محمد صادق جوادی حصار در روزنامه اعتماد نوشت: برخلاف بسیاری از گمانهزنیها روند احیای برجام با تاخیر توام شده است؛ یعنی گفتگوهای ایران با طرفهای مقابل همچنان ادامه دارد و هنوز تصویری از تفاهم احتمالی نمایان نشده است. جدا از ابعاد سیاسی موضوع که در حیطه تخصص عالمان این حوزه است، تاخیر در احیای برجام در حوزههای اقتصادی، امنیتی، راهبردی و... نیز تبعاتی به جای گذاشته است که ضروری است، این مقولات، مورد ارزیابی تحلیلی قرار بگیرند.
همان طور که از عنوان برجام پیداست، این سند بینالمللی یک برنامه جامع اقدام مشترک است که در آن وظایفی برای دو طرف در نظر گرفته شده است. ایران پذیرفته برنامه هستهای خود را ذیل نظارتهای نهادهای نظارتی بینالمللی مانند آژانس و... قرار بدهد و در ازای آن تحریمهای هستهای پایان پذیرد. در واقع برجام امکان صادرات نفت، بازگشت به عرصه تجارت بینالملل، همکاریهای مشترک با شرکتهای بینالمللی و... را برای ایران فراهم میسازد.
اما به طور کلی دو دسته و جریان با احیای برجام مخالفت میکنند، گروه نخست، افراد و جریاناتی هستند که بیرون قرار دارند و مخالف رشد، توسعه و قدرتمند شدن ایران هستند. در ابعاد جهانی برخی گروهها در امریکا و در ابعاد منطقهای نیز رژیم صهیونیستی در زمره این کشورهای مخالف قرار میگیرند.
این کشورها و این جریانات مخالف، تصور میکنند، برجام، ظرفیتهای تازهای را ایجاد میکند که ایران از طریق آن میتواند گامهای بلندی در مسیر تثبیت خود در منطقه بردارد. دسته دوم، اما مخالفان داخلی برجامند که شوربختانه از عدم احیای برجام منافع سرشاری کسب میکنند که درست در مقابل منافع عمومی جامعه قرار دارد. یعنی اگر برجام، احیا و منافع مردم تضمین شود، منافع آنها به خطر میافتد.
این دسته از افراد در ادبیات سیاسی و عمومی کشور عناوین مختلفی دارند که مهمترین عنوان آنها «کاسبان تحریم» است. اما کاسبان تحریم چه شمایلی دارند و چه منافعی را به قیمت مشکلات بیشتر مردم برداشت میکنند؟
افراد و جریاناتی که در زمان تحریم، کالاهای بنجل و بیکیفیت چینی را در سایه تحریمهای اقتصادی به قیمتهای گزاف به مردم تحمیل میکنند، مهمترین نمادهای کاسبان تحریم در کشورند. نمونه عینی و برجسته یک چنین رفتارهایی را در صنعت خودرو میتوان مشاهده کرد.
دهههای متمادی است که مردم ایران، پولهای هنگفتی را صرف خریداری خودروهایی میکنند که نه امنیت خاطر برای آنها ایجاد میکند و نه امنیت جانی دارد. این در حالی است که گزارشهای میدانی مستند حاکی از آن است که ایرانیان با نصف قیمتی که برای پراید میپردازند میتوانند برندهای لوکسی مانند بنز، بیامو، فولکس واگن و... سوار شوند.
خودروهایی که هم از منظر ظاهری، هم از نظر امنیت و هم از نظر کیفیت، قابل مقایسه با نمونههای داخلی نیستند. نکته دردآور ماجرا این است که این اجحاف با ظاهر تولید داخلی انجام میشود. یعنی جنس چینی را وارد کشور کرده و سر همبندی میکنند، بعد عنوان تولید داخلی روی آن میگذارند.
اما برجام را از زاویه دیگری نیز میتوان بررسی کرد و آن کمک به بهبود شاخصهای حکمرانی در جامعه است. بر اساس اعلام کشورهای غربی، در صورت عملیاتی شدن برجام، پس از ۱۰ سال مجموعه تحریمهای اقتصادی، نظامی، لجستیکی پیش روی ایران برداشته شده و ایران میتواند به عنوان یک عضو عادی سازمان ملل متحد در فرآیند اقتصاد و تجارت بینالمللی حضور پیدا کند. به هر حال ایران یکی از کشورهایی است که ذخیره فوقالعاده نفتی، گازی و... دارد، پایان تحریمها، زمینه لازم برای افزایش درآمدهای کشور را فراهم میکند.
از سوی دیگر، دولت نیز پول بیشتری برای جبران کسری بودجه و اجرای برنامههای رفاهی و اقتصادی خود دارد. در شرایط فعلی، عدم احیای برجام باعث شده تا میان دولت و مردم فاصله بیفتد. مردم احساس میکنند دولت قبل از جراحی اقتصادی از طریق احیای برجام، میتوانست فشار فعلی بر دهکهای متوسط و محروم جامعه را کاهش بدهد. باید توجه داشت، هر اندازه فاصله دولت و ملت افزایش پیدا کند، امنیت کشور بیشتر به خطر میافتد.
فراموش نباید کرد، جمهوری اسلامی از آغاز بر مبنای رابطه مستحکم نظام با مردم شکل گرفته و هرگونه خدشه در این روند، پشتوانه نظام را دچار آسیب میسازد. بنابراین احیای برجام باعث بهبود نظام حکمرانی و بهبود مناسبات ارتباطی نظام با مردم نیز خواهد شد.