فرارو- بخش حوادث روزنامه‌های امروز عمدتا به خبر گروگان گیری پسر بچه 8 ساله در مدرسه پرداخته‌اند.
روزنامه تهران امروز در این باره نوشت، مأموران پليس در محدوده خاني آباد به يك مرد كه پسر بچه‌اي را در بغل خود داشت و به سرعت در حال راه رفتن بود مظنون می شوند. با نزديك شدن به اين مرد مشخص می شود كه پسربچه حدود 9 - 8 ساله درخواست كمك مي‌كند.
در اين لحظه مرد با ديدن خودرو گشت پليس به سرعت و در حالي كه بچه را رها نكرده پا به فرار میگذارد اما با تعقيب ماموران وي با پسر بچه به سمت مدرسه‌اي ابتدايي كه در حياط آن باز بود می رود و با گرفتن چاقويي زيرگلوي كودك با تهديد می گوید: «اگر به من نزديك شويد اين بچه را مي‌كشم».
ماموران ابتدا سعي در آرام کردن آدم ربا داشته اما با تسليم نشدن آدم ربا، ماموران در يك فرصت كوتاه به دست آمده به اين مرد حمله ور شده و پسر بچه را بدون هرگونه آسيب از چنگ وي آزاد می‌کنند.
متهم پس از دستگیری در پاسخ به سوالات افسر پرونده ادعا كرد مواد مخدر از نوع شيشه مصرف كرده و در لحظه وقوع جرم تعادل فكري نداشته است.
احتمال قصاص جوان اسیدپاش
مرد جوانی که با پاشیدن اسید به صورت دختر جوان، وی را مجروح کرده بود دوباره به جریان افتاد.
به گزارش روزنامه «خراسان»، دختر جوانی که در پاییز سال 83 در اثر یک کینه قبلی از سوی پسر جوانی که از خودش 5 سال کوچک‌تر بود مورد حمله واقع شده و صورتش بر اثر اسید سوخته بود از کشور اسپانیا به ایران بازگشت و تقاضای قصاص کرد.
پیش از این «محمد» فرد اسیدپاش از سوی قضات دادگاه کیفری به قصاص پاشیده شدن اسید و همچنین پرداخت دیه محکوم شده بود اما از آنجا که آمنه برای درمان به کشور اسپانیا سفر کرده بود پرونده مسکوت مانده بود.
آمنه پس از بازگشت از سفر درمانی اسپانیا مدعی شد برای هزینه مداوا قصد دارد از متهم دیه گرفته و همچنین می‌خواهد محمد را قصاص کند.
قاضی پرونده در این‌باره گفته:«تمام تلاش خود را می‌کنیم تا بتوانیم در این پرونده صلح و سازش برقرار کنیم اما در صورتی که موفق نباشیم حکم قصاص چشم بزودی اجرا خواهد شد».
خواسته شرم آور پدر معتاد از دختر خود
به گزارش روزنامه "وطن امروز"، دختر 15 ساله که با پدرش گدایی می‌کرد پس از ازدواج با یک فروشنده ضایعات و خورده‌نان به خاطر مزاحمت پدر خود به دایره اجتماعی کلانتری شهید نواب صفوی مشهد مراجعه و از پدر خود شکایت کرد.
این دختر شکایت خود را چنین شروع کرد:«یونس دست‌بردار نبود و عاقبت او و مادرش مرا در حالی که همراه پدرم مشغول گدایی بودیم در کنار خیابان خواستگاری کردند و پدرم با خوشحالی جواب بله را گفت و همان شب نیز من و یونس با هم نامزد شدیم».
وی که در حال حاضر در خانه شوهر با با سه برادر و دو خواهر همسرش زندگی می کند ادامه داد:«پدرم اجازه نمی‌دهد آب خوش از گلویم پایین برود و هر روز برای‌مان ایجاد مزاحمت می‌کند. او چند سال پیش به دام موادمخدر افتاد و مادرم را نیز به دلیل تزریق موادمخدر جان خودش را از دست داد و پدرم که با این مصیبت خودش را شکست‌خورده می‌دید کارش را رها کرد و در کمتر از 10 سال تمام دار و ندارمان را فروخت و دود کرد و به هوا داد».
شاکی با اعلام اینکه پدرش هر روز به جلوی خانه پدرشوهرش می‌آید و با ایجاد مزاحمت، مقداری پول می‌گیرد گفت:«چند روز پیش با اصرار از من خواست به خانه یکی از دوستانش بروم و من هم قبول کرده همراه او رفتم؛ در آنجا وقتی متوجه شدم در ازای تحویل مقداری موادمخدر و برای مقاصد غیراخلاقی من بیچاره را به آنجا کشانده است، اشکم درآمد و فرار کردم».
بنا بر این گزارش با تلاش مسئولان کلانتری اقدامات قانونی لازم در این باره به‌عمل آمده است.
جلوگیری از طلاق با قتل
جوان 28 ساله تهرانی که قصد طلاق همسرش را داشت به دست برادر زن خود کشته شد.
ماجرا از این قرار است که همسر مقتول به دنبال اختلاف شدید با شوهر خود به خانه پدری بازگشته و برادر خود را برای برگرداندن وسایل‌اش به خانه شوهر می فرستد.
متهم در تشریح ادامه ماجرا گفت: «رحمان پسر دايي و دوست صميمي‌ام بود اما از وقتي با خواهرم اختلاف پيدا كرد بارها واسطه شدم تا آنها را آشتي دهم اما دامادمان زير بار نمي‌رفت. روز حادثه وقتي براي آوردن لباس‌هاي خواهرم به خانه‌اش رفتم او را در حال مصرف ماده مخدر شيشه ديدم. بنابراين من هم كنارش نشستم و هر دو به مصرف شيشه پرداختيم. در حالي كه حال عادي نداشتيم دوباره از او خواستم خواهرم را طلاق ندهد اما ناگهان به ناسزاگويي پرداخت كه كنترلم را از دست داده و با كارد به جانش افتادم».
