«قیمت مواد غذایی در ایران ارزان است و باعث قاچاق به کشورهای همسایه شده است». این توضیحی است که دولتهای مختلف بارها بهانه کرده و قیمت کالاهای اساسی در ایران را به شیوه خودشان بالا بردهاند، اما بررسی قیمت سه قلم غذایی یعنی گوشت قرمز، روغن و نان در ایران و برخی کشورهای همسایه نشان میدهد که این ادعا نهتنها واقعیت ندارد و قیمت غذا در ایران شانهبهشانه قیمت غذا در ترکیه و امارات است که بهای غذا در بعضی کشورهای جنگزده مانند عراق و افغانستان از ایران ارزانتر است.
به گزارش شرق، این روزها دولت سیزدهم مشابه آنچه در دولت حسن روحانی و درباره بنزین اتفاق افتاد، اصلاح قیمت و جراحی اقتصاد را بهانه کرده و مصرفکنندگان را با برچسبهای جدید قیمت شوکه کرده است.
حالا «ارزانی بیش از اندازه کالاهای اساسی ایران در مقایسه با همسایهها» ادعای جدید دولت برای توجیه وضعیت و گرانکردن این اقلام اساسی است. درحالیکه برخلاف ادعای دولت، قیاس قیمت چند قلم از همین کالاهای اساسی در کشورهای همسایه با ایران تفاوت معناداری را نشان نمیدهد، ولی حداقل دستمزد و قدرت خرید مردم ایران با مردم کشورهای همسایه اختلاف چشمگیری دارد.
ارزانی کالاهای اساسی در ایران در قیاس با کشورهای همسایه بهانه جدید دولت برای افزایش قیمت است؛ سناریویی تکراری که سه سال پیش درباره بنزین هم آن را نوشتند.
آبان ۱۳۹۸، پس از افزایش ۲۰۰درصدی قیمت بنزین، گفته شد که پایینبودن قیمت بنزین در ایران موجب قاچاق آن در گذرگاههای مرزی شده و با حذف بخشی از یارانه این کالا، مصرف داخلی آن مدیریت و بهینه خواهد شد.
نتیجه این شد که اخیرا مردم فهمیدند درحالیکه بنزین سهمیهای را به بهانه جلوگیری از قاچاق سهبرابر کرده و به نرخ هزارو ۵۰۰ تومان و بنزین آزاد را شش برابر و به نرخ سههزار تومان رساندند، دولت وقت آن را فقط لیتری ۵۰۰ تومان به دست خارجیها رسانده است.
مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فراوردههای نفتی ایران رسما اعلام کرد که کمتر از یک سال بعد از گرانکردن بنزین در کشور، بنزین صادراتی با قیمت لیتری ۵۰۰ تومان به خارج از کشور صادر شده است.
حالا به نظر میرسد بار دیگر قصه قاچاق به کشورهای همسایه در داخل تکرار میشود. اینبار درباره آرد و برخی دیگر از کالاهای اساسی؛ آنهم درست وقتی که ایران در مجاورت با یکی از بزرگترین تولیدکنندگان گندم دنیا یعنی پاکستان واقع شده است.
درحالیکه برخی ادعا میکنند قاچاق آرد به سهمیلیون تن در سال رسیده است، سایت انتخاب به نقل از احمدعلی گودرزی، فرمانده مرزبانی انتظامی ایران نوشته است که کشفیات روزانه در مرزها نشان میدهد از ابتدای سال جاری تا نیمه اردیبهشت (همزمان با افزایش قیمت جهانی گندم)، روزانه حدود ۱۰۶ کیلوگرم آرد قاچاق شده که این یعنی قاچاق روزانه آرد از ایران فقط حدود دو کیسه ۵۰ کیلوگرمی است!
مرتضی عزتی، کارشناس اقتصاد هم در گفتگو با ایلنا ادعای سهمیلیون تن قاچاق سالانه را توجیه گرانی خوانده و گفته هیچ عقل سلیمی آن را نمیپذیرد.
