
ماهنامه مدیریت ارتباطات در شماره چهارم خود گفتوگویی با کمال خرازی در مورد ستاد تبلیغات جنگ و قطعنامه 598 انجام داده است. نسل دوم و سوم انقلاب اگر پيگير سياست باشند، با شنيدن نام او ياد نيويورك، نمايندگي ايران در سازمان ملل و سمتش در دولت سيد محمد خاتمي به عنوان وزير امورخارجه ميافتند و اگر هنوز هم پيگير باشند، حتماً مطلع هستند كه خرازي پس از پايان دولت دوم خاتمي با حكم رهبر انقلاب عهدهدار رياست شورايعالي راهبري روابط خارجي شد؛ شورايي كه كهنهكاران ديگري نظير علياكبر ولايتي، علی شمخانی، محمد شریعتمداری و محمد حسین طارمی هم عضوش هستند. خرازي اما ساليان دورتر و در زمانه جنگ هشت ساله در قالب مسؤوليت مهم ديگري هم براي نظام جمهوري اسلامي ايفاي نقش كرده است؛ مسؤوليت ستاد تبليغات جنگ؛ ستادي كه به گفته خرازي و راويان ديگر قرار بود تبليغات منفي خارجي را خنثي كرده و براي اذهان داخلي به منظور «دفاع مقدس» خوراك تبليغاتي تهيه كند.
مصاحبه ماهنامه مدیریت ارتباطات با خرازی در فضايي دوستانه و مطبوع انجام شد و بدون تعارف گفت اگر پاي جنگ و ستاد در ميان نبود، گفتوگو نميكرد.
خرازي در این مصاحبه درباره چرايي تعامل ستاد تبليغات با رسانههاي خارجي كه از اهرمهاي اصلي تبليغات منفي عليه ايران در فضاي بينالملل بودند، گفت كه رمز موفقیت در سیاستخارجی و تبلیغات خارجی چگونه نفوذ کردن در سیستمهای موجود رقبا و دشمنان است.
ماهنامه مدیریت ارتباطات از او دلايل عدم حضورش در فضاي رسانهاي را جويا شد.... خرازي هم مثل بسياري از همنسلان و همصنفانش دچار نوستالژي جنگ است و دلش نه براي جنگ كه براي حال و هواي آن تنگ شده است.
خرازی در این مصاحبه در خصوص مدیریت اخبار رسانهها در زمان جنگ گفت: «بيشتر وزارت ارشاد روزنامهها را کنترل و هدایت میکرد. طبیعتاً کار خبر در دروان جنگ باید سامان میداشت. البته این به معنای اعمال سانسور نبود، بلکه هدایت در کار بود تا مصلحتها رعایت شوند و در یک راستا کار انجام گیرد و تأثیر مثبت خود را بر افکار عمومی بگذارد. بنابراین تذکراتی به مطبوعات داده میشد که چرا ناهماهنگ خبری را منتشر کردهاند.»
وی ادامه داد: «البته آنها موظف بودند خبر را از خبرگزاری جمهوري اسلامي بگیرند كه اخبارش زير نظر ستاد توليد ميشد، در غير اين صورت ممکن بود به جبههها آسیب برسد. به همين دليل روزنامهها معمولاً از خودشان در زمینه جنگ تولید خبر نمیکردند. اگر خبر نادرستی میدادند، دشمن امکان سوء استفاده را داشت و میتوانست ضربه بزند.»
خرازی در خصوص حضور خبرنگاران خارجی در ایران در دوران دفاع مقدس نیز گفت: «طبعاً ما در داخل مشکلات زیادی نداشتیم و مردم به عنوان اعضای جبهه حضور داشتند و برای انعکاس اخبار جنگ در خارج و دفاع از حقوق مردم بود که تلاش زیادی میشد و از خبرنگاران خارجی حداکثر استفاده میشد. ما فضا را باز گذاشته بودیم که هر خبرنگار خارجی که آمادگی دارد در جبهه حضور پیدا کند. آنها نيز ميآمدند و حتي برخی از آنها نیز کشته شدند. فكر كنم اولین خبرنگاری که کشته شد از رویترز بود که در غرب کشور کشته شد.»
