکرات در اواخر هفته گذشته که پس از یک تاخیر پنج ماهه به طرز ناامیدکنندهای به بن بست رسیده بود بار دیگر بارقه امیدی را برای بازگشت به برجام روشن کرد.
اوباما با اعلام اولین توافق هستهای ایران در سال ۲۰۱۵ میلادی گفته بود که این توافق بر اساس راستی آزمایی بنا شده است نه اعتماد. در حالی که دولتها آخرین سند مورد توافق مذاکره کنندگان را بررسی میکنند مانع اصلی برای تجدید توافق بیاعتمادی است.
با این وجود، اگر برجام احیا شود بر سطوح فزاینده و شاید بیاعتمادی متقابل غلبه خواهد کرد.
چرخه بازخورد منفی با خروج یکجانبه «دونالد ترامپ» رئیس جمهور وقت آمریکا در سال ۲۰۱۸ میلادی و کارزار فشار حداکثری او برای تجدید و گسترش تحریمها و به دنبال آن گسترش برنامه هستهای ایران بسیار فراتر از محدودیتهای توافق آغاز شد.
تحلیلگران معتقدند بهترین نتیجه ممکن است یک صلح سرد سخت باشد که در آن هیچ یک از طرفین تشدید تنش را انتخاب نکنند. با این وجود، حتی اگر این توازن حاصل شود در برابر بیاعتمادی پایدار و تحریکات احتمالی که با اقدامات طرفین ثالثی مانند اسرائیل که به ترورها و خرابکاریهای متعدد در داخل ایران ادامه میدهد آسیبپذیر خواهد بود و ترکیب این عوامل میتوانند جرقه تشدید مجدد تنشها باشند که خطر جنگ را به همراه دارد.
جزئیات متن جدید محرمانه است و باید توسط ایالات متحده و ایران و هم چنین چین، روسیه، بریتانیا، فرانسه و آلمان مورد تایید قرار گیرد. مقامهای اتحادیه اروپا در وین گفتند که سند نهایی ۲۵ صفحهای «بهترین پیشنهاد ممکن» و «سازش بسیار خوبی» است.
چنین نتیجهای حتی یک هفته پیش بسیار بعید به نظر میرسید برای یک روند رو به مرگ در ایران که توسط یک تغییر سیاسی قابل توجه به سمت وضعیتی همراه با تندروی و گسترش احساسات ضد غربی پیش میرود.
از سوی دیگر، از طرف ایالات متحده «جو بایدن» رئیس جمهوری امریکا در اولین روزهای ریاست جمهوری خود تعدادی از فرامین دوران ترامپ را لغو کرد، از کنار گذاشتن توافق توسط ترامپ انتقاد کرده بود و وعده داد که توافقی «طولانیتر و قوی تر» را ایجاد خواهد کرد که توسعه موشکی و فعالیتهای منطقهای ایران را محدود کند.
با این وجود، بایدن ماهها پیش از آغاز تلاشها برای احیای برجام منتظر ماند و بسیاری از تحریمهای ترامپ را حفظ کرد.
به گفته «علی واعظ» مدیر پروژه ایران در گروه بینالمللی بحران حتی پیش از آغاز دوباره مذاکرات همه طرفین مصمم بودند که روند دیپلماتیک را شکست خورده اعلام نکنند. با این وجود، حتی با وجود نشانههای جدید پیشرفت او میگوید سطح خوشبینیاش برای حصول یک توافق از ۵ درصد در هفته گذشته به تنها ۱۰ درصد در حال حاضر افزایش یافته است.
واعظ میگوید: «درست است که مذاکره کنندگان یک گام به جلو برداشتند و در زمینه ضمانتها و تحریمهای طرفین مرتبط با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیشرفت کردند، اما هم چنان بر سر تحقیقات پادمانی آژانس بینالمللی انرژی اتمی گرفتار شدهاند و این بن بست ادامه دارد».
او میافزاید: «به نظر نمیرسد ایران باور داشته باشد که زمان و راه حلها برای دستیابی به موفقیت در حال حاضر به اتمام رسیده است.»