با این حساب ظاهرا هرزمان که دولت کمر به گرانی یکی از اقلام سفره مردم میبندد، برای توجیه تصمیمش به کلیدواژههای قاچاق و ارزانی در داخل متوسل میشود؛ دقیقا مثل اتفاقی که اینروزها برای نان درحال رخدادن است.
مثلا کمی پیش نماینده مردم شیراز در مجلس شورای اسلامی گفت: «چون قیمت کالاهای ما ارزانتر از کشورهای همسایه است، نگرانیم که این کالاها بهصورت رسمی و غیررسمی به این کشورها انتقال یابد و ما شش ماه آینده با مشکل روبهرو شویم».
یا چند هفته پیش که سیدحسن عاملی، امامجمعه اردبیل ادعا کرد: «در دنیای معاصر در هیچ کشوری مثل ایران نان ارزان نیست. تمام ملتها وقتی قیمت نان در ایران را میشنوند تعجب میکنند»!
این ادعا البته فقط محدود به نان نمیشود و درباره بیشتر کالاهای اساسی در ایران تکرار میشود.
مثلا عسکرزاده معاون وزیر جهاد کشاورزی اخیرا عنوان کرده: «قیمت روغن در کشورهای همسایه ۱۰ برابر نرخ داخلی است» یا برخی رسانهها فهرست طویلی از قیمت آرد در بیش از ۹۱ کشور جهان آماده کردهاند تا ثابت کنند که قیمت آرد در ایران از ۸۵ کشور ارزانتر است.
در میان این دست ادعاها، یک فهرست ظاهرا از نظرشان مغفول مانده است؛ فهرست حداقل دستمزد و جایگاه ۱۶۰ ایران در این لیست.
درواقع این دست قیاسها بدون توجه به درآمد سرانه و قدرت خرید مردم در داخل انجام میشود تا صرفا بتواند ثابت کند کالای مدنظر باید گران شود.
قیمت روز سه قلم از کالاهای اساسی را در چهار کشور همسایه یعنی افغانستان، ترکیه، امارات و عراق به دست آوردیم؛ گوشت گوساله، روغن مایع خوراکی و نان.
با برگرداندن قیمت این اقلام به یک پول واحد (دلار آمریکا) و قیاس آن با حداقل دستمزد نتایج جالبی به دست آمد.
مقایسه قیمت دلاری گوشت قرمز، نان و روغن در ایران و کشورهای همسایه نشان میدهد که قیمت این اقلام تقریبا مشابه بازار امارات و ترکیه است و درحالیکه یک کیلوگرم گوشت قرمز در ایران حدود ۹.۲ دلار قیمت دارد، یک کیلوگرم گوشت قرمز در ترکیه حدود ۹.۶ دلار و در امارات ۱۰ دلار قیمت دارد.
در عراق و افغانستان هم قیمت گوشت قرمز پایینتر از ایران است و یککیلوگرم گوشت قرمز در بازار عراق بهطور میانگین حدود ۷.۴ دلار و در بازار افغانستان چهار دلار است.
قیمت یک قرص نان متوسط هم در بازار ایران حدود ۰.۱ دلار است که این قیمت تقریبا با نرخ نان در عراق و افغانستان برابر است. در ترکیه هر قرص نان حدود ۰.۲ دلار و در امارات ۱.۲ دلار است.
قیمت روغن، اما در ایران اندکی ارزانتر از کشورهای همسایه است.
یک لیتر روغن در ایران حدود ۰.۸ دلار قیمت دارد و در ترکیه ۲.۱ دلار، در افغانستان ۲.۳ دلار و در امارات ۵.۴ دلار قیمت دارد.
در امارات هر کیلوگرم گوشت گوساله حدود ۳۷ درهم، هر لیتر روغن ۱۷ تا ۲۲ درهم و هر قرص نان مصرفی مورد استفاده عموم ۴.۵ درهم است.