رئیس ستاد تبلیغات جنگ در پاسخ به این پرسش که ستاد درباره خبر پذيرش قطعنامه چگونه عمل كرد؟، گفت: «در تنظیم خبر قطعنامه فضا خیلی سنگین بود و کسی باور نمیکرد که قطعنامه را پذیرفته باشیم، ولی به هر صورت خبر تنظیم شد، زیرا يكي از کارهاي ستاد تنظیم خبرهای مهم بود.»
خرازی در بخش دیگری از گفتوگوی خود با ماهنامه مدیریت ارتباطات در خصوص قطعنامه 598 نیز توضیح داد: «شورای امنیت سازمان ملل عملاً از صدام حمایت میکرد. اولین قطعنامهای که این شورا صادر کرد و درخواست آتشبس کرد، زمانی بود که دشمن هنوز در سرزمین ما بود و لذا ما قبول نکردیم و گفتیم دشمن باید از سرزمین ما بيرون برود و متجاوز مشخص و تنبیه شود ولی آنها از همان اول در صدد این نبودند که ببینند حق با کيست، بلکه میخواستند شرايط جبهه را به نفع صدام تثبیت کنند. همان قطعنامه 598 را هم که دادند، در نهايت صدام را نجات میداد و هیچوقت در آن قطعنامه پیشبینی نکردند متجاوز موظف است حقوق کشوری که به آن تجاوز کرده است، بپردازد.»
وی ادامه داد: «در بند 6 اين قطعنامه آمده است که دبیرکل هیأتی را موظف میکند که بررسی کنند چه کسي متجاوز بوده و چگونه جنگ شروع شد و بند 7 نیز میگفت دبیرکل باید هیأتی را به دو کشور بفرستد تا میزان خسارات دو طرف را معین کند و سپس قطعنامه میخواست که صندوقی بین المللی تأسیس شده و از وجوه آن خسارات طرفین جبران شود. شوراي امنيت نمیخواست مشخص شود چه کسی متجاوز بوده و چه کسی باید غرامت بدهد، بلكه ميخواست خسارات طرفین جبران گردد، آن هم از صندوقی که هیچ وقت تشکیل نشد و قرار بود کشورها در آن پول بریزند تا به طرفین داده شود. روح حاکم بر این قطعنامه این بود که جنگ را تمام کنند و صدام را نجات دهند.»
وی تصریح کرد: «این هنر دیپلماسی ایران بود كه پس از جنگ از همین فضای نامطلوب، براساس شرایط پیش آمده پس از حمله عراق به کویت استفاده و کاری کند که صدام توسط دبیرکل سازمان ملل به عنوان متجاوز معرفی شود. در زمانی که من نماینده ایران در سازمان ملل بودم، تلاش زیادی انجام گرفت تا آقای «دکوئیار» دبیرکل وقت سازمان ملل هیأتی برای بررسی علل وقوع جنگ تشکیل داد و در نهایت هيأت مزبور اعلام کرد كه رژیم عراق جنگ را آغاز کرده است و بنابراین عراق کشور متجاوز است.»
خرازی با بیان اینکه با قطعنامه 598 نمیتوان از عراق غرامت گرفت، افزود: «شورای امنیت که تحت سلطه آمریکا و سایر کشورهایی بود که در دوران جنگ به صدام کمک میکردند، اقدامی در برابر گزارش دبیرکل انجام نداد، در حالی که گرفتن غرامت نیاز به صدور قطعنامه دیگری داشت که با اشاره به گزارش دبیرکل، عراق را موظف به پرداخت غرامت کند.»