واعظ میگوید که تمام طرفین مرتکب اشتباه شدند. او میگوید: «دولت بایدن نادیده گرفت که خروج ترامپ از توافق تا چه میزان اعتماد اندک ایرانیها به اعتبار ایالات متحده به عنوان یک شریک مذاکره کننده را از بین برد و تا چه اندازه بر روح و روان ایران آسیب وارد کرد. ایران با خود فکر میکند که هر زمان و بدون هزینه خارج شدن امریکا از توافق هستهای میتواند برای اعتبار تهران هزینهزا باشد».
رسانههای اصولگرا در ایران در تحقیر هرگونه بازگشت به توافقی که آن را اهدای جواهرات هستهای ایران با مزایای اقتصادی اندک توسط یک رئیس جمهور از دید آنان ساده لوح و متمایل به اصلاحات یعنی «حسن روحانی» توصیف میکنند. «علیرضا تقوی نیا» تحلیلگر سیاسی اصولگرا اخیرا نوشته بود: «برجام پیشتر مرده است آنان به سادگی از بیان آن امتناع میورزند».
«ناصر هادیان» استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران میگوید: «اینجا اصلا اعتمادی وجود ندارد. اصولگرایان میگویند که یک توافق ایجاد شده دوام بیشتری از دوره دولت بایدن نخواهد داشت».
هادیان میافزاید: «از ابتدا خواستههای هر دو طرف برای احیای توافق برای طرف دیگر غیر واقع بینانه بود. ایران میلیاردها دلار غرامت میخواهد. برآورد محافظهکارانه ۲۴۰ میلیارد دلار برای جبران خسارات ناشی از خروج ایالات متحده از برجام است. تضمینی برای این که هیچ رئیسجمهور آینده آمریکا نتواند دوباره از این توافق دست بکشد و همه تحریمها لغو شود، از جمله حذف نام سپاه از فهرست تروریستی امریکا».
ایالات متحده نیز به نوبه خود از ایران خواسته که نقض برجام را پایان داده و سانتریفیوژهای پیشرفتهاش را متوقف ساخته و کاهش سطح غنیسازی اورانیوم را به خلوص ۳.۶۷ درصد محدود سازد.
درون ایالات متحده و ایران نیروهای تندروی قابل توجهی وجود دارند که با هر توافقی مخالف هستند، صرفنظر از این که این توافق تا چه اندازه برای دو طرف سودمند باشد. از زمانی که برجام برای اولین بار حاصل شد، سیاست در هر دو طرف تغییر کرد و پیشرفتهای هستهای ایران یافتن فرمول جدید قابل قبول برای تمام طرفین را به چالش تبدیل کرد.
«عدنان طباطبایی» رئیس خاورمیانه اتاق فکر کاپرو مرکز تحقیقات کاربردی در مشارکت با شرق مستقر در آلمان میگوید: «برای ایران برجام در سال ۲۰۱۵ میلادی به خودی خود یک سیاست و هدف بود، اما در سال ۲۰۲۲ میلادی برجام ابزاری برای دستیابی به سیاستی متفاوت است و این سیاست خنثی کردن تحریمها میباشد».
طباطبایی که به طور مکرر به ایران سفر میکند، میگوید که تهران به عنوان یک «جاه طلبی جدید» آرزوی داشتن اقتصادی به اندازه کافی قوی برای مصون ماندن از رویکرد هویج و چماق ناشی از تحریمهای امریکا را دارد.
این بدان معناست که تصمیم گیرندگان ایرانی ممکن است حتی احیای موقت برجام را برای کمک به تقویت اقتصادی که توسط تحریمها و سوء مدیریت آسیب دیده است، اقدامی مفید بدانند.
او میگوید: «تیم مذاکره کننده فعلی ایران باید توافق تازه را در خانه بهعنوان یک موفقیت بفروشد و این موفقیت باید به معنای دستیابی به یک امتیاز خوب از سوی ایالات متحده باشد. احتمالاً اعتماد متقابل در پایینترین سطح خود است. تجربه برجام واقعا فاجعه بار بوده و ما واقعا دامنه فاجعه بار بودن آن را درک نکردهایم یا به آن اذعان نکردهایم».
آژانس باید برای حسن نیت آنها را ببندد بعد توافق امضا شود.
و الا چند سال است که برجام نابود شده پس باید توافق جدیدی پایه گذاری شود.