با این حساب با در نظر گرفتن برابری درهم و دلار، یک خانوار چهارنفره اماراتی برای تأمین سه کیلوگرم گوشت، چهار لیتر روغن و ۱۲۰ قرص نان در یک ماه که حداقل نیاز (براساس معیشت در ایران) است، باید حدود ۱۹۵ دلار بپردازند درحالی که طبق آمار صندوق بینالمللی پول اماراتیها در سال ۲۰۲۱ حداقل دوهزار و ۷۶۷ دلار در ماه دستمزد گرفتهاند.
با این حساب مردم امارات فقط حدود ۷ درصد از حداقل درآمد خود را برای خرید این سه قلم غذای اصلی هزینه میکنند.
اما یک خانوار چهارنفره ایرانی برای مصرف همین مقدار کالاهای اساسی در ایران باید ۴۲.۸ دلار بپردازد، چراکه دستمزد ماهانه در ایران حتی در سال جاری که افزایش یافته به ۲/۱۴۹ دلار رسیده است.
حتی در عراق جنگزده و افغانستان زیر پرچم طالبان هم وضعیت بازار غذا مناسبتر از ایران به نظر میرسد.
در عراق هر قرص نان ۱۶۶.۶ دینار، هر کیلو گوشت ۱۰ هزار و ۸۷۰ دینار و هر لیتر روغن دوهزار و ۷۵۰ تا سههزار و ۵۰۰ دینار است.
درواقع برای تهیه ماهانه این سه قلم کالا در یک خانوار تنها ۴۱.۴ دلار نیاز است یعنی چیزی حدود یکششم حداقل دستمزد سال ۲۰۲۱ در این کشور.
در افغانستان هم با حدود یکهفتم درآمد ماهانه میتوان این مقدار کالای اساسی را تهیه کرد. چراکه در این کشور هر نان ۱۰ تا ۲۰ افغانی، هر لیتر روغن ۲۰۰ افغانی و هر کیلوگرم گوشت ۳۵۰ افغانی است.
با این اوصاف آیا هنوز میتوان گفت کالاهای اساسی ارزانتر از همهجای دنیا به دست ایرانیها میرسد؟
هادی حقشناس، کارشناس اقتصادی، در همین زمینه به «شرق» میگوید: نکته کلیدی این است که مسئولان ما منابع درآمدی را با یک پول حساب میکنند و مصارف را با پول دیگری. الان هر ساعت دستمزد در کشورهای اروپایی میانگین نزدیک به ۲۰ دلار است که به پول ما چیزی نزدیک ۶۰۰ هزار تومان میشود، ولی آیا دستمزد ساعتی کارگران ما این اندازه است؟ قطعا نیست.
وقتی درآمد با خارجیها قابل قیاس نیست طبیعتا نمیتوان مصارف را هم با آنها قیاس کرد. ضمنا اصلا با قبول اینکه نان و بنزین ارزانتر از همسایههاست، این سؤال پیش میآید که آیا قیمت پراید در ایران با کشورهای همسایه یکسان است؟
اگر قرار است قیمت نان و بنزین شبیه همسایهها باشد، خودرو هم باید با قیمتی مشابه کشورهای همسایه در کشور وارد شود دیگر. اما آیا شما این اجازه را میدهید؟ خیر.
او میافزاید: میانگین قیمت خودرو در جهان شش تا هفت هزار دلار است. یعنی با ۵۰۰ میلیون تومان راحت میتوان آخرین مدل مگان را خرید. آیا اکنون من با این پول میتوانم ماشینی مشابه مگان در داخل بخرم؟
لذا این قیاسها زمانی درست است که همه چیز یکسان باشد و مردم حق انتخاب پوشاک، خودرو، لوازم خانگی و غیرهشان را داشته باشند.
اقتصاد را باید به صورت یک پکیج با کشورهای دیگر مقایسه کرد اقتصاد را نباید جزیرهای قیمتگذاری کرد. وقتی دستمزد من ریالی است منطقی نیست که مثلا گندم را با قیمت دلاری بخرم.