فرارو- میثم مطیعی مداح منتقد دولت روحانی به گرانیها در دولت رئیسی واکنش نشان داد. او امسال بر خلاف دولت روحانی برای مراسم عید فطر دعوت نشد.
به گزارش فرارو، میثم مطیعی سال نود و شش با مداحیای با ترجیع بند «ای نشسته در صف اول» در نماز عید فطر حاشیه ساز شد و مطالبی را علیه حسن روحانی و دولت او عنوان کرد، یک سال بعد اما انتقاد او به دولت تندتر شد و حتی به رئیس جمهور وقت حسن روحانی با کنایه گفت: "صف اول ننشین، در میان جماعت جا هست!"
او در آن سال به دلیل وضعیت اقتصادی و هم به دلیل خروج آمریکا از برجام، شعر تندی علیه دولت روحانی در نماز عید فطر خواند. امسال اما فرصت حضور در مراسم نماز عید فطر به او داده نشد. با این حال او در توییتی از وضعیت اقتصادی در دولت رئیسی انتقاد کرده است.
من یک جوانِ ساده و بی سر زبانم ،
هم مذهبی هم قِرطی ام حدِ میانم !
گاهی شدیداً عاشقِ خردادیانم ،
گاهی شدیداً عاشقِ حدادیانم !!!
من دوست دارم دکترِ جراح باشم ،
جراح اگر قسمت نشد مداح باشم .
مداح یعنی آن که خود بابُ المراد است ،
بیش از تمامِ باسوادان باسواد است !
فردی مؤدب بوده ، زورش هم زیاد است ،
در پشتِ فرمان نیز مشتاقِ جهاد است !!
مداح باید در پی إن قُلت باشد،
چیزِ زیادی نیست ، دستش کلت باشد !!!
هرکس بگیرد سبقت از مداح یاغیست ،
مزدورِ امریکاست بی شک یا عراقیست !!
یعنی که کافربوده، انسانِ الاغیست ،
تیری به مغزش هم نشیند اتفاقیست !!!
یعنی که حقش بوده با تیری بمیرد ،
تا بعد از این از مادِحین سبقت نگیرد .
از بس که دشمن میکند پرونده سازی ،
گردیده رسمِ مادحین شاکی نوازی.
هرکس شکایت برده از آنها به قاضی ،
باشیشه ی نوشابه ای گردیده راضی !!!!
مداح دلسوز و رئوف و مهربان است ،
این شایعاتِ تازه کار دشمنان است !
دنبال قرطی بازی و بی غیرتی نیست ،
معشوقه هم دارد اگر ، اسمش کتی نیست !!!!
دنبالِ پول و وعده های قیمتی نیست ،
او شیرِ "میدان" است و شیر”پاکتی”نیست .
مداح باید چپ نباشد راست باشد ،
قلیان برایش هر زمانی خواست باشد !!!
اصلأ نباید ذره ای گمراه باشد ،
مداح باید مثلِ یک مداح باشد .
از جرگه ی انصارِ حزب الله باشد ،
دوروبرش چندین نفر همراه باشد !
باید خرامان و کمی بی حس بیاید ،
باید که با تأخیر در مجلس بیاید .
آنها تمامأ باحیا و باشعورند ،
پامنبری هاشان بدنساز و قطورند !!!!
از آلتِ لهو و لعب بسیار دورند ،
دلخسته از موسیقی و فسق و فجورند .
غیر از “سلامِ من به تو یار قدیمی” ،
از هایده چیزی نمیداند علیمی !!!!!
خود مجری قانون و خود قانون گذارند ،
برحفظِ ارزشها شدیداً پافشارند .
دوشکا و آرپی چی و مین و تانک دارند ،
دیگر چه میخواهی که مداحان درآرند؟!
بی کلتِ آنها امنیت آری نداریم !
با بودنِ مداح دشواری نداریم !!!
از او نمیبینی گناهانی خفن را ،
بیند به چشم خواهری او مرد و زن را .
مداح میسازد به تنهایی وطن را ،
مداح می بُرَد اضافاتِ بدن را !!!!!
تا در وجودِ مردمان عیبی نماند ،
او هرچه بیرون میزند را می بُراند !!!!!
شکرِ خدا عاری ز چشمی هیز هستند ،
از شاکیانِ “روزِ رستاخیز” هستند .
استاد در هر مبحث و هرچیز هستند ،
در ورزش و علم و سیاست نیز هستند !
مثلِ مدیرِ تیمِ پیروزی دقیقند ،
چون با حبیب اللهِ کاشانی رفیقند !!
جانِ خودم مداح تویوتا ندارد ،
قبلأ اگرهم داشته حالا ندارد !!
مداح در فرمانیه ویلا ندارد ،
ویلا اگر هم داشته ژیلا ندارد !!!!
در پیش وندِ اسم آن ها هم خدایی ،
حاجی عمومأ بهتر است از کربلایی .
اصلأ ندارد خانه ی دربند حاجی ،
اصلأ نخورده بهرِ نان سوگند حاجی !
دور است از هرحیله و ترفند حاجی ،
آقای فردوپوس ! چرا میخندی حاجی؟!
دیگر به روی بازوانِ بی عیوبم ،
"سلطانِ غم مداح" رابایدبکوبم !!!
مداح جان ! سردار و سرلشکر تویی تو ،
بعد از خدایم حافظِ کشور تویی تو !!!
مداح جان ! ”فردینِ” ما دیگر تویی تو ،
محمود کریمِ آب منگل ! ”قیصر” تویی تو !
روکن تو تیراندازی ِ طوفانی ات را ،
چاقوی دسته بابکِ زنجانی ات را !!!!
حالا به عشقِ هیئتِ تو توی سوله ،
باید که با اصغرشل و مهران کوتوله ،
با تارهای عنکبوتِ لوله لوله ،
سازم لباسِ مشکی ضدِ گلوله !!!!
مداح جان ! تو قهرمان نه ، پهلوانی !!!
پایان – ارداتمند تو : م- کاویانى .....
نمیشناسمش