ایام شهادت امیرالمومنین (ع) و برای آشنایی بیشتر با رهنمودهای آن امام همام به سراغ حجتالاسلام والمسلمین حمیدرضا مهدوی ارفع، استاد حوزه و پژوهشگر نهجالبلاغه رفتیم تا با او درباره وضعیت کارگزاران در حکومت علوی گفتگو کنیم.
به گزارش ایکنا، مهدوی ارفع به توضیح درباره کارنامه کارگزاران حکومت امیرالمومنین (ع) پرداخت و گفت: اگر کسی فکر کرد که در جمهوری اسلامی سی، چهل نفر اختلاسگر پیدا شد پس این حکومت باطل است، معلوم است مبانی فکریاش ضعیف است. مسئله مهمتر این است همان امیرالمومنین (ع) و پیامبر (ص) الگو، روش و دستورالعمل را به ما دادند تا پیاده کنیم و تا جایی که پیاده کنیم نتیجه میگیریم. پس آن کسی که میگوید چاره نیست حکومت علی (ع) هم پر از فساد بوده حرفش درست نیست و هم کار کسی که به خاطر چهار تا اختلاسگر اصل نظام را زیر سوال میبرد غلط است. حضرت در نهجالبلاغه در جواب خوارج مبنا را گفته است. خوارج پرچمی به نام «لاحکم الا لله» بالا بردند. حضرت فرمودند اینها شعار خوبی میدهند، چون آیه قرآن است، ولی مقصود غلطی از آن برداشت کردند. «لاحکم الا لله» یعنی قانون حکومت از خدا باشد نه اینکه خدا روی زمین بیاید و خودش فرماندار باشد. بعد حضرت این قاعده فطری را بیان کردند «انّه لابُدَّ للنّاسِ مِن امِیرٍ بَرٍ اَو فاجِرٍ» یعنی جامعه بشری چارهای ندارد و باید امیر داشته باشد چه حاکم سالم باشد و چه فاجر، یعنی نظم بد بهتر از بینظمی است.
وی در پاسخ به این پرسش که مهمترین شاخصه حکومت علوی چیست بیان کرد: دقیقا حضرت در خطبه ۲۱۶ شاخصه را بیان فرمودند. ایشان فرمودند اگر فهرستی از مشکلات جامعه را تدوین کنید فهرست خیلی بلندبالایی است، فهرست آرزوها و آرمانهای شما هم خیلی بلندبالا است. بعد حضرت میفرمایند این دو فهرست از یک راه محقق میشود و آن عبارت است از اینکه مردم حق امام جامعه را ادا کنند، حکومت هم حق مردم را ادا کند. «حَقُّ الْوَالِی عَلَى الرَّعِیَّةِ وَ حَقُّ الرَّعِیَّةِ عَلَى الْوَالِی». وقتی مردم حق رهبر را درست ادا کردند تمام مشکلات حل میشود و همه آرزوها محقق میشود، ولی اگر مردم بر حکومت چیره شدند و خواستند با اغتشاش حرفشان را به کرسی بنشانند یا کارگزاران بر مردم ظلم کردند همه چیز نابود میشود. پس حلالمسائل این است یک وحدت بین فهم رهبر و مردم ایجاد کنیم و همه یک چیز را بخواهیم.
وی درباره حقوق متقابل مردم و حکام توضیح داد: حضرت در بیان دیگری فرمودند حق من بر شما این است که مرا اطاعت کنید و در حضور و غیبت من خیرخواه من باشید. یکی از مصادیق خیرخواهی این است اگر نکته یا نقدی وجود دارد صریح به من بگویید و نترسید. حق شما بر من هم این است فرهنگتان را بالا ببرم و به شما آموزش بدهم، شما را از نظر رفاه و معیشت و اقتصاد تامین کنم و کمک کنم زندگی خوبی داشته باشید.
وی در پایان به ایکنا گفت: نکته اصلی که همه این دغدغهها را تامین میکند انس با نهجالبلاغه است. ما هرچه میکشیم از دوری از نهجالبلاغه میکشیم. رهبر معظم انقلاب در سال ۵۲ در دوران طاغوت به چند دانشجو که با ایشان نهجالبلاغه کار میکردند گفتند اگر ملت ما با ظاهر نهجالبلاغه انس داشت چنین اوضاعی نداشت. همین طلبه سی و چند ساله چند سال بعد رئیس جمهور میشود و میگوید نهجالبلاغه کلید حل همه مشکلات امروز ما است، ولی کو گوش شنوا؟ اگر مردم نهجالبلاغه را ساده بخوانند فهم و فرهنگ ما بالا میرود.
ما مردم خوبی هستم، ولی فرهنگ زندگی در حکومت دینی را نداریم. اگر این کتاب را بخوانیم، میفهمیم در حکومت دینی باید اینطوری زندگی کرد. اگر مردم را هشیار کردیم به هر کسی رای نمیدهند و وقتی به کسی رأی دادند از او مطالبه درست میکنند و به او کمک میکنند. متاسفانه برخی به ما میگویند به مردم نهجالبلاغه یاد ندهید، چون چشم و گوششان باز میشود. به خود من رسما گفتند اگر مردم نهجالبلاغه بخوانند نسبت به انقلاب و نظام بدبین میشوند. خیر، نسبت به انقلاب بدبین نمیشوند نسبت به شما بدبین میشوند به خاطره همین باید زودتر مردم را آگاه کرد.